اخوانالصفا: در اواسط قرن چهارم هجری، انجمنی مخفی در بغداد و بصره تشکیل شد، اعضای این انجمن، جمعی از علما و دانشمندان بزرگ اسلام بودند {از ایرانیان} نام این جمعیت (اخوانالصفا) و مرام اصلی یا اساسنامهی آنها این بود که می گفتند دیانت اسلام به خرافات و اوهام آمیخته شده است و برای پاک کردن دین از آلودگیهای ضلالت انگیز، جز فلسفه راهی نیست و شریعت عربی، آنگاه به کمال میرسد که با فلسفه یونانی درآمیزد. آنها پنجاه رساله و یک مقالهی جامع بر طریق ایجاز تصنیف کردند و آنها را رسائل اخوان الصفا نامیدند و به ورّاقین سپردند و منتشر ساختند (با تلخیص از لغتنامه).
معنی بیت: این چهار خلیفهی راشدین، در حل مسائل شریعت از روی صفا و دوستی موافق هم بودند و دشمن فیلسوفان متظاهر به شریعت یعنی اخوان الصفا بودند.
۴۹)در میانشان ماجراها رفته پیدا و نهان لیک جز تمکین دین نابوده اصل ماجرا
ماجرا: بیت ۲۳
ماجرا کردن: بگومگو کردن، شکایت کردن، در اصل مرکب از مای موصول و فعل ماضی جری: آنچه اتفاق افتاد.
بین پیدا و نهان تضاد وجود دارد.
حافظ می گوید؛
ماجرا کم کن و باز آ که مرا مردم چشم خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت.
معنی بیت: در میان این خلفای راشدین، بگومگوهایی بطور آشکارا و نهانی، اتفاق افتاده که کدورتها و دلگیریهایی به دنبال داشته است ولی در واقع اصل آن جریانها جز به خاطر دین و پابرجایی و استواری آن، اتفاق نیفتاده است.
۵۰)هر که زیشان یک سخن گفت آن سخن بشنیده بود او ز احمد، احمد از جبریل و جبریل از خدا
معنی بیت: هر سخنی که یکی از این خلفای راشدین می گفت او آن سخن را از پیامبر(ص) شنیده بود و پیامبر از جبرئیل امین و حضرت جبرئیل هم آن را از خدا شنیده بود.
۵۱)ای ز بوی رحمتت دلهای مشتقان قوی وی ز صدق وعدهات غمهای مشتاقان هبا
هبا (به فتح اول): غبار و گرد هوا که از روزن در آفتاب پدید آید و مجازاً به معنی حقیر و ذلیل و خوار و ناچیز (غیاث).
در این بیت آرایهی موازنه رعایت شده است.
توضیح: شاعر در این بیت، از غیبت به خطاب (خطاب خداوند) عدول کرده است (التفات)، به عبارتی دیگر از این بیت تا آخر قصیده «مناجات» است.
معنی بیت: ای خدایی که شمیم رحمتت، موجب قوت دلهای مشتاقان گردیده و ای کسی که با عنایت به راستی وعدهات، غمهای مشتاقانت ناچیز و نابوده است.
۵۲)لطف تست آنجا که دل زنگار گیرد زنگبر فضل تست آنجا که غم آهن شود آهنربا
بین رنگ، آهن، آهنربا و زنگار تناسب وجود دارد و نیز بین آهن و آهنربا، جناس زاید (مذیل) وجود دارد.
توضیح: زنگار و زنگ، رنگ برنده است.
معنی بیت: خدایا! آنجا که دل ما را زنگار غفلت و فراموشی از یاد تو میپوشاند، آن زنگاری که رنگ فطری خداجویانه را پوشانیده و مانع انعکاس جلوات الهی در آن میشود؛ لطف تو یاریگر ماست و می تواند جلا و درخشندگی رنگ اصیل و واقعی دل ما را به آن بازگرداند و زنگار را از آیینهی دل ما بزداید و آنجا که غم بر دلهای ما سنگینی میکند، فضل تو چون آهنربایی آن را میرباید.
و یا به عبارت دیگر: خدایا، آنجا که دل ما زنگار گیرد، لطف تو زداینده آن زنگار است و آنجا که غم به سختی آهن، وجود ما را بپوشاند، فضل تو رباینده آن آهن غم است (دکتر احمد شوقی نوبر).
۵۳)از تو جانها روی شسته همچو از باران سمن بی تو دلها گشته محکم همچو زوبینی، گیا
زوبین: نیزهی کوچکی که سر آن دو شاخه بود و در جنگهای قدیم، آن را بر روی دشمن پرتاب می کردند (معین).
همچو زوبینی گیا: گیاه که مظهر نرمی و طراوت و لطافت است تبدیل به زوبین شده (سخت شده) باشد.
معنی بیت: همچنانکه باران، گلها را در چمن و یاسمنها را در باغ و بوستان روی میشوید و جلا و طراوت میبخشد، جانها و روحها هم از صفا و لطافت تو، جلا و درخشندگی یافته و صاف و زلال گشته است. اما بی تو دلها چنان افسرده و پژمرده است و طراوت حیات و نشاط زندگی را از دست داده است که گویی گیاهی خشک و بی انعطاف چون زوبینی سخت و شکننده است.
۵۴)هیچ کس وز هیچ کس کمتر دو جو یعنی مجیر مانده چون سرگشتگان در بحر حیرت مبتلا
معنی بیت: آدم بی کس و کار و اندازهای هم کمتر از هیچ کاره یعنی مجیرالدین، که مانند سرگشتگان در دریای حیرات گرفتار مانده است (شاعر نهایت تواضع و فروتنیاش را نشان می دهد).
۵۵)یا به دست قهر قدرت رشته جانش ببر یا به دستش ده ز روی فضل سر رشته رضا
دست قهر: اضافه استعاری
قهر قدرت: (اضافه فعلی (مصدر به فاعل)
رشته جان: اضافه تشبیهی
سر رشته به دست دادن: کنایه از راه چاره نشان دادن
سر رشته رضا: اضافه تشبیهی (یا استعاری)
بین رشته و سررشته جناس مطرف یا مزید وجود دارد.
معنی بیت: ای خدا، یا به دست غضب و غلبه ی قدرتت، جان مجیرالدین را بگیر و یا اینکه از روی فضل به دست خودت برای او راه چارهی رضایت و خرسندی را عطا فرما.
۵۶)در تو زد دست از جهان یا رب تو دارش بهر آن کز در تو یک بدی را هست صد نیکی جزا
دست زدن به چیزی: کنایه از توسل جستن به چیزی (فرهنگنامه شعری).
معنی بیت: ای خدا، مجیر از همهی جهان و جهانیان فقط به تو متوسل شد، به خاطر اینکه از درگاه مکرم تو برای یک بدی، صد نیکی پاداش وجود دارد، رشته دوستی او را نگه دار و این رشته را مگسل.
۵۷)زین دعا هر چند درگاه ترا زحمت بود از تو جز رحمت چه آید وز ضعیفان جز دعا
بین زحمت و رحمت، جناس خطی وجود دارد.
در بیت آرایهی ردالعجزعلیالصدر وجود دارد.
در مصرع دوم چه آید؟ استفهام انکاری است (چیزی نیاید).
معنی بیت: هر چند که این متوسل شدن مجیر به درگاهت، موجب مزاحمت و اسباب زحمت و تصدیع خواهد شد ولیکن از تو چیزی جز رحمت و بخشش، انتظار نمیرود و ضعیفان، چارهای جز دعا و استغاثه به درگاهت ندارند.
منابع قصیده ۲
۱-شمیسا، سیروس؛ فرهنگ اشارات؛ جلد اول، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۷، صص ۲۸۴-۲۸۳.
۲-خاقانی شروانی، افضلالدین بدیل بن علی نجار؛ دیوان، دکتر ضیاءالدین سجادی، انتشارات زوّار، چاپ مهدی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴، ص ۳۱.
۳-زنجانی، برات، احوال و آثار و شرح مخزن الاسرار نظامی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم، بهار ۱۳۷۸، ص ۱۹۶.
۴-فروزانفر، بدیع الزمان، احادیث و قصص مثنوی، ترجمه و تنظیم مجدد حسین داودی، انتشارات امیر کبیر، چاپخانه سپهر، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۶، ص ۲۸۵.
۵-همان، ص ۱۳۱.
وزن قصیده:
مستفعلن فعلن، مستفعلن فعلن