بنابراین، اعطای اعتبار به متقاضیان وام مستلزم برقراری مصالحهای میان ریسک و بازده است. سازوکار مدیریت ریسک اعتباری بانک، صرفاً ریسک اعتباری هرکدام از متقاضیان وام را محاسبه میکند تا با فرض مشابهت وثیقههای وام (برای مشتریان معتبر و غیرمعتبر) در صورت امکان، نرخ بهرۀ دریافتی از مشتریان بر اساس نقش آنها در ریسک اعتباری سبد وامهای بانک تعدیل گردد.
-
- از مجرای چنین سازوکاری امکان افزایش کیفیت سبد وامهای بانک فراهم میگردد. بنابراین با راهاندازی این سازوکار انتظار میرود تسهیلات اعطایی سوختشده ومعوق بانک کاهش یابد و در نتیجه جریانهای نقدی ورودی حاصل از بازپرداخت سود و اصل وامها با قطعیت بیشتری قابلپیشبینی میشود.
بدینترتیب سازوکار مدیریت ریسک اعتباری علاوه بر کاهش هزینههای ناشی از سوخت وامها و افزایش سودآوری تا حدودی به رفع مسایل ناشی از ریسک نقدینگی بانک کمک میکند.
-
- مدیریت بهینۀ ریسک اعتباری بانک و ایجاد سبدی از وامهای باکیفیت، راه را برای صدور اوراق بهادار با پشتوانۀ وامهای رهنی هموار میکند. صدور چنین اوراقی، با آزاد سازی وامهای اعطایی بانک وجوه لازم را برای سرمایهگذاری مجدد و یا رفع مشکلات مالی در اختیار بانک قرار میدهد.
-
- عدمتوجه به ریسک اعتباری، بانکها را بر آن میدارد تا برای پوشش ریسک اعتباری به افزایش ذخایر
وامها بپردازند. مهمترین پیامد افزایش ذخایر تسهیلات کاهش بازده سرمایهگذاری بانک و در نتیجه کاهش سودآوری خواهد بود.
- عدمتوجه به ریسک اعتباری، بانکها را بر آن میدارد تا برای پوشش ریسک اعتباری به افزایش ذخایر
سازوکار مدیریت ریسک اعتباری با ارایۀ تخمینهای قابلاتکا از ریسک اعتباری موجب میشود تخمین ذخایر از حالت تجربی و محافظهکارانه خارج شود. چنین وضعیتی به احتمال زیاد به کاهش مقدار ذخایر و افزایش دقت تخمینها منجر میشود.
-
- چنین سازوکاری مطابق با پیمانهای کمیتۀ بال در زمینۀ اندازهگیری و مدیریت ریسک اعتباری است. بنابراین از طریق راهاندازی چنین سازوکاری بانک با رعایت استانداردهای ریسک اعتباری کمیتۀ بال، از رتبۀ بالاتری در میان بانکها برخوردار شده و در روابط برونمرزی خود با سایر بانکها، نهادهای مالی و… از تسهیلات بیشتری ( ازجمله برخورداری از وام هایی با نرخ بهرۀ پایین) بهرهمند خواهد گردید.
متدولوژی اجرایی
متدولوژی اجرای طرح مدیریت ریسک اعتباری در بانک مستلزم طی فرایند عمومی مدیریت ریسک یعنی شناسایی، اندازهگیری، گزارش، مدیریت و نظارت است. این فرایند در دو بخش اعتبارسنجی و مدیریت سبد اعتبارات اعمال میشود.
-
- اعتبارسنجی
در این بخش ریسک وامهای انفرادی مورد ارزیابی و تحلیل قرار میگیرد. در مرحلۀ شناسایی تیم اجرایی به بررسی و شناسایی متغیرهای توضیحی اعتبار وامگیرندگان در بانک میپردازد و فهرستی از این متغیرها فراهم میآورد. متغیرهای توضیحی برای وامگیرندگان حقیقی و حقوقی بهطور جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد.
همزمان با شناسایی متغیرهای توضیحی سابقهای از عملکرد اعتباری مشتریان نیز تهیه میشود.
در مرحلۀ اندازهگیری بر اساس مدلهای اعتبارسنجی به هریک از متغیرهای توضیحی وزنی منتسب میشود. این اوزان از درجۀ اهمیت نسبی متغیرهای توضیحی در تشریح اعتبار مشتریان حکایت میکند. خروجی اصلی مدلهای اعتبارسنجی، سنجش اعتبار متقاضیان وام در قالب احتمال نکول، نمرۀ اعتباری، رتبۀ اعتباری و یا گروهبندی آنها در قالب طبقات اعتباری است.
بر اساس احتمال نکول، مبلغ در معرض نکول[۱۲] و زیان مشروط بر نکول[۱۳] میتوان زیان اعتباری مورد انتظار حاصل از وامهای انفرادی را محاسبه کرد. همچنین بر اساس توزیع بهدست آمده میتوان سنجۀ ریسک اعتباری مورد نظر را برآورد نمود.
در مرحلۀ گزارش نتایج حاصل از اعتبارسنجی مشتریان در اشکال استانداردی ارائه میگردد. رتبۀ اعتباری مشتریان در این مرحله گزارش میشود.
از دیگر گزارشهای مهم این مرحله، ماتریس گذار[۱۴] مشتریان است. بدین وسیله احتمال گذار از یک رتبۀ اعتباری به رتبههای بالاتر یا پایینتر گزارش میشود.
در مرحلۀ مدیریت بر اساس گزارشهای حاصل از مرحلۀ قبل رهنمودهایی برای راهنمایی تصمیمات مدیریت ریسک اعتباری فراهم میگردد.
دراین مرحله،برای اعطا یا عدماعطای اعتبار به متقاضیان وجوه تصمیمگیری میشود ووثیقهها و ضمانتهای متناسب با هر رتبۀ اعتباری و نیز صرف ریسک مربوط به آن جهت تعیین شرایط وام اعطایی مشخص میشود. در مرحلۀ نظارت نیز از طریق مقایسۀ تخمینهای حاصل از مدل با واقعیت، بازخوری جهت بهبود مدلها، تکنیکها و روشهای مورداستفاده فراهم میگردد.
-
- مدیریت سبد وام
در این بخش ریسک اعتباری بانک در قالب سبد وام مورد بررسی قرار میگیرد. مهمترین چالش مدیریت سبد وام اندازهگیری ارتباط میان زیان اعتباری وامها و لحاظ اثرات تنوعبخشی در محاسبات ریسک است. خروجی نهایی این مرحله توزیع زیان اعتباری سبد وام بانک است.
بر اساس این توزیع سنجههای ریسک مورد نظر مانند ارزش در معرض ریسک اعتباری[۱۵] استخراج میشود. همچنین بر اساس این توزیع سرمایۀ قانونی و سرمایۀ اقتصادی محاسبه میشود. این بخش نیز مانند بخش قبل شامل مراحل شناسایی، اندازهگیری، گزارش، مدیریت و نظارت است.
زیرساختهای لازم برای اجرای طرح در بانک
اندازهگیری و مدیریت ریسک اعتباری مستلزم وجود پایگاه اطلاعاتی منسجمی از شرح جزئیات وامها است. این پایگاه اطلاعاتی حتیالامکان میباید اطلاعات روزآمد وامها را در اختیار سیستم اندازهگیری و مدیریت ریسک اعتباری قرار دهد.
بنابراین، میتوان گفت راهاندازی یک سیستم جامع مدیریت ریسک اعتباری و نظارت بر آن تنها ازمجرای فناوری اطلاعات و بهکارگیری وسیع رایانه و سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر رایانه ممکن است.
بنابراین در تحقیق حاضرسعی بر اعتبارسنجی و مدیریت سبد اعتباری که یکی از مهمترین مباحث بانکداری نوین می باشد شده است. که همانند ریسک بازار بررسیهای ریسک اعتباری در دو سطح انجام می شود: ۱-بررسی رابطه بین ریسک اعتباری وامهای دریافتی مشتریان به صورت انفرادی( که متناظر با تحلیل انفرادی ریسک اوراق بهادار است) با مطالبات معوق بانک ملت استان سمنان می باشد.
۲- بررسی رابطه بین ریسک اعتباری سبد وام(که معادل تحلیل ریسک سبد اوراق بهادار است) با مطالبات معوق بانک ملت استان سمنان می باشد. که در نهایت به دنبال آزمون هدف کلی تحقیق یعنی بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری با مطالبات معوق بانک ملت(مطالعه موردی: مدیریت بانک ملت استان سمنان) می باشد.
۱-۳-اهمیت و ضرورت تحقیق
سبد وام قسمت عمدۀ داراییهای بانکهای تجاری را تشکیل میدهد. تخصص محوری این بانکها جذب سپرده از سرمایهگذاران و اعطای وام به متقاضیان وجوه است. سپردههای جذبشده بانک را نسبت به پرداخت سود و اصل آن در سررسیدهای معین متعهد میکند و این در حالی است که وامهای پرداختشده بانک را در معرض نکول وامگیرندگان قرار میدهد. بنابراین بررسی اعتبار متقاضیان برای تصمیمگیری در زمینۀ اعطای وام به آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بنابراین بانکها به واسطه سرمایه گذاران و وام گیرندگان متعدد با انواع بازارهای پولی و مالی رابطه دارند به همین دلیل دائماً با ریسک های مختلفی روبرو می شوند به طوری که ممکن است ورود به یک بازار و یا خروج از آن کاهش یا افزایش در یک یا چند نوع ریسک را در پی داشته باشد.
بنابراین در تحقیق حاضر درباره اعتبارسنجی و مدیریت سبد اعتباری که یکی از مهمترین مباحث بانکداری نوین می باشد بحث شده است. که شامل۱- بررسی رابطه بین ریسک اعتباری وامهای دریافتی مشتریان به صورت انفرادی( که متناظر با تحلیل انفرادی ریسک اوراق بهادار است) با مطالبات معوق بانک ملت استان سمنان. ۲- بررسی رابطه بین ریسک اعتباری سبد وام به صورت غیرانفرادی (که معادل تحلیل ریسک سبد اوراق بهادار است) با مطالبات معوق بانک ملت استان سمنان. که در نهایت به دنبال آزمون هدف کلی تحقیق یعنی بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری با مطالبات معوق بانک ملت(مطالعه موردی: مدیریت شعب بانک ملت استان سمنان) می باشد.
۱-۴-۱- اهداف تحقیق
۴-۱-۱- هدف کلی یا هدف اصلی تحقیق:
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری با مطالبات معوق بانک ملت می باشد.
۴-۱-۲- اهداف فرعی تحقیق
اهداف فرعی تحقیق به شرح زیرمی باشد:
در تحقیق حاضر اعتبارسنجی و مدیریت سبد اعتباری یکی از مهمترین مباحث بانکداری نوین می باشد. همانند ریسک بازار بررسیهای ریسک اعتباری در دو سطح انجام می شود:
۱-بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری وامهای دریافتی مشتریان به صورت انفرادی( که متناظر با تحلیل انفرادی ریسک اوراق بهادار است) با مطالبات معوق بانک ملت استان سمنان می باشد.
۲- بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری سبد وام(که معادل تحلیل ریسک سبد اوراق بهادار است) با مطالبات معوق بانک ملت استان سمنان می باشد.
- سوالات و فرضیات تحقیق