[ R ] [ ۳٫۲۴۰۴۷۹ -۱٫۵۳۷۱۵۰ -۰٫۴۹۸۵۳۵ ] [ X ]
[ G ] = [ -0.969256 ۱٫۸۷۵۹۹۲ ۰٫۰۴۱۵۵۶ ] * [ Y ]
[ B ] [ ۰٫۰۵۵۶۴۸ -۰٫۲۰۴۰۴۳ ۱٫۰۵۷۳۱۱ ] [ Z ]
XYZ
↓
RGB
** در فوریه سال ۲۰۰۰ میلادی ۰٫۱۸۹۴۲۳ به ۰٫۱۸۰۴۲۳ در دانشگاه تورنتو تصحیح شد.
[ X ] [ ۰٫۴۱۲۴۵۳ ۰٫۳۵۷۵۸۰ ۰٫۱۸۰۴۲۳ ] [ R ] **
[ Y ] = [ ۰٫۲۱۲۶۷۱ ۰٫۷۱۵۱۶۰ ۰٫۰۷۲۱۶۹ ] * [ G ]
[ Z ] [ ۰٫۰۱۹۳۳۴ ۰٫۱۱۹۱۹۳ ۰٫۹۵۰۲۲۷ ] [ B ]
RGB
↓
XYZ
۲-۴- رنگرزی طبیعی
۲-۴-۱- مروری تاریخی بر رنگرزی طبیعی
«رنگرزی طبیعی و بحث در خصوص تاریخچه آن همواره یکی از مهمترین مساﺋل قابل بررسی در رابطه با رنگزاهای طبیعی میباشد. قدمت رنگ های طبیعی و رنگرزی با این رنگ ها، به قدمت منسوج یا پارچه می رسد. هنر رنگرزی یک گذشته طولانی دارد و اکثر رنگزاها مربوط به دوران ماقبل تاریخ می باشد»(Siva,2007:916). «به هر حال هنر رنگرزی در نقاط مختلف جهان گسترش و به مرور پیشرفت داشته است. در این میان اسناد و مدارک اندکی جهت مطالعه در این خصوص باقی مانده است. اولین سند مکتوب از استفاده از رنگ های طبیعی در چین مربوط به ۲۶۰۰ قبل از میلاد می باشد»(Siva,2007:916). در متون خط میخی مصر باستان، برای اولین بار رنگرزی لباس و مواد دیگر که حاوی رنگ های آلی طبیعی را توصیف می کند(Puntener& Schlesinger,2000:382). «یافته های باستان شناسی نشان می دهند که استفاده از منابع طبیعی برای رنگرزی الیاف دارای قدمتی شش هزار ساله است. بین سال های ۳۰۰۰ و ۴۰۰۰ قبل از میلاد، رنگرزی به عنوان هنر و مهارت در هند، چین و قسمت هایی از آمریکای جنوبی پایه گذاری شد»(دین،۱۳۸۵: ۱۰). دانش رنگرزی در ابتدای دوره دره سند (۲۵۰۰ قبل از میلاد)، براساس پارچه های رنگی لباس های یافت شده، شناخته شده است. همچنین اثر رنگزای روناس در خرابه های تمدن دره سند در موهانجودارو و هاراپا (۳۵۰۰ قبل از میلاد) اثبات شده است(Siva,2007:916). آزمایشات شیمیایی از پارچه های قرمز موجود (کمربند قرمز رنگ) در مقبره شاه توتانخامون[۱۰] که در سال ۳۵۲ قبل از میلاد درگذشته بود، حضور رنگدانه استخراج شده آلیزارین از روناس را نشان می دهد(Siva,2007:917). «الیاف رنگرزی شده ای که از گورهای واقع در دره پازیریک در ناحیه آلتایی[۱۱] سیبری کشف شده اند دارای قدمتی درحدود ۵ قرن قبل از میلاد هستند»(دین،۱۳۸۵: ۱۰). در قرن ۴ میلادی، رنگ هایی مانند نیل، وسمه، روناس، اسپرک، چوب برزیل، ایندیگو و ارغوانی تیره مایل به قرمز شناخته شد. حتی رنگ حنا قبل از ۲۵۰۰ قبل از میلاد مورد استفاده قرار می گرفت. رنگ زعفران در کتاب مقدس ذکر شده است. معروف ترین و باارزش ترین رنگ در طول اعصار که در کتاب مقدس نیز ذکر شده، رنگ ارغوانی است. این رنگ از صدف طلایی رنگ خاردار تهیه می شده است(Siva,2007:917). «آبی نیلی از هند به نام «پادشاه رنگ» درخشان تر و سازنده تر از نیلی رنگرزان اروپایی(woad) بود، که جایگزین آن شد» (Puntener& Schlesinger,2000:382).
رنگرزی در ایران نیز پیشینه دیرینهای دارد. پیش از اسلام، در دوره هخامنشی شاهد استفاده از رنگزاهای طبیعی و مهارت رنگرزی هستیم. به طوری که گزنفون مورخ یونانی در نوشته هایش، اشاره به کارگاه قالی بافی شاهان هخامنشی در شهر سارد (۴۰۰ سال قبل از میلاد) و قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش داشته است. همچنین این مورخ به پازیریک کهنترین قالی کشف شده جهان و ایران، و وجود رنگ های زرد، قرمز، نارنجی، سبزآبی و سرمه ای در آن نیز اشاره کرده است (حیاتی، ۱۳۸۴: ۷ ). در کتاب «بُندَهِش» که تألیف آن را به دوران ساسانی نسبت میدهند، گیاهان را به خوبی دسته بندی کرده و درباره رنگ آمیزی آنها با روناس و سایر رنگ ها سخن به میان آورده است. این نشان می دهد که نیاکان ما این گیاهان را برای پوشش خود به کار می برده اند و نحوه کاشت و داشت و برداشت آن را می دانسته اند و در استفاده از آنها برای بافت پارچه هم، مهارت کافی داشته اند. در سطرهای شش و هفت همان صفحه می نویسد: «هر چه جامه به آن شاید رشتن(یعنی رنگ کردن، ریسیدن، تافتن و تابیدن) مانند سرکه و دار پرنیان و زردچوبه و روناس و نیل رنگ خوانند»(دادگی، ۴۹:۱۳۶۹). این امر نشان می دد که ایرانیان از دو سه هزار سال قبل گیاهان رنگ زا را می شناخته اند و آنها را رده بندی و در کشت و توسعه آنها مهارت داشته اند. در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بودهاند. کشف نمونههایی از پارچههای دوره ساسانی و بافت فرش ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی در این دوره است. از نمونههای فرش ساسانی فرش بهارستان یا بهارخسرو میباشد که علاوه بر استفاده از سنگها و جواهرات و تزئینات گران بها و بینظیر، استفاده از رنگهای زیبایی که تمام فصول سال را به نحو شگفت انگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار داده است. شیوه ساسانیان در بهکارگیری رنگها با شیوه بیزانسی تفاوت دارد. رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدلتر بوده و هنرمندانهتر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شدهاند. در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان کارگاه های رنگرزی که به صورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان وجود داشته است. در این کارگاهها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانهها بهکار میگرفتند. شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگها به خصوص در زمینههای مربوط به کتاب سازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجستهای نظیر مکتب هرات، ایرانیان به عنوان استادان رنگ شناخته میشدند. با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص رنگرزی و قالی بافی نیز به خاطر عشایر ترک در سراسر کشورهای اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. رنگهای فرش با بهره گرفتن از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنهای رسید که به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. روناس، نیل، اسپرک، پوست گردو، پوست انار و زعفران و سایر رنگهای گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوهای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود. دوران صفویه اوج ترقی صنایع رنگرزی و قالی بافیاست؛ خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزه های دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیر در قطعات به دست آمده به چشم میخورد. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و اهمیت خود را تا حدی از دست داد. در دوره پهلوی کاربرد رنگهای شیمیایی خارجی نسبت به رنگهای طبیعی افزایش چشمگیری پیدا کرد.
۲-۴-۲- رنگزای طبیعی
واژه «رنگزای طبیعی» همان طور که از نامشان برمی آید ریشه طبیعی داشته و شامل همه رنگ های بدست آمده از منابع طبیعی است. که معادل لاتین این واژه (Natural Dye) می باشد. منشاء رنگزاها در طبیعت شامل گیاهان، حیوانات و مواد معدنی می باشد. از مواد رنگزای به دست آمده از گیاهان می توان به نیل، روناس، حنا و جز اینها اشاره داشت که از ریشه، گل، برگ، میوه و پوست نباتات به دست می آیند. مواد رنگزای به دست آمده از حیوانات نیز اغلب شامل حشره قرمزدانه و صدف طلایی خاردار(رنگ ارغوانی)، پوست میگو می باشد. رنگزاهای طبیعی معدنی شامل نمک فلزات واسطه یا همان دندانه ها می باشند. برای نمونه می توان به کروم، آهن، مس، اخرا و جز اینها اشاره داشت.
۲-۴-۲-۱- طبقه بندی رنگزاهای طبیعی بر اساس منشا رنگی
همانطور که پیش از این ذکر شد، منشاء رنگ های طبیعی، به طور وسیع به ۳ گروه طبقهبندی می شوند. ۱) گیاهی؛ حیوانی؛ ۳) معدنی. منشاء ماده رنگزا در گیاهان متفاوت میباشد. برای نمونه در گیاهان، ماده رنگزا را در ریشه، برگ، پوست درخت، میوه، دانه و گل می توان یافت و استخراج کرد. در رنگزای حیوانی نیز که تعدادشان اندک می باشد نیز قابل تفکیک است. برای نمونه پوست میگو دارای ماده رنگزا است. ومنشاء قرمزدانه و قرمز کرمس از حشرات می باشد. منشاء رنگ معدنی از منابع طبیعی معدنی بدست می آید. مانند کروم، آهن، منگنز قهوه ای و جز اینها.
۲-۴-۲-۲- طبقه بندی رنگزاهای طبیعی بر اساس ساختار شیمیایی
رنگزاهای ایندیگو[۱۲]: رنگزاهای ایندیگویی از مهمترین گروه رنگزاها هستند شامل نیل واقعی از گیاه «ایندیگوفرا تینکتوریا» و وسمه «ایساتیس تینکتوریا» می باشد(منتظر و همکاران، ۱۳۸۸: ۷۹). رنگ نیلی و ارغوانی نمونه ای از رایج ترین این دسته می باشد(Samanta & Konar,2011: 33). (تصویر۲-۸)
تصویر۲-۸ – ساختار رنگزاهای ایندیگو
رنگزاهای آنتراکینون[۱۳]: تقریباً همه رنگ های قرمز طبیعی با منشاء گیاهی، حیوانی و معدنی براساس ساختار آنتراکینون می باشد. روناس، قرمزدانه، قرمز کرمس برخی از رنگ های دارای این ساختار می باشند. به طور کلی این رنگ ها از ثبات خوبی برخوردارند(Samanta & Konar,2011: 33). (تصویر۲-۹)
تصویر۲-۹ – ساختار رنگزاهای آنتراکینون
آلفا نفتوکینون ها[۱۴]: مهمترین رنگزا این دسته، حنا است که در مصر و هند کشت می شود. این رنگ ها معمولاً به روش رنگینه های دیسپرس بوده و فام نارنجی می دهد. (تصویر۲-۱۰)
تصویر۲-۱۰ – ساختار رنگزاهای آلفا نفتوکینون ها
فلانوئیدها: فلانوئیدها که از مشتقات فلاون، ایزوفلاون ها، چالکون[۱۵] وآورونس ها[۱۶] هستند، منجر به تولید رنگ زرد می شوند. فلاون ترکیب آلی بی رنگ است(Samanta & Konar,2011: 33). (تصویر۲-۱۱)
تصویر۲-۱۱ – ساختار رنگزاهای فلانوئیدها
دی هیدروکسی پیران ها[۱۷]: دی هیدروپیران ها از لحاظ ساختمان شیمیایی به فلاون ها نزدیک است(منتظر و همکاران، ۱۳۸۸: ۷۹). (تصویر۲-۱۲)
تصویر۲-۱۲ – ساختار رنگزاهای دی هیدروکسی پیران ها
آنتوسیانانیدین ها[۱۸]: همانند کاراجورین[۱۹] که از Bignonia Chica Bonpl به دست می آید (منتظر و همکاران، ۱۳۸۸: ۷۹). (تصویر۲-۱۳)
تصویر۲-۱۳ – ساختار رنگزاهای آنتوسیانانیدین ها
کاروتنوئیدها[۲۰]: نام گروه کاروتن می باشد و از کاروتنوئیدهای مهم میتوان به بتاکاروتن، آلفاکاروتن و لیکوپن اشاره کرد. بتا کاروتن و آلفاکاروتن مسئول رنگدانه نارنجی موجود در هویج است. (تصویر۲-۱۴)
تصویر ۲-۱۴– ساختار رنگزاهای کاروتنوئیدها
۲-۴-۲-۳- مزیت ها و محدودیت های رنگزاهای طبیعی
در سال های اخیر، تمایل زیادی جهت احیای هنر رنگرزی طبیعی وجود دارد. و این به دلیل برخی از مزیت ها و جنبه های ارزشمند و مفید رنگ های طبیعی نسبت به رنگ های مصنوعی است. برخی از مزایا به همراه تعدادی از محدودیت ها (معایب) به شرح ذیل است(Samanta & Konar,2011: 31) :
مزیت های رنگزاهای طبیعی:
فام ها یا شید های رنگی بدست آمده از رنگ های طبیعی معمولاً ملایم، درخشان و دارای اثر آرامش بخش برای چشم است؛
رنگزاهای طبیعی می تواند با توجه به اینکه تنوع رنگی در ذات آنها نهفته است و همچنین با ترکیب نمودن متنوع، طیف گسترده رنگی ایجاد کنند. برگ، میوه و ساقه، پوست و ریشه ی گیاهانی که از آنها به عنوان رنگدانه استفاده می شود به دلایل مختلفی چون اقلیم، ژن گیاهی، عمر گیاه، آب و هوا و جز اینها دارای قدرت و شید رنگی متفاوتی باشند. همچنین در یک رنگ یکسان با تغییرات کوچک در روش رنگرزی و با بهره گرفتن از دندانه های مختلف می توان تغییر رنگ در یک طیف گسترده یا ایجاد رنگ های کاملاً جدید شکل گیرد. که به طورکلی این مهم در رنگ های مصنوعی به راحتی امکان پذیر نیست؛