لفظ موسیقی، مأخوذ از موسی به هر یک از نه رب النوع اساطیری یونان که حامیان هنرهای زیبا بودند، گفته میشد (دهخدا، ۱۳۷۷ ش، ج ۴۲، صص ۸۴-۸۶).
بعضی می گویند: این لفظ مرکب از موسی و قا، موسی یعنی نغمه. و قا، یعنی موزون و خوش (خلیفه، بی تا، ج ۲، ص ۱۹۰۲).
۱-۲-۸-۲-۲- تعریف اصطلاحی موسیقی
به هر تقدیر معنای علمی موسیقی را میتوان به طور خلاصه چنین بیان کرد:
موسیقی عبارت است از: اصوات و آهنگهایی که انسان را در عالمی که برای وی قابل توصیف نیست سیر میدهد، و چنان بر اعصاب آدمی مسلط میشود که گاهی میگریاند و غمگین میکند و گاهی میخنداند و شاد میکند و گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون اختیار به حرکت در میآورد و زمانی تهییج عشق و شهوت ودر نتیجه آدمی را برده و غلام خود ساخته و بر اعصاب، عقل، فکر و روانش فرمانروایی و حکومت میکند (علم الهدی،۱۴۱۵ ه ق، ص ۵).
«علم موسیقی، علم شناخت الحان است و آن چه با آن سازگار و مناسب و ملایم آید، و دارای دو رکن است: علم تألیف که به بررسی تناسب و تنافر نغمات میپردازد و علم ایقاع که موضوع آن بررسی زمان های متخلل میان نغمات و تبدیل وزنی به وزن دیگر میباشد»(ایرانی قمی،۱۳۷۶، ص ۲۶).
پس موسیقی، اصوات و نغمات موزون و متناسبی است که دارای وزن و ایقاع اند و از سازهای موسیقی یا حنجره ی آدمی خارج میشود و در شنوندگان و مستمعان تأثیر میگذارند. البته برخی صوت انسان را از مقوله ی موسیقی خارج میدانند، ولی ظاهر متون و تعاریف علمی شامل آن میشود.
۱-۲-۸-۳- نظریه ی مراجع تقلید در مورد ماهیت موسیقی
۱-۲-۸-۲-۳ -۱- نظریه ی امام خمینی درباره ی موسیقی
امام خمینی قدس سره در باره ی موسیقی میفرمایند: «موسیقی از اموری است که البته هر کسی به حسب طبع، خوشش میآید لکن از اموری است که انسان را از جدیت بیرون میکند و به یک مطلب هزل میکشاند»(خمینی،۱۳۸۱، صص ۱۵۶- ۱۵۸).
جوانی که عادت کرده روزی چند ساعت را با موسیقی سر و کار داشته باشد از مسایل زندگی و از مسایل جدی به طور کلی غافل میشود. همان طور که کسانی که به مواد مخدر عادت میکنند دیگر نمیتوانند یک انسان جدی باشند که بتوانند در مسایل سیاسی و زندگی فکر کنند. موسیقی هم فکر انسان را جوری میکند که دیگر در غیر محیط موسیقی نتواند اصلاً فکر کند.
۱-۲-۸-۲-۳-۲-نظر آیت الله صافی گلپایگانی در مورد موسیقی
آیت الله صافی گلپایگانی در مورد موسیقی میفرماید: «موسیقی گاه بر غنا وگاه بر آلات مختلف موسیقی مانند: تار (ساز ایرانی از ذوات الاوتار، وآن دارای پنج سیم است که با زخمه نوازند و به کاسه آن پوست تنک بره کشیده شود)، سنتور (یکی از قدیمیترین و کاملترین سازهای ایرانی که به شکل ذوزنقین ساخته و سیم های بسیار بر روی آن کشیده شده است و آن را به وسیله ی دو مضرب چوبی نوازند)، دف (چنبری است که پوستی بر آن چسبانند و قوالان آن را با انگشت نوازند»(محمودی، ۱۳۸۴، ص ۴۹).
۱-۲-۸-۲-۳-۳- گرایش به موسیقی
درباره ی گرایش به آهنگهای دلنشین میتوان گفت: چنین گرایشی طبیعی است و نیاز پاسخگویی را میطلبد. اما باید دانست چگونگی پاسخ گویی به غرایز ابتدایی و نیازهای درونی تا میزانی مشترک میان تمامی اقوام و فرهنگها و پیروان ادیان است. مانند آن که استفاده از «آب» برای رفع تشنگی نزد همگان مشترک است. تفاوت از آن جا آغاز میشود که برای رفع این نیاز درونی و مشترک، نوشیدنیهای متنوع پیشنهاد میشود. این جاست که نظریههای انسان شناختی و فاکتورهای اقتصادی, سیاسی, فرهنگی رخ می کند و کنشها و واکنشها بروز میکند. پیچیدگیها و ابهامها آن گاه فزونی مییابد که در عصر ارتباطات و دهکده ی جهانی، تنوع پاسخ گویی به نیازها بسیار فراوان میشود و پاسخ گویی به نیاز اصیل و طبیعی بدون عوارض جانبی و ضررشان، کاری بس دشوار میباشد و تلاش همگانی را برای انتخاب صحیح و یا پیدا کردن جایگزین میطلبد. جهت شفاف سازی درباره ی موسیقی به طورخصوص متذکر میشویم. موسیقی به طور کلی دارای اقسامی است، که در این جا به این اقسام اشاره میشود.
۱-۲-۸-۳- اقسام موسیقی
۱-۲-۸-۳-۱- موسیقی غنایی
هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است. این گونه موسیقی، گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد (مختاری وصادقی،۱۳۷۷، ج ۳، ص ۲۵۲۴).
۱- ۲-۸-۳-۲- موسیقی غیرغنایی
شامل صداهای موزون طبیعت، مارش نظامی, صوت قرآنی, آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام) میشود. این نوع موسیقی میتواند پاسخ گوی گرایش طبیعی انسان به زیباییهای سمفونی و موزون باشد و با اجراهای متنوع میتواند جایگزین موسیقی غنایی باشد (همان). با توجه به آن چه گفته شد بررسى متون دینى و آرای عالمان دین نشان مىدهد که موسیقى از نظر اسلام در چند صورت حرام مىباشد:
۱- موسیقى مطرب؛ یعنى آهنگهایی که موجب (تحریکات غیرارادى در شنونده شود) و انسان را از یاد خدا غافل مىسازد. منظور از محرک بودن نیز نوعى و شأنى است؛ یعنى، به طور معمول چنین اثرى را دارا باشد نه فقط نسبت به شخص خاص.
۲-موسیقى همراه با مضامین لهوى که به موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند: ترانههاى عاشقانه و اشعارى که در وصف زن، شراب و غیره است از همین قسم است اشعارى که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حق باشد. مانند: توهین به مقدسات و یا در جهت تأیید کفر و شرک و نظامهای فاسد و سردمداران آن باشد.
۳ -موسیقى در مجلس گناه و لهو و لعب مانند آهنگهایی که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته میشود.
در هر صورت معیار در حرمت موسیقى مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فساد انگیز و اغوا کننده و طرب انگیز است و فرق نمىکند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن. ایرانى باشد و یا غیرایرانى همین طور فرقى بین رفع خستگى و غیر آن و براى خود یا دیگران در این حکم نیست و ملاک در تحریک شدن نوع مردم است نه شخص انسان.
لازم به ذکر است تشخیص حرام بودن موسیقی از شبهات مفهومیه است، لذا تا اطمینان به حرمت آن پیدا نشده اصل برائت و عدم حرمت جاری است به ویژه درباره ی موسیقیهای پخش شده از صدا و سیما حکم به حرمت مشکل است، لذا گوش کردن به موسیقیهای صدا و سیما تا اطمینان به حرمت پیدا نشده باشد اشکال ندارد.
نکته دوم: آن چه که حرام است استماع, یعنی گوش دادن اختیاری به موسیقی حرام و پیگیری آن است، ولی شنیدن غیر اختیاری و رهگذری اشکال ندارد.
نکته سوم: مجالسی که معمولاً در دانشگاه به مناسبتهای مختلف برگزار میشود و در آن موسیقی استفاده میشود، اغلب جنبه ی لهوی و حرام ندارد، ولی در عین حال باید خود افراد کارشناسی کنند و ببینند در صورتی که ملاکهای حرمت در آن نیست و یا مشکوک است استفاده کنند و در غیر این صورت یعنی در صورتی که یقین به حرمت دارند، آن را ترک نمایند.
۱-۲-۹- مخترع موسیقی و غنا
گاهی خوبی و بدی چیزی را از طریق شنا خت مخترع و بنیان گذار آن میتوان بدست آورد؛ یعنی اگر عمل و روشی به وسیله شخص محترمی، یا با توصیه وسفارش او بنیان گذاشته شود یا رواج یابد، معلوم میشود آن عمل، پسندیده و موجب تقرب به خداست. هم چنین اگر عمل و سنتی به وسیله شخص خبیثی تأسیس و بنیان گذاشته شود، در مییابیم که آن عمل، ناپسند و باعث دوری از رحمت خدا میشود.
درباره ی غنا و موسیقی، بر فرض این که هیچ دلیلی بر مبغوضیت آنها وجود نداشته باشد (در حالی که دهها دلیل وجود دارد) از همین راه میتوان ناپسندی آنها را را بدست آورد؛ زیرا بر اساس دلایل موجود، موسیقی و غنا به وسیله ی شیطان ملعون اختراع شده و در طول تاریخ به وسیله ی افراد غیر متعهد و بی مبالات به دین، مانند سلاطین جور و مأموران فاسق آنها رواج یافته است (نوری،۱۳۸۵، ص ۵۹).
امام صادق علیه السلام فرمودهاند:
۱- «لمّا مات آدم وشمت به إبلیس و قابیل فاجتمعا فی الارض فجعل ابلیس و قابیل المعارف و الملاهی شماته بآدم علیه السلام، فکل ما کان فی الارض من هذا الضرب الذی یتلذذ به الناس فانما هو من ذلک»؛ «آن گاه که حضرت آدم علیه السلام وفات کرد، شیطان و قابیل که دشمن او بودند خوشحال شده، هر دو در محلی جمع شدند و به نشانه ی شادی برای مرگ آدمی علیه السلام و شماتت او، آلات موسیقی ساختند و نواختند، پس هر گونه آلات موسیقی که در روی زمین باشد و مردم از آن لذت ببرند، از نوع همان چیزی است که شیطان و قابیل اختراع کردند (حر عاملی، ۱۳۸۵ ه ق، ج ۱۲، حدیث ۵، ص ۲۳۳).
پیامبر اکرم صل الله علیه وآله فرمودند:
۲-«کان إبلیس من تغنی و اول من تاح و أول من حدا، لمّا أکل آدم من الشجره تغنی، فلما هبطت حوا الی الارضِنا لذکره ما فی الجنه»؛ «ابلیس اولین کسی بود که آواز غنایی خواند و اولین کسی که نوحه گری نمود و اولین کسی که حدی میخواند؛ هنگامی که آدم (ع) از میوه درخت خورد، شیطان آواز خواند و هنگامی که از بهشت اخراج شد و هبوط کرد و در زمین مستقر شد. نوحه گری کرد که به وسیله ی آن نعمتهای بهشت را برای آدم (ع) یاد آوری میکرد (همان، حدیث ۲۸، ص ۲۳).
از این دو حدیث روشن میشود که موسیقی و غنا به وسیله ی شیطان اختراع شده است و بدیهی است که شیطان همیشه به دنبال به دام انداختن انسان است تا او را از مسیر حق و حقیقت دور سازد پس موسیقی و غنا بوسیله او اختراع شده است تا انسان را از مسیر حق و رسیدن به کمال دور سازد.
فصل دوم
ادلهی پرهیز از غنا و موسیقی
(مضرات موسیقی از دیدگاه فقه، اخلاق، اجتماع)
۲-۱- بخش اول: ادلهی فقهی پرهیز ازغنا وموسیقی
۲-۱-۱- حکم فقهای معاصر در مورد موسیقی و غنا
آن چه از موسیقی در شرع مقدس اسلام حرام گردیده است، قسمتی از نوع دوم موسیقی (مطربی و لهوی و غنا) است که حرمت این نوع موسیقی نه ساخته ی فکر متحجران غرب، بلکه؛ طبق آیات و سنت پیامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) میباشد که بعضی آنها در این جا اشاره میشود. مراجع بزرگ تقلید نیز در این عصر موسیقی مبتذل و مطرب را حرام میدانند نه مطلق موسیقی را، که در این جا قسمتی از بیانات برخی از آیات عظام را بیان میداریم.
۲-۱-۱-۱- نظریه ی شیخ انصاری در مورد موسیقی
شیخ انصاری در ابتدای بحث غنا به این حقیقت اشاره میکند که تمام موارد غنا حرام نمیباشد، ایشان می گویند: «اختلافی نیست که غنا فی الجمله (یعنی در مصادیقی از آن) حرام است» (انصاری،۱۴۱۷ ق، ج ۱، ص ۲۸۵). اما با دلایل شرعی از حکم حرمت غنا استثنایاتی بیان شده است (همان، ص ۳۱۳).
۲-۱-۱-۲- نظر امام خمینی در مورد غنا
غنا، گویی عقل انسان را از کار میاندازد. تعریف فوق را حضرت امام خمینی در کتاب «مکاسب محرمه» از استادشان آیت الله محمد رضا اصفهانی نقل کرده و فرمودهاند:
بهتر آن است که غنا را چنین معرفی کنیم؛ «صوت نازک (زیر) انسان که –احتمالاً – زیبایی داشته و به خاطر طرب انگیزی برای متعارف مردم (عرف معمول) حرمت داشته باشد یا به طوری که انسان از خود بی خود شده و عقل را به کلی از کار میاندازد»(خمینی،۱۳۸۱، ص ۲۰۲).
به این ترتیب ملاحظه میشود که امام خمینی برای غنا حدود و مراتبی را در نظر میگیرند و دیگر این که ایشان صدای نازک را که عقل را از کار میاندازد و مایه ی پستی و خواری و فساد میشود غنا میدانند.
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد بررسی احکام غنا و موسیقی از دیدگاه فقهای معاصر- ...