مخارج مربوط به حامیگری ورزشی، بویژه ورزش حرفهای، بسیار قابل توجه است. درآمدهای حاصل از حامیگری در لیگهای حرفه ای مانند لیگ ملی فوتبال (NFL)، لیگ اصلی بیسبال (MLB)، انجمن ملی بسکتبال (NBA) و لیگ ملی هاکی (NHL) در سال ۲۰۰۷ حدود ۰۷/۲ میلیارد دلار گزارش شده است که این رقم در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۵ بترتیب ۸/۱ و ۵/۱ میلیارد دلار بوده است(لی، ۲۰۱۰، ص۵).
به طور خلاصه، رشد سریع حامیگری در ورزش یک پدیده جهانی بوده که از سال ۱۹۷۰ به بعد آغاز شده است. اکثر مخارج مربوط به حامیگری در حوزه ورزش متمرکز بوده، چرا که ورزش به عنوان یک ابزار ارتباطی، از انعطاف پذیری بالایی برخوردار است(کوئستر و تامسون[۵۱]، ۲۰۰۱، ص۳۸) و بازیهای المپیک، جام جهانی فوتبال و ورزش حرفهای تاثیر بسزایی در تسریع رشد این روند داشته اند.
بخاطر رشد سریع حامیگری ورزشی و تاثیر آن بر صنعت ورزش، نیاز است تا تعریف دقیقی از آن ارائه شود. در ادامه به بررسی دیدگاه محققین مختلف در حوزه حامیگری و تعاریف مختلف ارائه شده از حامیگری پرداخته می شود.
۲-۲-۲) تعریف حامیگری ورزشی
تعاریف مختلفی از حامیگری توسط محققین مختلف ارائه شده است که بجز تعاریف اولیه که بیشتر بر جنبه خیرخواهانه حامیگری تأکید دارند، باقی تعاریف معنی و مفهوم یکسانی را میرسانند. جدول (۱-۲) تعاریف محققین مختلف از حامیگری را به ترتیب سیر تاریخی نشان میدهد.
همانطورکه مشاهده می شود، تعاریف ارائه شده توسط محققین به لحاظ محتوا بسیار شبیه به هم است و تمامی این تعاریف از وجود مبادلات بین حامی و حمایت شونده به عنوان شرط لازم حامیگری یاد می کنند(کورنویل و مینگهان[۵۲]، ۱۹۹۸، ص۱۲).
جدول (۱-۲)؛ تعاریف مختلف حامی گری(کیهان، ۲۰۰۶، ص۱۴)
منبع | تعریف |
شرکت ST [۵۳] (۱۹۷۳) | فراهم کردن حمایت مالی یا غیر مالی به یک فعالیت مستقل، که این حمایت در اصل برای پیشبرد اهداف تجاری نمی باشد اما حامی به طور طبیعی می تواند انتظار کسب منافع تجاری را داشته باشد. |
سمفونی رویال [۵۴] (۱۹۷۴) | اهداء یا وام دادن منابع، توسط افراد یا سازمانهای خصوصی به سایر افراد یا سازمانهایی که به تولید محصولاتی مشغولند که در بهبود کیفیت زندگی نقش دارند. |
هید (۱۹۸۱) | توافق نامهای که بر اساس آن، حامی کمکهایی برای یک شرکت، تیم یا شخص فراهم می کند تا بتواند بر اساس اهداف خود از مزایای حاصل از آن بهرهمند شود. |
مینگهان (۱۹۸۳,P.9) | فرآهم کردن کمکهای مالی یا غیر مالی به یک فعالیت توسط یک سازمان یا نهاد تجاری با هدف دستیابی به اهداف تجاری |
اتکر (۱۹۸۸,P.77) | حامیگری تجاری عبارت است از ایجاد پیوند با یک رویداد، تیم، گروه و … بهمنظور نایل شدن به اهداف بازاریابی(ارتباطات) مشخص |
مینگهان (۱۹۹۱a,P.36) | حامیگری عبارت است از یک سرمایه گذاری نقدی یا غیر نقدی در یک فعالیت، بهمنظور دستیابی به مزایای بالقوه تجاری حاصل از آن فعالیت |
گاردنر و شومن (۱۹۸۸,P.44) | حامی گری عبارت است از سرمایه گذاری در یک رویداد، واقعه و یا هر نهاد دیگر، بهمنطور پیشبرد اهداف کلی شرکت |
یکی از تعاریفی که بصورت گستردهای در تحقیقات مربوط به حامیگری مورد استفاده قرار میگیرد، توسط مینگهان (۱۹۹۱a؛۱۹۸۳) ارائه شده است. وی در تعریف اولیه خود حامیگری را “فرآهم کردن کمکهای مالی یا غیر مالی به یک فعالیت توسط یک سازمان یا نهاد تجاری با هدف دستیابی به اهداف تجاری” تعریف می کند(مینگهان، ۱۹۸۳، ص۹). بعدها وی به طور رسمی، حامیگری را اینگونه تعریف می کند :
“ حامیگری عبارت است از یک سرمایه گذاری نقدی یا غیرنقدی در یک فعالیت، به منظور دستیابی به مزایای بالقوه تجاری حاصل از آن فعالیت ”(مینگهان، ۱۹۹۱، ص۳۶).
اگر چه مینگهان در تعریف خود، ادراک اولیه از حامیگری را تحول بخشید و مفهوم جدیدی مطرح کرد، اما وی اهداف ارتباطی حامیگری را لحاظ نکرده است.
اهداف ارتباطی حامیگری را میتوان در تعریف اتکر (۱۹۸۸) بخوبی مشاهده کرد:
“ حامیگری تجاری عبارت است از ایجاد پیوند با یک رویداد، تیم، گروه و غیره، به منظور نایل شدن به اهداف بازاریابی (ارتباطی) مشخص ”(اوتکر[۵۵]، ۱۹۸۸، ص۷۷).
گاردنر و شومن (۱۹۸۸) تعریف جامع و در عین حال سادهای از حامیگری ارائه کرده اند که بهشرح زیر است:
“حامیگری عبارت است از سرمایه گذاری در یک رویداد، واقعه و یا هر نهاد دیگر، بهمنظور پیشبرد اهداف کلی شرکت”.
تعریف فوق از حامیگری، سه جنبه مهم از حامیگری مدرن را در بر میگیرد. اول، رابطه متقابل بین حامی و حمایت شونده در نظر گرفته شده است. بدینصورتکه، حمایت شونده از لحاظ مالی و یا غیر مالی تامین می شود و در مقابل نیز حامی به اهداف سازمانی خود مانند بهبود تصویر شرکت یا ایجاد آگاهی از شناسه نایل می شود. دوم، حامیگری تنها به یک رویداد خاص تعلق ندارد و انواع فعالیتهای مختلف، از یک رویداد ورزشی بزرگ گرفته تا تیمهای ورزشی مختلف، ورزشکاران و انواع سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی را در بر میگیرد. و سوم اینکه، این تعریف بیان می کند که حامیگری می تواند هم ماهیت اقتصادی و هم ماهیت غیراقتصادی داشته باشد. چراکه “اهداف کلی شرکت”، پیوستاری است که در آن هم اهداف مادی وجود دارد و هم اهداف غیر مادی(کیهان، ۲۰۰۶، ص۳۲).
نگاهی کلی بر تعاریف فوق نشان میدهد که شرکتها (حامیان) در تیم ها یا سازمانهای ورزشی سرمایه گذاری می کنند تا بتوانند به اهداف تجاری خود مثل افزایش فروش و … نایل شوند. بر اساس تعاریف فوق و اهداف مورد نظر محقق، در این پژوهش حامیگری به عنوان مجموعه فعالیتهای مربوط به فرآهم کردن کمکهای مالی و غیرمالی از طرف حامی به یک تیم ورزشی، بهمنظور نایل شدن به اهداف بازاریابی شرکت تعریف می شود. شکل (۱-۲) نشانگر هسته اصلی تعریف فوق است(لی، ۲۰۱۰، ص۱۲).
شکل(۱-۲)؛ اجزای مختلف تعریف حامیگری
۳-۲-۲) حوزه های حامیگری ورزشی
حامیگری ورزشی به دلایل مختلفی که قبلا ذکر شد، از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. در این میان، شرکتهای ورزشی در مقایسه با صنایع دیگر ، سهم کوچکی در حمایت از ورزش به عهده داشته اند. در واقع، تنها یکی از ده شرکت برتر فعال در حامیگری ورزشی، در صنعت ورزش فعالیت می کند (شرکت نایک که سالانه حدود ۱۶۵ میلیون دلار صرف مخارج حامی گری می نماید) و بیشتر حمایتهای ورزشی از طرف صنایع مواد غذایی و آشامیدنی (به عنوان مثال شرکت هایی مثل پپسی، کوکاکولا، مک دونالد) و صنایع اتومبیل سازی (مثل جنرال موتورز و فورد) صورت میگیرد.
شرکتهایی که قصد استفاده از استراتژی حامیگری را دارند میتوانند ۶ حوزه مختلف را برای این کار انتخاب نمایند. این شش حوزه عبارتند از :
حمایت از نهادهای ورزشی[۵۶]، حمایت از تیمهای ورزشی، حمایت از ورزشکاران، حمایت از رسانه ها، حمایت از امکانات و تاسیسات ورزشی و در نهایت حمایت از رویدادهای ورزشی(اشوارز و هانتر[۵۷]، ۲۰۰۸، ص۲۴۴).
۱-۳-۲-۲) حمایت از نهادهای ورزشی