کنترلی
اندازه شرکت
-
Size
اهرم مالی
-
TD
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام
-
MB[18]
۱-۹٫قلمرو پژوهش
به منظور بررسی رابطه مهارتهای مدیرتی واهرم مالی بابازده حقوق صاحبان سهام ،مرزهای زیر به عنوان قلمرو مشخص شده اند:
۱-۹-۱٫قلمرو موضوعی تحقیق: قلمرو موضوعی این تحقیق ،بررسی رابطه بین مهارتهای مدیریتی واهرم مالی بابازده حقوق صاحبان سهام می باشد که از متغیرهای سطح تحصیلات وتوانایی مدیران، به عنوان شاخص مهارتهای مدیریتی ونسبت بدهی کل به دارایی کل ونسبت بدهی بلند مدت به دارایی کل به عنوان شاخص اهرم مالی در نظر گرفته شده است.ضمن اینکه ازمیانگین هندسی داراییها طی سه سال گذشته به عنوان معیار سنجش توانایی مدیر در نظر گرفته شده است.
۱-۹-۲٫قلمرو زمانی تحقیق:محدوده زمانی تحقیق شامل ۵سال متوالی ازسال ۸۸تا ۹۲ می باشد که بررسی فرضیات تحقیق با بهره گرفتن از داده های واقعی این سالها انجام می پذیرد.براساس هدف تحقیق ،اطلاعات مربوط به دوره فوق بررسی وارتباط بین متغیرها پردازش می گردد.
۱-۹-۳٫قلمرو مکانی تحقیق:قلمرو مکانی تحقیق ، بورس اوراق بهادار تهران می باشد وتمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که شرایط مذکور در بند جامعه آماری را داشته باشند ،در نمونه آماری وارد می شود.
۱-۱۰٫تعریف واژگان پژوهش
بازده حقوق صاحبان سهام :این متغیر، میزان کارایی شرکت در خلق سودخالص برای سهامداران رابررسی می کند،درواقع این نسبت بیان می کندکه بنگاه اقتصادی به ازای یک ریال سرمایه گذاری سهامداران به چه میزان سودخالص برای آنها کسب می کند(پی نوو،۲۰۰۳).
مهارتهای مدیریتی: به شایستگی مدیر در تآمین موفقیت آمیز هدفها گفته می شود واینکه به وسیله آن شخص دروجود خود،امکان به حرکت در آوردن اجزای یک مجموعه را برای حرکت متناسب همه اجزا به سوی اهداف تعیین شده فراهم می آورد(رضائیان ،۱۳۸۳).
اهرم مالی: به اصطلاحی که درحسابداری وامورمالی از آن برای بیان توانایی یک شرکت برای تامین دارائیهای خود به کار می رود.به عبارتی استفاده از داراییها یا وجوه باهزینه ثابت به نحویکه باعث ارائه بازده بیشتری به مالکان شرکت می گردد،استفاده می شود(نوروش ،۱۳۸۵).
سطح تحصیلات: مراتب علمی که توسط مدیر کسب شده ومنجر به دریافت مدرک تحصیلی در دوره ی خاصی شده است(چن[۱۹] وهمکارانش،۲۰۱۰).
توانایی مدیریتی:توانایی وکارایی مدیر به منظور هدایت یک سازمان ویارسیدن به یک هدف خاص،بادراختیارداشتن منابع وامکانات موجود(طیرانی ،۱۳۸۸).
اندازه شرکت: تعیین کننده حجم وگستردگی فعالیت شرکت است(فتحی وتوکلی ،۱۳۸۸).
۱-۱۱٫ساختارتحقیق
دراین فصل سعی شد،تا با بیان کلیه جوانب تحقیق درخصوص مطالعه ی انجام شده،اطلاعات کامل وقابل فهمی ارائه گردد. همچنین در فصلهای آتی، به ترتیب به بیان مبانی نظری وپیشینه تحقیق،روش اجرایی تحقیق که در برگیرنده روش پژوهش ،جامعه ونمونه آماری ،روش جمع اوری داده ها، روش تجزیه وتحلیل داده ها وآزمون های آماری می باشد می پردازیم .علاوه برآنچه ذکر شد،نحوه ی تجزیه وتحلیل داده های مرتبط با فرضیه ها وسوالات پژوهش رابیان می کنیم ودر انتها به عنوان جمع بندی ،خلاصه ای ازیافته های پژوهش را تحلیل وتفسیر می کنیم وبا پژوهش های انجام شده حول موضوع تحقیق مقایسه می کنیم وپیشنهادات لازم برای پژوهش های آتی را ذکر میکنیم.
فصل دوم:
مروری بر مبانی نظری و
پیشینه پژوهش
۲-۱)مقدمه
امروزه با پیشرفت علم وفناوری،جوامع به سوی تخصصی شدن پیش می روند.پیامد این روند پیچیده وتخصصی شدن،ایجاد دنیایی پررقابت است که در آن مدیریت متعهد ،با انگیزه،متخصص،نقش مهم وراهبردی در موفقیت سازمان دارد.بدین ترتیب جهت تقویت بنیه علمی وساختار مدیریتی،ابتدا باید مهارتهای مورد نیاز شناسایی شود وبه دنبال آن ،به ارتقای مهارتهای مدیران پرداخت.ازاین رو مهمترین نکته در علم مدیریت این است که ،مدیران اغلب نیازمند شناخت مهارتهای مدیریتی هستند تازمینه مناسبی برای کارآمد شدن آنها فراهم آید.ازطرفی میزان اهرم مالی شرکتها،درتصمیمات سرمایه گذاری نقش تعیین کننده ای ایفا میکند.بنابراین یکی از مهارتهای مدیران ،به کاربردن میزانی از اهرم است که سطح آن پایدار بماند.
۲-۲)مبانی نظری پژوهش
۲-۲-۱)مهارت های مدیریتی وتئوری های مربوطه:
مدیران برای انجام وظایف ونقش های خود،قابلیت وظرفیت های ویژه ای دارند که بایستی از این ظرفیتها در انجام وایفای هرچه بهتر نقش های خوداستفاده کنند.مدیران در انجام وظایف خود دست به فعالیتهایی می زنند که اساسأ نیازمند به پشتوانه ای قوی به نام مهارت است.آنان برای اینکه بتوانند به تعهدات خود جامعه عمل بپوشانند؛می بایست مجهز به مهارت های رهبری،مذاکره ،حل تضاد وسایر مهارت های خاص مدیریتی باشند.
۲-۲-۱-۱)تئوری رابرت کتز[۲۰]:
دسته بندی رابرت کتز،یکی از معروف ترین دسته بندی ها در ادبیات مدیریت است.او مهارت های لازم برای مدیران را به سه دسته ی مهارت های ادراکی،مهارت های انسانی ومهارت های فنی تقسیم بندی کرد.به نظر کتز،با حرکت به سطوح عالی سازمان بر اهمیت مهارت های ادراکی افزوده می شود واز اهمیت مهارت های فنی کاسته می شود(میتنزبرگ [۲۱]وهمکاران،۱۹۹۶).
۲-۲-۱-۲)تئوری هنری میتنزبرگ:
میتنزبرگ مهارت های لازم برای مدیران را به ۸دسته تقسیم بندی کرد:
مهارت های ارتباطی با همکاران: شامل برقراری ارتباط نزدیک واثریخش با همکاران،ایجاد شبکه های منسجم تعاملاتی برای کسب اطلاعات،برقراری روابط رسمی وغیر رسمی،مذاکره،مشورت ومهارت سیاسی.
مهارت های رهبری:توانایی برانگیختن رفتار کارکنان در جهتی دلخواه وتوانایی حل مشکلات ناشی از اختیارات و وابستگی های شغلی.
مهارت های حل تعارض: مهارت ارتباطی شامل میانجی گری بین افراد و مهارت تصمیم گیری شامل اداره ناملایمات وفشارها.
مهارت های پردازش اطلاعات:ایجاد شبکه های غیر رسمی اطلاعات،شناسایی منابع اطلاعات واستخراج نیازهای اطلاعاتی از آن ها،معتبر سازی اطلاعات سیستم وایجاد مدل های فکری اثربخش.
مهارت های تصمیم گیری در شرایط مبهم : توانایی تصمیم گیری به موقع، شناخت به موقع شناخت موقعیت از جهات مختلف و برنامه ریزی برای آن ،توانایی ارزیابی عواقب سوء ناشی از تصمیم گیری وتوانایی اتنخاب بهترین گزینه.
مهارت تخصیص منابع: توانایی انتخاب ازمیان انواع تقاضاها برای مصرف منابع،توانایی تخصیص درست زمان کاری خود وتعیین فعالیت های کارکنان در قالب ساز وکارهای سازمانی.
مهارت های کار آفرینی: توانایی حل مشکلات ونیز فرصت های محیطی وتوانایی انجام تغییرات وتحولات در سازمان .
مهارت خویشتن شناسی: توانایی شناخت درست وعمیق شغل،حساسیت نسبت به تاثیرشغل بر سازمان ویادگیری فردی ازطریق کشف استعدادهای درونی (میتنزبرگ،۱۹۹۶).