%۶۴/۵۲
%۳۷/۵۰
%۰۸/۵۱
%۵۳/۱۵۵
%۵۵/۴
با توجه به نتایج جدول ۴‑۷، در روش کلاسیک بهمنظور افزایش مازاد کل شبکه، بار ۲ با حداکثر کاهش مازاد و بار ۳ با حداقل کاهش مازاد مواجه شدهاند. این وضعیت که با هدف افزایش مازاد کل شبکه انجام میگیرد، سبب میشود تا بار ۲ به میزان زیادی از IP خود فاصله داشته باشد. این مسأله سبب بروز ابهام در وجود برابری در تخصیص میشود.
در روش MD که بهدنبال نزدیکترین نقطه جبهه پارتو به IP است، این مسأله به شکل حادتری رخ داده است. در این روش مازاد بار ۱ و ۳ نسبت به روش کلاسیک با افزایش و مازاد بار ۲ با کاهش مواجه شده اند. این مسأله سبب ایجاد SSP به مقدار ۷۹/۱۸۳ و MSSP به مقدار ۸۲/۱۰۷ درصد شدهاند که بهترتیب نشاندهنده افزایش (۱۶/۸=۶۳/۱۷۵-۷۹/۱۸۳) و (۸۵/۲۷=۹۷/۷۹-۸۲/۱۰۷) درصدی نسبت به روش کلاسیک است. بنابراین روش MD در این ترکیب سبب بدتر شدن معیارهای برابری شده است. علاوه بر این، میزان کارایی شبکه نیز نسبت به حداکثر آن در روش کلاسیک به میزان (۳۷/۰=۸۴/۴۵-۲۱/۴۶) درصد کاهش یافته است. بنابراین کاهش کارایی در روش MD بدون بهبود برابری بوده است.
بر اساس نتایج بهدست آمده از روش MND، مازاد بار ۱ و ۲ نسبت به روش کلاسیک بهترتیب به میزان (۸۹/۹=۰۲/۵۷-۹۱/۶۶) و (۳۸/۳۵=۹۷/۳۸-۳۵/۷۴) درصد افزایش و مازاد بار ۳ به میزان (۶۳/۶=۸۴/۴۵-۴۷/۵۲) کاهش یافته است. این وضعیت سبب کاهش معیار SSP به کمترین مقدار خود یعنی ۵۶/۱۴۹ درصد و MSSP به ۱۰/۳۶ درصد شده است. بنابراین این روش با کاهش معیار SSP به میزان (۰۷/۲۶=۵۶/۱۴۹-۶۳/۱۷۵) درصد و MSSP به میزان (۸۷/۴۳=۱۰/۳۶-۹۷/۷۹) درصد، سبب کاهش قابلملاحظه هر دو معیار برابری و در نتیجه بهبود برابری شده است. در ازای بهبود معیار برابری در این روش، مقدار کارایی به میزان (۶۳/۶=۸۴/۴۵-۴۷/۵۲) درصد کاهش یافته است. بنابراین همانطور که از نتایج بهدست آمده مشخص است، این روش سبب ایجاد کمترین مقدار برای معیار SSP در بین سایر روشها شده است. علیرغم اینکه هدف اصلی در این روش کاهش معیار SSP است ولی بهکارگیری آن سبب کاهش دیگر معیار برابری یعنی MSSP نیز شده است.
در سومین روش پیشنهادی یعنی MDND، بارها دارای مقادیر SRP نزدیک بههم میباشند. این شرایط سبب کاهش معیار SSP به ۵۳/۱۵۵ درصد و کمترین مقدار ممکن برای MSSP یعنی ۵۵/۴ درصد شده است. بنابراین این روش نیز با کاهش SSP به میزان (۱۰/۲۰=۵۳/۱۵۵-۶۳/۱۷۵) درصد و MSSP به میزان (۴۲/۷۵=۵۵/۴-۹۷/۷۹) درصد بهمیزان قابلتوجهی سبب بهبود هر دو معیار برابری شده است. هزینه بهبود برابری در این روش، کاهش (۲۴/۵=۸۴/۴۵-۰۸/۵۱) درصدی کارایی است. در این روش نقطه تعادل بهدست آمده نقطهای است که در آن تغییرات مازاد بارها نسبت به IP مربوطه به آنها برابر باشند. بنابراین بر اساس نتایج بهدست آمده، این روش سبب ایجاد کمترین مقدار برای معیار MSSP در بین سایر روشها میشود. لازم به ذکر است که اگرچه هدف اصلی این روش کاهش معیار MSSP است ولی بهکارگیری آن سبب کاهش دیگر معیار برابری یعنی SSP نیز شده است.
در شبکه تحت مطالعه، با معرفی SSP و MSSP بهعنوان معیار برابری، روش MND و MDND سبب بهبود برابری شدهاند. این دو روش باعث بهبود در هر دو معیار برابری شدهاند. ولی لازم به ذکر است که روش MDND به میزان (۳۹/۱=۲۴/۵-۶۳/۶) درصد کمتر از روش MND سبب کاهش کارایی شده است. روش MDND نسبت به MND به میزان (۵۵/۳۱=۵۵/۴-۱۰/۳۶) درصد معیار MSSP را بیشتر کاهش داده و روش MND نسبت به MDND به میزان (۹۷/۵=۵۶/۱۴۹-۵۳/۱۵۵) درصد معیار SSP را بیشتر کاهش داده است. بنابراین برای مقایسه این دو روش در این شبکه از لحاظ برتری، باید به میزان کارایی هر یک و اهمیتی که این دو معیار از منظر برابری میتوانند داشته باشند توجه کرد.
بهمنظور بررسی اثر تغییر پارامتر یکی از بارها بر بار دیگر در روشهای مختلف در این شبکه، سناریو ب-۱ بهصورت زیر تعریف میشود.
سناریو ب-۱: پارامتر بار ۱ از ۱۵۰۰ به ۱۷۰۰ مگاوات ساعت افزایش مییابد.
در جدول ۴‑۸ سناریو الف-۴ و ب-۱ برای با یکدیگر مقایسه شدهاند. در اینجا از معیار برابر بهمنظور بررسی اثر تغییر پارامتر بار ۱ بر مازاد بار ۲ و ۳ استفاده میکنیم.
جدول ۴‑۸ مقایسه SRP بار ۲ و ۳ در سناریوهای الف-۴ و ب-۱ در روشهای مختلف در شبکه با خوشهای از سه بار
روش
سناریو
SRP
بار ۲
بار ۳
کلاسیک
الف-۴
%۳۵/۷۴
%۳۷/۳۴
%۸۳/۱۰
ب-۱
%۲۳/۶۹
%۰۸/۴۰
MD
الف-۴
%۸۱/۸۷
%۹۰/۳۳
%۶۹/۲۱
ب-۱
%۰۶/۱۱۳
%۴۶/۳۷
MND
الف-۴
%۹۷/۳۸