۱٫۲۰٫۲٫ سفتی بافت نرم
سفتی و اسپاسم بافتهای نرم مفاصل مانند عضلات، لیگامنتها، کپسول مفصلی، غضروف و غشاء سینودیال باعث کاهش دامنه حرکتی خواهد شد. سفتی بافت نرم می تواند به واسطه بی حرکتی طولانی مفصل، آسیب اطراف مفصل و یا هر بیماری مفصلی مانند استئوآرتریت[۵۸]، آرتریت روماتوئید[۵۹]، جمود مفصلی اسپاندیلیت [۶۰] و آرتریت TB[61] اتفاق بیفتد.
۲٫۲۰٫۲٫ چسبندگی[۶۲]
چسبندگی مفصل دامنه حرکتی را کاهش میدهد. فقدان تحرک پذیری مفصل منجر به کاهش انعطاف پذیری[۶۳] و قدرت[۶۴] ساختارهای اطراف مفصل خواهد شد. اگر ساختارهای مفصلی برای مدت طولانی بی حرکت باشند، دامنه حرکتی آن کاهش یافته، چسبندگی و انقباض بافتهای نرم اطراف شکل میگیرد. میزان تارهای کلاژن افزایش مییابد و خاصیت ارتجاعی بافتهای همبند و بافتهای نرم مفصل بطور قابل ملاحظهای کاهش مییابد.
۳٫۲۰٫۲٫ آسیب و التهاب اطراف مفصل
هر آسیب تازه، شرایط التهابی و بیماری مفصلی مانند استئوآرتریت، آرتریت روماتوئید، جمود مفصلی اسپاندیلیت، آرتریت TB و آرتریت سوریازیس(پوستی)[۶۵]، ممکن است باعث درد شدید اطراف مفصل شود. افراد ممکن است به دلیل درد، از اجرای دامنه حرکتی کامل مفصل اجتناب کنند و یا هیچ حرکتی در مفصل انجام ندهد که منجر به کاهش دامنه حرکتی فعال و غیرفعال مفصل می شود.
۴٫۲۰٫۲٫ حجم عضله
افزایش حجم عضله ممکن است باعث کاهش دامنه حرکتی فعال و غیرفعال مفاصل شود. در یک فرد سالم دامنه حرکتی فلکشن آرنج بین ۱۲۵ تا ۱۳۵ درجه میباشد، در صورتی که این مقدار در یک فرد بدنساز به دلیل حجم زیاد عضله دوسر، خیلی کمتر میباشد.
۵٫۲۰٫۲٫ جنس
دامنه حرکتی ممکن است براساس جنس متفاوت باشد. برای مثال، زنان بعد از ۲۵ سالگی اکستنشن و هایپرفلکشن ران و کمتر دارند، در حالیکه همین حرکات در مردان برعکس است. بطور کلی دامنه حرکتی مفاصل زنان دامنه حرکتی بیشتر از مردان میباشد.
۶٫۲۰٫۲٫ سن
در نوزادان و کودکان به دلیل عدم جوش خوردن و بهم پیوستن استخوانها، میزان دامنه حرکتی بیشتر است و به تدریج، میزان دامنه حرکتی در سنین مختلف کاهش مییابد. در دوران نوجوانی در مقایسه با کودکی دامنه حرکتی کاهش مییابد. در سن پیری، دامنه حرکتی به دلیل کاهش تونیسیته[۶۶] و حجم عضلات، مجدداً افزایش مییابد.
۷٫۲۰٫۲٫ سیستم عصبی
گاهی اوقات، دامنه حرکتی با تغییرات پاتولوژیکی مثل بیماری سیستم عصبی، تغییر می کند. سفتی مفاصل که منجر به اختلال نرون محرکه فوقانی (نورون محرکه فوقانی) می شود، دامنه حرکتی مفصل را کاهش میدهد و به آن مفصل بی تحرکی خواهد بخشید. اگر به دلیل اختلال هربخش از سیستم عصبی مثل مخچه، عقدههای قاعدگی، کرتکس مغز، تالاموس، هیپوتالاموس، کپسول داخلی، مغز میانی و پل مغزی، مشکلات عضلانی- اسکلتی به وجود آید منجر به کاهش و یا افزایش دامنه حرکتی میگردد.
۲۱٫۲٫ پیشینه تحقیق
۱٫۲۱٫۲٫ تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
علی رغم اهمیت مسئله سالمندی و راه رفتن تحقیقات کمی در داخل کشور انجام شده است.
اصلانخانی و همکارانش (۱۳۹۱) تأثیر یک دوره تمرین در آب بر ویژگیهای تعادلی و راه رفتن مردان سالمند سالم غیرفعال را مورد بررسی قرار دادند و بر اساس نتایج آن اعمال برنامه تمرین در محیط آب بر بهبود تعادل و توانایی و استقلال راه رفتن مردان سالمند تأثیر معنی داری داشت (اصلانخانی و همکاران، ۱۳۹۱).
صادقی و همکارانش (۱۳۸۸) به تأثیر تمرین استقامتی بر برخی پارامترهای کینماتیک راه رفتن سالمندان غیر فعال پرداختند که با توجه به نتایج تحقیق، تمرین استقامتی با تقویت عضلات فلکسور ران موجب افزایش دامنه حرکتی مفصل ران و به تبع آن افزایش درصد استقرار در فاز نوسان راه رفتن افراد سالمند غیر فعال می شود. در نتیجه در نظر گرفتن تمرینات استقامتی در برنامه روزانه افراد سالمند غیر فعال با هدف تقویت تعادل ایستا و افزایش تعادل پویا توصیه گردیده است (صادقی و همکاران، ۱۳۸۸).
همچنین صادقی و همکارانش (۱۳۸۸) در تحقیقی به تاثیر شش هفته برنامه تمرین عملکردی بر تعادل ایستا و پویای ۳۰ مرد سالمند سالم پرداختند که نتایج بدست آمده از این تحقیق، موید نقش تمرینات عملکردی در بهبود تعادل ایستا و پویای افراد سالمند بود (صادقی و همکاران، ۱۳۸۸).
صادقی و همکاران (۱۳۸۱)، کنترل تعادل و حرکت به سمت جلو در زمان راه رفتن افراد سالم و طبیعی جوان و کهنسال را مورد تحقیق قرار دادند و نشان دادند که اگر چه منحنی توانهای مکانیکی در بین افراد جوان و کهنسال، مشابهتهای زیادی داشت لیکن، تفاوت معناداری در نقاط اوج توانهای مکانیکی و انرژیهای متناظرشان در اغلب فازهای حرکتی قابل مشاهده است (صادقی، ۱۳۸۱).
اکبری و همکارانش در سال ۱۳۸۴ مطالعه ای به منظور تعیین اختلالهای قدرت و دو عمل جابجایی، راه رفتن روی سطح صاف و بالا رفتن از پله، در بیماران همی پارزی و تاثیر تمرینهای تقویتی کانسنتریک عضلات اندام تحتانی مبتلا در درمان این اختلالها انجام شد. در این کار آزمایی بالینی، ۳۴ بیمار همی پارزی ثانویه به سکته مغزی از طریق نمونه گیری در دسترس، مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار داده شدند. قدرت ایزومتریک هفت گروه عضلانی آنها با دینامومتر دستی و راه رفتن روی سطح صاف و بالا رفتن از پله با بهره گرفتن از آزمون دی جی آ[۶۷] قبل و بعد از ۱۲ جلسه درمان اندازه گیری شدند. گروه مورد علاوه بر تمرینهای تعادلی و عملکردی، تمرینهای تقویتی را دریافت کرد. به گروه کنترل فقط تمرینهای تعادلی و عملکردی داده شد. قدرت مجموع اندام تحتانی مبتلا در دو گروه افزایش یافت. تفاضل میانگین گروه مورد (۲۶٫ ۶) بسیار بیشتر از گروه کنترل (۴٫ ۴) بود. توانایی راه رفتن روی سطح صاف در گروه مورد %۲۴٫ ۵و کنترل %۳۹ارتقا یافت. توانایی بالا رفتن از پله در گروه مورد %۶۴ ارتقا یافت ولی در گروه کنترل افزایش فقط %۲۴٫ ۸ بود. نتایج این مطالعه از موثر بودن تمرینهای تقویتی در بهبود قدرت عضلات اندام تحتانی مبتلا و توانایی بالا رفتن از پلهها در مرحله مزمن توانبخشی بعد از سکته مغزی حمایت می کند(۵).
قاسمی و همکاران وی (۱۳۸۵) بررسی مقایسه ای بین تغییرات پارامترهای کینماتیک راه رفتن با کاهش قدرت عضلانی، دامنه حرکتی و حس عمقی مفصل مچ پا در مردان سالمند پلی نروپاتی دیابتی نوع ۲ و مردان سالمند سالم انجام دادند. در این مطالعه مقطعی، ۱۱ مرد پلی نروپاتی نوع ۲ و ۱۱ مرد سالم با دامنه سنی ۵۵ تا ۶۵ سال انتخاب شدند. دو گروه از نظر سن، جنس، وزن و قد همسان شدند. دستگاه تحلیل راه رفتن، الکترو گونیومتر، دینامومتر دستی، گونیامتر و الکترو دیاگنوزیس به ترتیب برای اندازه گیری پارامترهای کینماتیک راه رفتن، حس عمقی، قدرت عضلانی، دامنه حرکتی و سرعت هدایت عصبی حسی و حرکتی به کار گرفته شدند. از نظر آماری بین دو گروه در سرعت هدایت عصبی، قدرت پلانتار فلکسیون مچ پا و سرعت راه رفتن تفاوت معنی داری حاصل شد. این مطالعه تفاوت معنی داری بین دو گروه در مورد دامنه تحرک مفصلی، حس عمقی و دیگر پارامترهای کینماتیک راه رفتن نشان ندارد (قاسمی، ۱۳۸۶).
محبی و سعیدی (۱۳۸۵) در تحقیقی مؤلفه های سینماتیکی اندام تحتانی افراد چاق در راه رفتن با افراد نرمال مورد مقایسه قرار دادند. تعداد ۷ آزمودنی مرد سالم (۳ نفر چاق ۹/۳۴BMI> و ۴ نفر غیر چاق ۲۵BMI>)، با میانگین سنی ۲/۳±۶۳/۲۴ سال در این تحقیق شرکت کردند داده ها زمانی که آزمودنیها در طول یک مسیر ۶ متری با سرعت انتخابی راه میرفتند، توسط دستگاه تحلیل حرکت وایکن مدل۴۶۰ اندازه گیری و جمع آوری شد. متغیرهای اندازه گیری شده در این تحقیق شامل: زمان و طول گام و استراید، ، زمان سکون، نوسان، حمایت دو گانه، آهنگ گام برداری، بیشینه دورسی و پلانتار فلکشن مچ پا و بیشینه فلکشن زانو، میانگین سرعت گام برداری، سرعت زاویهای ساق پا، نسبت زمان نوسان به سکون بوده است. نتایج نشان داد که افراد دارای چاق بیشینه فلکشن زانو و دورسی فلکشن کمتر و پلانتار فلکشن بیشتری نسبت به افراد نرمال بودند. زمان استراید افراد چاق ۵%/۱۸ بیشتر و طول استراید ۴%/۱۷ کوتاهتر از گروه افراد نرمال بود. آهنگ گام برداری آرامتر (step/min 7/ 92. VS 4/109) و سرعت متوسط گامبرداری کمتر(%۶/۲۸) در این نشان داد (ژیا و همکاران، ۲۰۰۹+).
قاسمی (۱۳۸۶) تأثیر تمرین درمانی بر روی عملکرد راه رفتن و بالانس و بهبود افسردگی در افراد مبتلا به همی پلژی سمت راست و چپ، کارآزمایی بالینی غیرتصادفی بررسی نمود. در این مطالعه از ۱۳ بیمار همی پلژی سمت راست با میانگین سنی (۴۶/۶۰) و ۱۳ بیمار همی پلژی سمت چپ با میانگین سنی (۹۲/۶۱) که از نظر سن، قد و وزن همگن شده بودند، استفاده گردید. به منظور بررسی عملکرد راه رفتن از مقیاس دی جی آ، عملکرد بالانس مقیاس برگ[۶۸] و افسردگی پرسشنامه افسردگی بک استفاده گردید که با انجام تجزیه و تحلیل بر روی داده های به دست آمده نتایج زیر بدست آمد:
از نظر عملکرد راه رفتن در گروه همی پلژی سمت راست و همی پلژی سمت چپ قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری حاصل گردید. از نظر عملکرد بالانس در گروه همی پلژی سمت راست و همی پلژی سمت چپ قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری حاصل گردید. از نظر بهبود افسردگی در گروه همی پلژی سمت راست و همی پلژی سمت چپ قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری حاصل گردید. از نظر عملکرد راه رفتن قبل و بعد از درمان بین دو گروه تفاوت معنی داری یافت نشد. از نظر عملکرد بالانس قبل و بعد از درمان بین دو گروه تفاوت معنی داری یافت نشد. از نظر بهبود افسردگی قبل و بعد از درمان بین دو گروه تفاوت معنی داری یافت نشد (لاورسون و همکاران، ۱۹۷۹).
۲٫۲۱٫۲٫ تحقیقات انجام شده در خارج کشور
لارسون[۶۹] و همکارانش (۱۹۷۹) اعلام کردند که در سالمندان میان کاهش قدرت عضلانی و سرعت حرکت همبستگی وجود دارد (لاورسون و همکاران، ۱۹۷۹).
جاج[۷۰] و همکارانش (۱۹۹۳) نیز دریافتند که در سالمندان کاهش قدرت عضلانی در اندام تحتانی با افزایش خطر افتادن همراه است(جاج و همکاران، ۱۹۹۳).
فاینلی و همکاران نیز در تحقیقی که ۲۳ زن سالمند در آن شرکت داشتند، دریافتند که سرعت راه رفتن در این آزمودنیها به نسبت آزمودنیهای جوانتر کاهش یافته است (فینلی و کادی، ۱۹۷۰).
مورای[۷۱] و همکاران در بررسی الگوهای راه رفتن مردان سالم، گزارش کردند که در سالمندان نه تنها طول گام، بلکه ریتم راه رفتن کاهش مییابد (مورای و همکاران، ۱۹۶۴)
مک رای و همکارانش، معتقدند که ضعف عضلانی در آبداکتورهای ران، اکستنسورها و فلکسورهای زانو و عضلات دورسی فلکسور مچ پا با ریسک افتادن در هنگام حرکت و راه رفتن ارتباط دارند (ماکرای و همکاران، ۱۹۹۲).
وینتر و اینگ[۷۲] (۱۹۹۵) قدرت عضلات را در طی چرخه راه رفتن بر روی گروهی از سالمندان بررسی کرده و کاهش قدرت عضلانی همراه با یک غیبت طولانی در فعالیت عضلات ران در طی راه رفتن را مشاهده کردند (وینتر و همکاران، ۱۹۹۵).
کریگان و همکاران[۷۳] (۱۹۹۸) اثرات سن و سرعت راه رفتن را روی برخی پارامترهای بیومکانیکی ۳۱ سالمند و بزرگسال بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند که سن و سرعت راه رفتن اثری بر روی پارامترهایی مثل پیک اکستنشن ران، تیلت قدامی لگن و پلانتارفلکشن مچ پا ندارد، در حالیکه تولید نیروی مچ پا می تواند تحت تاثیر سرعتهای متفاوت راه رفتن قرار گیرد.
فرونتا و همکارانش [۷۴](۱۹۸۸) تاثیر تمرینات قدرتی روی عملکرد عضله و میزان توده عضلانی را در ۱۲ مرد سالم بین سن ۶۰ تا ۷۲ سال مورد بررسی قرار دادند. این افراد یک برنامه تمرین به مدت دوازده هفته انجام دادند. تمرینات قدرتی موجب بزرگتر شدن عضلات شده و فیبرهای نوع یک و دو در عضله افزایش پیدا کرده و این نیز به نوبه خود موجب افزایش قدرت بدنی آنان شد (شانوی و همکاران، ۱۹۹۷).
فیاتارون و همکارانش[۷۵](۱۹۹۰) یک برنامه هشت هفتهای قدرت بدنی برای افراد سالمند (با میانگین سنی ۸۷ سال) ترتیب دادند که نتایج مطالعه آنها نشان داد که قدرت بدنی آنان به میزان% ۱۷ افزایش پیدا کرده است. تمرینات شامل آن دسته از تمرینات استقامت و قدرت بود که موجب رشد بسیاری در اندازه، قدرت و تحرک عملی عضلات ساکنان یک خانه سالمندان گردید (ترسا و همکاران، ۲۰۰۴).
فیشر، پندرگاست و کالکین[۷۶])۱۹۹۱) ۱۸ تمرین برای سالمندان ۶۰ تا ۹۰ ساله که دارای نواقص حرکتی بودند در نظر گرفتند. افراد شرکت کننده برنامه تمرینی ۶ هفتهای را انجام دادند. در پایان این دوره تمرینی، افزایش %۱۵ قدرت عضلات آزمودنیها مشاهده شد. بسیاری از افراد مورد آزمایش سطح فعالیت بیشتری به دست آورده بودند و از میزان وابستگی آنان به دیگران تا حد زیادی کاسته شده بود. افزایش قدرت بدنی تا چهار ماه بعد از پایان دوره تمرینات نیز در افراد مورد آزمایش دیده شد. محققان چنین نتیجه گیری کردند که یک برنامه قدرتی کوتاه مدت می تواند میزان فعالیت جسمانی فرد را افزایش دهد(مآوررانگ و همکاران، ۲۰۰۶).
بریل دریمر و همکارانشان[۷۷] (۱۹۹۵) ۱۰ فرد مورد آزمایش شامل ۲ مرد و ۸ زن را انتخاب کردند که بین ۷۲ تا ۹۱ سال سن داشتند (میانگین سنی ۸۳ سال) و به بیماری آلزایمر نیز مبتلا بودند. این افراد را که همگی در مرکز بیماران ناتوانی های ذهنی نگهداری میشدند تحت برنامه تمرینات قدرتی و کششی قرار دادند. ۶ تست متفاوت برای تعیین میزان تواناییهای کاربردی آنان انجام گرفت و قدرت پاها و فعالیتهای حرکتی آنان توسط آزمایشی زمان بندی شده اندازه گیری شد و قدرت اندامهای فوقانی بدن بوسیله دستگاه پرس سینه نشسته مشخص گردید. بعد از انجام برنامه تمرینات آزمایشها مجددا تکرار شدند تا میزان تغییرات در قدرت بدنی و انعطاف پذیری میتوانند به خوبی به مبتلایان به آلزایمر داده شوند و نتایج مثبت آن نیز قابل مشاهده است.
بریل، جنسن و همکاران[۷۸] (۱۹۹۸) از آزمون کنترل شدهای برای ارزیابی پیشرفت برنامه تمرین هشت هفتهای در بالا بردن کارآیی قدرت بدنی و ظرفیت فعالیتی سالمندانی که در کنار دیگر اعضای خانواده زندگی میکردند استفاده نمودند. برای تمرینات از دمبل و وزنههای مچ پا استفاده شد. آزمایشهای پرس سینه نشسته و باز کردن قدرتی پا به ترتیب افزایشی ۷/۲۳% و ۴/۱۲% را در مقایسه گروه درمانی یک (گروهی که تمرین کرده بودند) با گروه درمانی دو (گروه کنترل که تمرین نکرده بودند) نشان داد. عملکرد این گروه در تمرین صندلی زمان بندی شده، راه رفتن در مسیر شش متری و بالا رفتن از پله به ترتیب % ۶/۲۴، %۷/۱۱و %۸/۱۷ اافزایش نشان داد. در حالیکه این افزایش در گروه درمانی دوم به ترتیب %۳/۲۰، %۸/۱۳ و %۴/۱۱ بود (شجاعی، ۱۳۸۴).
بریل، ماتیوز و همکاران[۷۹] (۱۹۹۸) مطالعه ای را روی ۵۱ ورزشکار و ۳۳ فرد غیر ورزشکار بین سنین ۶۷ تا ۹۷ سال انجام دادند تا میزان تاثیر برنامه قدرتی با وزنه آزاد را در بهبود قدرت بدنی و برنامه های کاری ساکنان دو خانه سالمندان تعیین نمایند. در این پژوهش نیز قبل و بعد از انجام تمرینات افراد شرکت کننده مورد آزمایش قرار گرفتند تا میزان تغییر در قدرت بدنی وعملکرد آنان مشخص شود. عملکرد کاربردی آنان (یک بار صندلی و پنج بار پیاده روی در مسیر شش متری و حفظ تعادل)، وضعیت سلامت (سلامت عمومی، الگوهای خواب، ترس از افتادن) و میزان استفاده از دارو به عنوان معیارهای پیشرفت در نظر گرفته شد. بعد از برنامه تمرینی هر دو معیار سنجش پیشرفت بسیاری در بین کسانی که تمرینات را انجام داده بودند نشان داد (لارس و همکاران، ۲۰۰۷).
بریل، پروبست و همکاران[۸۰](۱۹۹۸) تاثیر برنامه تمرینات بدنسازی قدرتی را روی ظرفیت فعالیتی سالمندان مورد بررسی قرار دادند. برای تعیین میزان پیشرفت از آزمونهای قبل و بعد از تمرینات استفاده شد و یک گروه غیر اتفاقی نیز برای کنترل نتایج در نظر گرفته شد. تمرینات ورزشی توسط دمبل و وزنههای مچ پا انجام شد. شرکت کنندگان در برنامه تمرینی ۲۵ داوطلب بین ۷۳ تا ۹۴ سال بودند که در یک گروه بازنشستگان متوسط قرار داشتند. معیار اندازه گیری عملکرد (تمرین صندلی ایستاده، پیاده روی در مسیر شش متری، بالا رفتن از پله و حفظ تعادل) و همچنین قدرت گرفتن دستها نیز به عنوان معیار اندازه گیری نتایج در نظر گرفته شد. قدرت بدنی، تعادل و معیارهای کنترل عملکرد به میزان چشمگیری بهبود پیدا کرد. عملکرد آزمایشهای زمان بندی شده (صندلی ایستاده، راه رفتن در مسیر شش متری، بالا رفتن از پله و حفظ تعادل) در آزمایشهای بعد از تمرینات افزایش چشمگیری در مقایسه با آزمایشهای قبل از تمرین نشان داد. این برنامه به عنوان یک روش درمانی ارزان قیمت برای پیشرفت عملکردهای فعالیتی سالمندان مورد استفاده قرار بگیرد (بررسی کشوری سلامت سالمندان، ۱۳۷۷).
سالملا و همکاران[۸۱] (۲۰۰۱) بر روی ۳۰ نفر از افرادی که در گذشته دچار حمله قلبی مزمن شده بودند. یک برنامه تمرینی ۱۰ هفتهای و سه روز در هفته شامل نرمشهای گرم کردن، تمرینات هوازی و قدرتی بر روی پایین تنه به منظور مشاهده تاثیر آن بر متغیرهای کینماتیکی و کینتیک راه رفتن توسط جمع آوری داده ها با دستگاه سینماتوگرافی و فورس پلیت انجام دادند که در نهایت افزایش در عمل دورسی فکسور و پلانتار فلکسور مچ پا و اکستنشن ران و بهبود قدرت و توان عضلانی در تولید انرژی برای راه رفتن مشاهده شد (هیوارد و استورتاسزیک، ۱۹۹۶).
صادقی و همکاران[۸۲] (۲۰۰۱) در بررسی که در رابطه با عملکرد و نقش عضله ران بر روی راه رفتن دو گروه سالمند و جوان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که شرکت کنندگان سالمند یک مرحله اتکا طولانی تر(%۳٫ ۵) و طول گام کوتاهتر (%۱۹) و یک آهنگ گام برداری کندتری (%۱۶) نسبت به شرکت کنندگان جوانتر داشتند. همچنین تفاوت قابل ملاحظهای در رابطه با اوج قدرت عضلات ران بین این دو گروه را نشان داد (رز و کمبل، ۱۹۹۴).
کریگان و همکاران[۸۳] (۲۰۰۱) تاثیر یک دوره برنامه ۱۰ هفتهای، سه روز در هفته را بر راه رفتن افراد سالمند بررسی کردند. این برنامه در گروه تمرین شامل تمرینات کششی و قدرتی بر روی فلکسورهای ران و برای گروه کنترل بر روی عضلات ابداکتور شانه اجرا شد. در نهایت یک بهبود نسبی در پیک اکستنشن ران در حالت ایستا با اندازه گیری توسط گونیامتر مشاهده شد، در یک سرعت راه رفتن معمولی میزان تنش و اکستنشن ران در حالت پویا در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. نتایج مشابهی در سرعت حداکثر راه رفتن و بهبود قابل توجهی در پیک پلانتار فلکشن مچ پا و قدرت تولید نیرو مشاهده شد (ویتل، ۲۰۰۳).
هرودا و همکاران[۸۴] (۲۰۰۳) پس از انجام یک دوره تمرینات در جهت کاهش سختی و مقاومت بدنی سالمندان با بهره گرفتن از آزمایش نشست و برخاست بر روی صندلی به مدت ۳۰ دقیقه نشان دادند که توان عضلانی سالمندان با کمترین حد موجود به میزان %۶۶ افزایش یافت (باغبان، ۱۳۸۷).
دیبندتو و همکاران[۸۵] (۲۰۰۵) تاثیر تمرینات مداخلهای را بر کینماتیک مفاصل در راه رفتن شامل زاویه و دامنه حرکتی مفاصل بررسی کردند. اگرچه طول، آهنگ گام و سرعت راه رفتن تمایل به کاهش داشتند، زاویه مفصل ران در مراحل حیل کانتکت، تو آف، و مید سوینگ در یک سیکل راه رفتن افزایش یافت. زاویه زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در فاز نوسان راه رفتن افزایش داشت (رزموویز و همکاران، ۲۰۰۳).
اینگلوند و همکارانش[۸۶] (۲۰۰۵) تاثیر یک دوره برنامه تمرینی ترکیبی را بر چگالی استخوان و عملکرد عصبی عضلانی در ۴۸ زن سالمند با دامنه سنی ۸۷-۶۶ سال که بطور داوطلبانه در دورهای ۱۲ ماهه با دو روز تمرین در هفته و در هر جلسه ۵۰ دقیقه تمرین شامل: تمرینات قدرتی، هوازی، تعادل و ترکیبی را بررسی نموده و در پایان تغییرات قابل توجهی در چگالی استخوان افراد (%۸٫ ۴) مشاهده نمودند. همچنانکه سرعت حداکثر (%۱۱٫ ۶) و قدرت هم طول (۹٫ ۹%) در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافته بود. نتیجه تحقیق نشان داد که اینگونه برنامه ها ممکن است فاکتورهای خطرساز برای سقوط و شکستگی را از طریق بهبود چگالی استخوان و قدرت عضلانی و نیز توانایی راه رفتن کاهش دهد (کرامول و همکاران، ۲۰۰۷).
۴۰-شیرمحمدی، حمید، عامل انسانی در معضلات ترافیکی و راهکارهای کاهش تخلفات ترافیکی. اولین همایش ترافیک شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسکان. اصفهان، ۱۳۸۵.
۴۱-حق شناس، حسن و حسینی، ماریه و جمشیدی معصومه و عزیزی حمیدرضا، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رفتار رانندگی در شهر شیراز، مجله پژوهشی حکیم، دوره یازدهم، شماره سوم، ۱۳۸۷.
۴۲-اسماعیلی،علیرضا، ،نقش قانونها و مجازاتهای بازدارنده در کاهش حوادث رانندگی،روزنامه سلامت،۲۱ شهریور۱۳۸۹.
۴۳-روشندلی، محمدرضا، ده سال حمل و نقل جادهای از نگاه آمار، ماهنامه صنعت حمل و نقل، شماره ۲۷۰، ۱۳۸۶.
۴۴-فاجعهای به وسعت یک جنگ، روزنامه جوان، تصادفات رانندگی؛ ، ۲۳ آبان، ۱۳۸۷.
۴۵-مرکز آمار ایران, سالنامه آماری ۱۳۷۹.
۴۶- نقوی، محسن، سیمای مرگ و میر در ۱۸ استان کشور در سال ۱۳۸۰، معاونت سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ۱۳۸۲
۴۷- نقوی، محسن، سیمای مرگ و میر در ۲۳ استان کشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ۱۳۸۳، صفحه ۱۲۵-۱۰۲
۴۸-یاوری، پروین و ابدی، علیرضا و محرابی، یداله، اپیدمیولوژی علل مرگ و میر و روند تغییرات آن در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۰ در ایران، مجله پژوهشی حکیم، دوره ششم، شماره سوم، ۱۳۸۲.
۴۹-راسخ، عبدالرحمان و منصوری، بهزاد، مطالعه مرگ و میر ناشی از بروز حوادث و سوانح غیر عمد در استان خوزستان در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴، مجله علمی پزشکی قانونی، دوره ۱۴ ، شماره ۴، ۱۳۸۷.
۵۰-باقیانی مقدم، م و حلوانی، غ و احرامپوش، م، بررسی تیپ شخصیتی و وضعیت حادثه در موتور سواران حادثه دیده شهرستان یزد سال ۱۳۸۳، مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، دوره شانزدهم شماره ۵١، ۱۳۸۵.
۵۱-اسماعیلی، علیرضا، فرهنگ صحیح رانندگی را بیاموزید، جام جم آنلاین، شنبه ۲۴ مهر، ۱۳۸۹.
۵۲- شومیکر،مدیولی،کم توجهی به نقش جاده در تصادفات کشور، روزنامه خراسان،شماره۱۸۵۵۰،سهشنبه۲۱آبان ۱۳۹۲
۵۳-محمدی، فریبرز، کم توجهی به نقش جاده در تصادفات کشور،روزنامه خراسان،شماره ۱۸۵۵۰، سهشنبه۲۱آبان۱۳۹۲
۵۴-حبیبی نوخندان، مجید، مطالعه توزیع مکانی و زمانی بارش و اثرات آن بر ایمنی حمل ونقل جاده ای در ایران، پژوهشنامه حمل و نقل، سال ششم، شماره دوم، ۱۳۸۸، صفحه ۱۹۲-۱۸۵
۵۵-دالایی، حمیده، نقش دانش اقلیم شناسی در صنعت حمل و نقل جاده ای، ماهنامه راه ابریشم، سال پانزدهم، شماره ۱۰۹، ۱۳۸۹، صفحه۴۳-۴۰
۵۶-شایان مهر، علیرضا، دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، انتشارات کیهان، ۱۳۷۷.
۵۷-عبدالرحمانی، رضا، نقش خانواده در آموزش فرهنگ ترافیک به فرزندان، نشریه آموزش علوم اجتماعی، شماره ۴، دوره هشتم، ۱۳۸۴.
۵۸-افروز، غلامعلی، روانشناسی رانندگی، ویژگی های شخصیت و رانندگی تهاجمی، سومین کنفرانس منطقه ای مدیریت ترافیک، ۱۳۸۵.
۵۹-روحانی، احمد، راهکارهای توسعه رفتار امن کاربران ترافیک در ایران، اولین کنفرانس بین المللی حوادث رانندگی و جاده ای، ۱۳۸۴.
۶۰-مهماندوست، مریم، هزینه های سنگین تصادفات جادهای، روزنامه رسالت، شماره ۷۷۹۸، شنبه ۳۱ فروردین، ۱۳۹۲.
۶۱-هزینه های تصادفات ترافیکی در ایران، پروژه تحقیقاتی پژوهشکده حمل و نقل، ۱۳۸۸.
۶۲-سالنامه آماری سازمان پزشکی قانونی، سالهای ۷۹-۱۳۸۸، ۱۳۸۹
۶۳-محمدفام، ایرج و قاضی زاده، احمد، بررسی اپیدمیولوژیک حوادث رانندگی منجر به مرگ در استان تهران در سال ۱۳۷۸، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال ششم، شماره ۲۴، بهار، ۱۳۸۱، صفحات۴۰-۳۵.
۶۴-جلیلی قاضی زاده، مرتضی و قاسمی نوقابی، مسعود و احمدی، محمد و عطاران، حمیدرضا، بررسی تاثیر عوامل انسانی بر میزان خستگی و خواب آلودگی رانندگان وسایل نقلیه سنگین با بهره گرفتن از مدل رگرسیونی، اولین کنفرانس ملی تصادفات و سوانح جاده ای و ریلی ایران، زنجان، آذر ۱۳۸۸.
۶۵-نقوی، محسن، سیمای مرگ و میر در ۱۸ استان کشور در سال ۱۳۸۰، معاونت سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ۱۳۸۲.
۶۶-عامری، محمود، فرهنگ سازی، شروعی برای کاهش سوانح رانندگی، خبرگزاری ایرنا، ۱۶ فروردین، ۱۳۸۹.
۶۷- برآورد هزینههای تصادفهای درونشهری و برونشهری در راههای ایران از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۶، پژوهشکده حمل و نقل، ۱۳۸۷.
۶۸-آیتی، اسماعیل، هزینه تصادفات (تئوری و کاربرد)، وزارت راه و ترابری، پژوهشکده حمل و نقل، ۱۳۸۸.
۶۹-کاظمی، مجتبی و خوشبخت، میرزاعلی، باقری، سید رامتین و حسین نژاد، عزیز، مقایسه میزان هدر رفت تولید ناخالص ملی در تصادفات جاده ای، فصلنامه راهور، شماره ۲۰، ا۱۳۹۱، صفحات ۱۰۹ تا ۱۲۹.
۷۰-کاظمی، مجتبی و خوشبخت، میرزاعلی و حسن پور، شهاب، باقری، سید رامتین، تحلیل و ارزیابی نرخ سرانه های تصادفات ترافیکی ایران و جهان، سومین همایش ملی ایمنی و ترافیک، هتل المپیک، تهران، ۱۹ اردیبهشت، ۱۳۹۱،
۷۱- راهبرد ملی ایمنی راه های ایران، دبیرخانه کمیسیون ایمنی راه های کشور، دفتر مطالعات فناوری و ایمنی، وزارت راه و ترابری، ۱۳۹۰، صفحات ۱- ۷۰ .
۷۲-آیتی, اسماعیل، هزینه تصادف ترافیکی ایران، چاپ اول، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، پاییز، ۱۳۸۱.
۷۳-آیتی، اسماعیل، برآورد هزینه تصادفات ترافیکی راههای ایران و نرم افزار مربوطه، پژوهشکده حمل ونقل، ۱۳۸۳.
۷۴-رضایی، ستار و اکبری ساری، علی و عرب، محمد و قاسم پور، سامان، برآورد بار اقتصادی تصادفات جاده ای در استان تهران، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۱۳۸۸.
۷۵-اسماعیلی،علیرضا، ،نقش قانونها و مجازاتهای بازدارنده در کاهش حوادث رانندگی،روزنامه سلامت،۲۱شهریور ۱۳۸۹.
۷۶- قربانی،علیرضا و نبویفرد،حسین و خوشحال،محمود و حسینی،حمید،هزینه های تحمیل شده بر اثر مرگ ومیر ناشی از حوادث ترافیکی (مطالعه: شهرستان سبزوار)، فصلنامه مطالعات مدیریت ترافیک،شماره ۲۰، بهار۱۳۹۰، صفحه ۵۸-۴۹.
۷۷-رضایی، آرش، جامعه شناسی وضعیت رانندگی در شهرهای ایران، سایت جوان امروز، ۹ مهر ۱۳۸۸.
۷۸-روزنامه ایران، ۵۲ هزار میلیارد تومان هزینه تصادفات جاده ای کشور، شماره ۵۵۰۵- ۱۶آبان، ۱۳۹۲، صفحه ۶.
۷۹-اسماعیلی، علیرضا، حوادث رانندگی در ایران به صورت یک مشکل جدید سلامت،خبرنامه امین نیوز،۹شهریور ۱۳۹۳.
۸۰-کریم زادگان، حسن، هزینه های خارجی حمل و نقل زمینی (شناسایی و بررسی)، پژوهشکده حمل و نقل، ۱۳۸۹.
۸۱-برآورد هزینه تصادفات ترافیکی راههای ایران و ارائه نرم افزار مربوطه، پژوهشکده حمل ونقل راه و ترابری، ۱۳۸۵.
۸۲-
جنس های Melosaria ، Aulacoseria ، Pinnularia ، Oedogonium ، Quadingula ، Zygnema ، Staurastrum ، Raphidiopsis ، Chroococus ، Hetrocapsa ، Tribonema فقط در ایستگاه دوم ثبت شده اند (جدول ۳-۲). اما جنس Cymbella فقط در ایستگاه یک ثبت گردید. پس با توجه به مشاهدات فوق می توان نتیجه گرفت که تنوع جنس ها در ایستگاه دوم بیشتر از ایستگاه اول بوده است.
۳-۴ – مقایسه نموداری فیتوپلانکتون های مشاهده شده در دو ایستگاه :
۳-۴-۱- مقایسه شاخه های ثبت شده :
نمودار۳-۵ درصد شاخه های مختلف فیتوپلانکتون های دریاچه زریبار در دوره مطالعه
چنانچه در نمودار بالا قابل مشاهده است شاخه Bacillariophyceae در هر دو ایستگاه مورد مطالعه غالب بوده و بیش از نصف پریفیتون های موجود راتشکیل می دهند. پس از آن شاخه Chlorophyceae غالب می باشند که میزان غالبیت آنها در ایستگاه سد خاکی بیشتر از رودخانه ده ره تفه است. در مرحله بعد Cyanobacteria را مشاهده می کنیم که میزان غالبیت آنها در رودخانه ده ره تفه بیشتر است. نکته قابل توجه اینست که شاخه Cryptophyceae که هر دو ایستگاه تقریباً به یک میزان ثبت شده اند، در حالیکه شاخه Xandhophyceae فقط در ایستگاه سد خاکی قابل مشاهده است.
۳-۴-۲- مقایسه جنس های ثبت شده :
دریاچه زریبار در دوره مطالعهChlorophyceae نمودار ۳-۶ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعه Bacillariophyceae نمودار ۳-۷ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعه Conjugatophyceae نمودار ۳-۸ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعهCryptuphyceae نمودار ۳-۹ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعهCyanobacteria نمودار ۳-۱۰ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعهDinophyceae نمودار ۳-۱۱ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعه Euglenophyceae نمودار ۳-۱۲ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
دریاچه زریبار در دوره مطالعه Xanthophyceae نمودار ۳-۱۳ درصد جنس های مشاهده شده شاخه
۳-۵- شرح بعضی از شاخه ها و جنس های مهم فیتوپلانکتونهای مشاهده شده در تالاب زریبار
Bacillariophyceae (دیاتومه ها ) :
اعضای این رده به دلیل وجود رنگیزه های قهوه ای- طلایی، فوکوگزانتین، دیاتوگزانتین و یا دینو گزانتین مشخص هستند. کروماتوفورها دارای پیرنوئید هستند. دیواره سلولی شامل دو نیمه با تقارن شعاعی یا دو جانبه حاوی ترکیبات پکتیکی یا سیلیسی است. سلول های متحرک دارای یک تاژک بوده و تولید مثل جنسی با تشکیل و ترکیب گا مت هاست. دیاتومه ها از مهمترین گروه فیتوپلانکتونهای تالاب ها و دریاچه های آب شیرین هستند و در آبهایی که در معرض نور هستند به وفور دیده می شوند و در میان فیتوپلانکتون های تالاب ها غالباً یک یا چند گونه آن، نمونه غالب می باشند.
Cyclotella : در این جنس گونه ها مدور می باشند و در منظره جانبی مستطیل شکل هستند . سلول ها به صورت منفرد یا زوج که گاهی توسط لایه موسیلاژی به هم متصل بودند مشاهده گردید. از نظر اکولوژیکی این جنس در رودخانه ها و دریاچه های یوتروف یافت می شود.
Cymabella : شکل این جنس تقریباً بیضوی با تقارن پشتی – شکمی است و حاشیه پشتی اغلب محدب تر از حاشیه شکمی دیده می شود. رافه در وسط کفه یا متمایل به راست قرار دارد. کلروپلاست در این شکل H شکل منفرد با یک پیرنوئید عدسی شکل نزدیک حاشیه پشتی بوده که البته پیرنوئید در اکثر نمونه ها به سختی دیده می شود. از نظر اکولوژیکی در آبهای ساحلی، به صورت اپی لیتیک یا اپی فیت در مکانهای اکسیژن دار ویا آبهای الیگو مزوتروف با الکترولیت بالا یافت می شوند.
Fragilaria : کلنی این دیاتومه رشته دراز به صورت پلانکتون یا کف زی می باشد. این جنس دارای دو پلاستید صفحه مانند بوده که سلول ها در دید جانبی در قسمت مرکز متورم شده اند. از نظر اکولوژیکی در آبهای الیگو تا یوتروف پراکنش دارند و در آبهای با الکترولیت متوسط نیز دیده می شوند.
Navicula : این جنس از نظر گونه ای تنوع زیادی را نشان می دهد و تراکم بالایی در تالاب داشت. سلول ها در این جنس دارای تقارن دو طرفه بودند و رافه به صورت مستقیم و دارای دو گره مرکزی مشاهده می گردد. طول این جنس متناسب با گونه ها متغییر می باشد. این جنس دارای دو کلروپلاست صفحه مانند H شکل متقارن بوده که در لبه حاشیه ها قرار می گیرند. از نظر اکولوژیکی این گونه ها در آبهای الیگوتروف تا یوتروف یافت می شوند.
Nitzschia : کفه ها در این جنس به صورت خطی - نوک تیز و ندرتاً در قسمت مرکز کفه ها به صورت متورم دیده شدند. در تمامی نمونه های مشاهده شده دو پلاستید در انتهای دو سلول دیده می شد و شیارها فقط در یک سمت سلول قرار داشتند که به سختی در بعضی از نمونه ها دیده می شد. این گونه بر اساس طول، فرم انتهای سلول (گرد یا نوک تیز) و شکل و محل قرارگیری کلروپلاست ها از یکدیگر تفکیک می شوند.
Pinnularia : اعضای این جنس تقریباً شبیه به ناویکولا می باشند که با دو انتهای مدور و شیارهای نواری ضخیم قابل تفکیک بودند. کلروپلاست اغلب به صورت دو پلاستید صفحه مانند لوبدار بودند که هر یک در طول هر لبه حاشیه قرار گرفته اند. تعدادی پیرنوئید در مرکز هر صفحه کلروپلاست وجود دارد. این جنس در دریاچه ها و تالاب ها و آبهای شیرین یافت می شود.
Syndera : سلول های این جنس معمولاً باریک و طول آن چندین مرتبه بزرگتر از عرض آن دیده می شود. در این جنس دو کلرپلاست بزرگ در مجاور حاشیه های سلول قرار می گیرد. از نظر اکولوژیکی اغلب در آبهای یوتروف تا مزوتروف دیده می شوند.
Chlorophyceae (جلبک های سبز ) :
رنگیزه این گروه یوکاریوتی همانند گیاهان عالی شامل کلروفیل a و b، کارتنوئئدها و گزانتوفیل است. کلروپلاست در این گروه معمولاً دارای پیرنوئید بوده و ذخیره غذایی نشاسته نیز غالباً در اطراف پیرنوئید تجمع می یابد. جنس دیواره سلولی از سلولز بوده و تاژک ها در سلول ها ی متحرک دارای اندازه برابر هستند و معمولاً در قسمت جلویی قرار می گیرند. تولید مثل در جلبک های به روش های رویشی جنسی و غیر جنسی صورت می گیرد. از نظر مورفولوژیکی و اکولوژیکی با یکدیگر تفاوت زیادی دارند. این گروه از فیتوپلانکتون ها، گونه های اصلی آبهای شیرین هستند و می توانند به صورت تک سلولی یا چند سلولی باشند. از صفات مشخصه این شاخه وجود کلروفیل a و b و β کاروتن در کلروپلاست آنها می باشد. این جلبک ها در دسته پروتیست های عالی قرار دارند. بنابراین دارای غشاء، هسته و میتوکندری می باشند.
Scenedesmus : کلنی این جنس مسطح و به ندرت منحنی شکلند. سلول ها بیضوی و دوکی شکل می باشند. طرز ترتیب سلول ها به نحوی است که محور اصلی آنها به موازات یکدیگر قرار میگیرد. با توجه به گونه های مختلف دیوار سلولی ممکن است صاف، شیاردار، دندانه دار و یا واجد خار باشد. تقریباً در همه زیستگاههای آب شیرین و آبهای سطحی یافت می شوند.
Tetraedron : سلول های این جنس کوچک، پهن، سه گوش و واجد یا فاقد زواید خارمانند هستند. این جنس به طور فراوان در برخی از زیستگاههای آبزی بیشتر به صورت اجتماعات تیکوپلانکتونی دیده می شوند. وجود زواید خارمانند در تفکیک گونه های این جنس مهم است.
Cyanobacteria ( جلبک های سبز – آبی ) :
جلبک های سبز – آبی شکل بسیار ساده جلبک ها بوده و مشابه باکتریها می باشند. یعنی فاقد غشاء، هسته و میتوکندری می باشند. تک سلولی بوده و معمولاً اطراف آنها را پوسته هایی احاطه کرده است. این جلبک ها تاژک ندارند و تفاوت آنها با سایر جلبک ها در نبود کلروفیل آنها در داخل کلروپلاست است. در این جلبک ها کلروفیل از میان سلول تراوش می شود. بنابراین دو صفت انحصاری این نوع ارگانیسم ها، پراکنده بودن کلروفیل و سایر رنگدانه ها در درون سلول و در اندامک هایی به نام کروماتوفور است که کوچکتر و ساختمانی سادهتر از کلروپلاست دارند و همچنین پراکنده بودن مواد ژنتیکی در درون سلول است. یکی از خصوصیات مهم این شاخه توانایی آنها در استفاده از نیتروژن اتمسفر در سنتز سلولی است. بنابراین حذف ترکیبات نیتروژن دار از آب، منابع نیتروژن را برای این جلبک ها از بین نمی برد.
Microcystis : این نوع جلبک به صورت تک سلولی بوده و اغلب سلول ها به صورت توده ای و مجتمع دیده می شوند که در یک ماده ژلاتینی یا موسیلاژ بسیار نازک قرار دارد و به صورت کلنی مشاهده می گردد. سلو ل های موجود در کلنی به صورت کروی یا بیضوی هستند و معمولاً حامل واکوئل های گازی ریز در سطح سلول می باشند که احتمالاً وجود واکوئل ها برای کاهش شدت نور در روز می باشد و همچنین به شناوری جلبک در سطح آب کمک می کند.
Merismopedia : سلول ها در این جنس به صورت گرد یا بیضوی کشیده تا تخم مرغی شکل مشاهده می شوند. سلول ها در ردیف های طولی و عرضی توسط یک پوشش موسیلاژی روشن احاطه شده بودند. این جنس در دریاچه های آب سبک و گاهی در مرداب های خزه اسفاگنوم دیده می شود.
Anabaena : ریسه های انفرادی این جنس به صورت انفرادی یا کلنی نامنظم مشاهده می گردد. تریکوم به صورت انفرادی در داخل غلاف ژلاتینی راست یا موجدار قرار گرفته است. غلاف ها عموماً بی رنگ و آبکی مشاهده می شوند. سلول ها کروی وگاهی لوله ایی شکل هستند. هتروسیت ها نیز هم شکل سلول های رویشی و غالباً بزرگتر از آنها مشاهده گردیدند. شکل و اندازه سلول ها، وجود هتروسیت ها و محل قرارگیری آنها در تعیین گونه های این جنس اهمیت دارد.
Euglenophyceae (اوگلناها) :
این رده شامل تک سلولی های سبز تاژکدار با کروماتوفورهای فراوان است که رنگیزه اصلی آنها کلروفیل بوده و محصول فتوسنتزی آنها پلی ساکارید پارامیلون می باشد. بیشتر اعضای این رده یک یا دو تاژک دارند که از قاعده یک فرورفتگی کوزه مانند در انتهای بخش جلویی منشاء می گیرد. دارای واکوئل می باشند و تولید مثل جنسی در تعدادی از آنها شناخته شده است. گونه های این گروه معمولاً در آبهایی به سر می برند که تراکم مواد آلی در آنها زیاد باشد. تغذیه این گروه به طور کلی هتروتروف اختیاری بوده و همه گونه ها به ویتامین B12 یا تیامین احتیاج دارند.
Euglena : نمونه هایی که تحت عنوان یوگلنا در دریاچه زریبار شناسایی شدند دارای بدن دوکی، یک تاژک، کلروپلاست های سبز رنگ منفرد طویل یا به صورت قطعات متعدد بودند. اجسام پارامیلیون به حالت میله ای یا حلقوی بودند. این جنس اغلب در آبهای کم عمق یا دریاچه ها مشاهده می شوند.
Dinophyceae : دارای کروماتوفور فراوان و رنگیزه گزانتوفیل هستند که موجب رنگ قرمز یا قهوه ای در آنها می شود. ذخیره غذایی داینو فیسه چربی و نشاسته هستند. اغلب اعضای این رده تک سلولی متحرک دارای دو تاژک هستند. تولید مثل جنسی در این رده نادر و اغلب به روش تقسیم سلولی تکثیر می یابند.
Peridinium : در نمونه های مشاهده شده از این جنس سلول ها زره دار شبیه کلاه خود بودند. سلول ها دارای دو تاژک عرضی و طولی هستند که این تاژک ها به ندرت دیده می شوند. صفحات سیلیسی اکثراً واضح و دیواره سلولی ضخیم به نظر می رسد.
Glenodinium : این جنس تا حدی شبیه پریدینیوم است با این تفاوت که صفحات سیلیسی عموماً نامشخص و سلول ها دارای دیواره سلولی نازک تر بودند. در این جنس کروماتوفورها مشخص و قهوه ای و به صورت اجسام مدور تا تخم مرغی دیده شدند. این جنس عموماً دارای ۲تا۳ خار یا شاخ هایی در حاشیه ها می باشد. موقعیت شکاف طولی وضعیت صفحات سیلیسی در تفکیک گونه های این جنس اهمیت دارد. این جنس در اغلب آبهای شیرین یافت می شود.
تصاویری از جنس های مهم مشاهده شده در دریاچه زریبار :
Navicula Frustula
Surirella Pinnularia
گردشگری بین المللی
شخصی که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود برای مدت حداقل یک شب و حداقل یک سال سفر و در مراکز اقامتی عمومی یا خصوصی آن کشور اقامت نماید هدف او از سفر انجام فعالیتهایی برای کسب موقعیت شغلی (مهاجرت بر کاری) نباشد.
هیأتهای سیاسی، دیپلماتها، کارمندان عالی سفارت خانهها، اعضای نیروهای مسلح که از کشور مبدأ خود به کشور مورد مأموریت یا بالعکس سفر می کنند مهاجرانی برای کار یا اقامت، پناهندگان، آوارگان، مسافران عبوری، افرادی که مستقیماً میان فرودگاهها و دیگر ترمینالها جابهجا میشوند یا برای مدت کوتاهی در محل معینی در ترمینال هوایی باقی میمانند، افرادی که به شاغلان مرزی معروف هستند در زندگی مرز کشور سکونت دارند لیکن در کشور همسایه مشغول به کار میباشند، همچنین کسانی که کمتر از یک شب در کشور اقامت داشته باشند جزء گردشگران بین الملل محسوب نمیشوند.
۲-۳٫ انگیزه های جهانگردی
مسئله جهانگردی و سیاحت که از دیرباز مورد توجه بوده است. اساساً برای ارضای حس کنجکاوی، کسب اطلاعات، آگاهی و کشف راز آفرینش، تفحص در اموال مردم سرزمینهای دیگر با وجود جاذبههای طبیعی و مصنوعی، آثار و بناهای تألیفی و باستان، اماکن مقدسه، تفریحات، استراحت و مسائلی از این قبیل که نام برده شد میباشد. لیکن نیاز به سفر برای فرار از محیط نیز انگیزهای برای مسافرت است. چه اینکه سفرزاده نیازهای گوناگون انسان است که میتوان این طور نام برده شوند (تولایی، ۱۳۸۶):
۱- نیاز روانی ۲- نیاز اقتصادی ۳- نیاز اجتماعی ۴- نیاز سیاسی
در بحث نیاز اجتماعی، آشنایی با آداب و سنن، رسوم و شناخت افکار و ایده ها از دیرباز مورد توجه بوده است و چون تفاهم اندیشه کاری بس دشوار بوده از همان ابتدای امر سیاحت چاره مؤثر این کار شناخته شده و به عنوان یک نیاز اجتماعی مورد قبول قرار گرفت.
در بحث نیاز سیاسی، گسترش صلح جهانی و پایداری این صلح در صحنه سیاست بین الملل امری بس ضروری است و صنعت جهانگردی نقش مهمی دارد.
۲-۴٫ انواع جهانگردی
جهانگردی با توجه به منظور و مقصود و انگیزهای که جهانگرد دارد به طبقات مختلف تقسیم می شود. به عبارت دیگر هدف و انگیزه جهانگرد از مسافرت انواع مختلف را به وجود می آورد (کاظمی، ۱۳۸۹).
در مورد بحث قبلی اشاره شد یکی از انگیزه های جهانگردی رهایی از محیط استراحت، فشار زندگی روزمره و یا تشنج شهر نشینی است که این انگیزه در ارتباط با سن مورد بحث است:
۲-۴-۱٫ جهانگردی از نظر سن:
۱- جهانگردی جوانان
در این نوع جهانگردی نیاز به آزادی و خودنمایی به چشم میخورد. جهانگردی سازمان یافته و گشتهای منظم را پذیرا نیستند.
۲- جهانگردی میانسالان
در این نوع جهانگردی نیاز به امنیت بیشتر است. نیاز به آزادی کاهش وخود محوری دیده نمی شود. متقاضی جهانگردی در سطح مناسب و گشتهای منظم است.
۳- جهانگردی سالخوردگان
انگیزه و امنیت در این گروه مشهودتر است.
۲-۴-۲٫ جهانگردی از نظر قصد مسافرت
۱- تفریحی ۲- ورزشی ۳- شهری ۴- فرهنگی ۵- تجاری ۶- کنفرانسها (تولایی، ۱۳۸۶).
۲-۴-۳٫ جهانگردی از نظر نحوه مسافرت
۱- به صورت انفرادی با اخذ ویزای شخصی
۲- توسط آژانسهای مسافرتی کشور خود توریست با هماهنگی با آژانس مسافرتی کشور میزبان به صورت تور تحت پوشش اداره کل اتباع خارجه با هماهنگی استانها به سیاحت خود میپردازند.
بسیاری از پژوهشگران، گردشگر را بر حسب نوع انگیزه به گونه ای دیگر طبقه بندی می کنند که شامل گردشگر قومی، هنری، تاریخی طبعیت گرا، تفریحی و کاری میباشد.
رایز و تنور[۵] (۲۰۱۲)، نوعی دیگر از تقسیم بندی گردشگری را ابداع کرد که تا اندازه ای به شناخت مفهوم واقعی گردشگر و اثری که ممکن است بر جمعیت میزبان داشته باشد یاری میرساند. او بر اساس میزان علاقه گردشگر به کسب تجربه در جامعه ناآشنای میزبان، آن را به چهار نوع عمده تقسیم کرده است.
۱- کاوشگر ۲- بدون مقصر ۳- گردشگری تودهای انفرادی ۴- گردشگری تودهای سازمان یافته
که دو نوع اول غیر نهادینه میباشند و دو نوع بعدی نهادینه میباشد. دو نوع کاوشگر و بدون مقصد، در پی یافتن چیزهای تازه، ناآشنا و شگفت انگیز هستند. آنان خودشان مقدمات مسافرتشان را فراهم می کنند، از تسهیلات میگیرند و تماس زیادی با ساکنان محل دارند. رایز و تنور این گروه را مسافران نهادینه شده مینامد.
دو گروه دیگر نحو سفر و محل اقامت خود را از طریق بنگاههای مسافرتی تنظیم می کنند. و به دنبال همهکس سپند هستند.
۲-۵٫ جاذبههای جهانگردی
عواملی که در یک کشور یا سرزمین موجب جلب جهانگردی می شود را جاذبههای جهانگردی گویند.
بطور کلی تقسیم بندیها و نمودارهای زیادی برای جاذبههای گردشگری ارائه شده است، اما رایجترین الگوی مورد استناد در اغلب مطالعات، الگوی پیشنهادی سازمان جهانی گردشگری است که در نمودار زیر ارائه شده است.
شکل۲-۱٫ دسته بندی انواع جاذبههای گردشگری
منبع: (سازمان جهانی گردشگری،۲۰۱۳)
جاذبههای طبیعی: جاذبههای طبیعی موجود در مقصد، غالباً اولین موضوعی است که توجه گردشگر را جلب می کند که اصولاً ترکیب متنوعی از منابع طبیعی را میتوان به منظور ایجاد محیطی جذاب برای توسعه گردشگری به کار گرفت.
جاذبههای فرهنگی: در صنعت گردشگری، فرهنگ به عنوان عامل جذب عمل می کند. برای گردشگرانی که سفر می کنند، فعالیتها، رویدادها و محصولات فرهنگی، همچون نیرویی الهام بخش و جذاب برآنان اثر می گذارد جاذبه های فرهنگی شامل تمام تجلیها و تبلورهای بیرونی و رسمی فرهنگ هر کشور است که میتوان آنها را دید، نمایش داد یا به نوعی عرضه کرد (کاظمی، ۱۳۸۹).
جاذبه های انسان ساخت: به کلیه عناصر و پدیده های مصنوع دارای ارزش و حائز تعاریف معیار جذابیت، جاذبه انسان ساخت گفته می شود.
مقاصد گردشگری با توجه به پتانسیلها و منابع گردشگری مختلفی که در بردارند، ممکن است یک یا چند نوع از جاذبههای گردشگری را به گردشگران به عنوان محصول گردشگری ارائه نمایند. گردشگری شامل همه خدمات و ویژگیهایی است که در کنار هم قرار می گیرند تا آنچه مسافر میخواهد، فراهم آورند و انواع مختلفی دارد، اما صاحبنظران گردشگری در دنیا، چهار فضای کلی را به عنوان مقاصد گردشگری مشخص کرده اند که عبارتند از:
- فضای روستایی یا جهانگردی سبز
- فضای کوهستانی برای ورزش های کوهستانی
- فضای ساحلی با ویژگی های خاص خود
- فضای شهری.
یکی از انواع گردشگری، گردشگری شهری است؛ به طوری که با توجه به جایگاه ویژه شهر، در بسیاری از کشورهای موفق در این صنعت، شهر پایه و اساس توسعه گردشگری است، چراکه بسیاری از شهرها در بردارنده تمامی انواع جاذبه های گردشگری مذکور هستند؛ یعنی در این نقاط می توان هم شاهد جاذبه های طبیعی، فرهنگی و هم جاذبههای انسان ساخت بود. ایجاد و توسعه فضاهای شهری مناسب، بازسازی فضاهای ظاهراً متروک و مرده به قصد زنده کردن جنبه های کهن جامعه، ازجمله آثار توسعه گردشگری شهری است. بدین منظور، بسیاری از شهرها درصددند تا از ویژگیها و امکانات خاص شهر خود سود برده، از مزایای جلب گردشگری شهری بهره گیرند (رایز و تنور۲۰۱۲).
فضاهای شهری در شهرهای معاصر را که برای گردشگران به عنوان یک جاذبه محسوب میشوند، میتوان به دو دسته تقسیم نمود (استیگیتز ، ۱۳۸۶):
- فضاهای مدرن یا جدید نظیر پارک ها، مراکز فروش مدرن، فرهنگسراها، میادین و پلازاها
- فضاهای سنتی نظیر بازارها، امامزاده ها، گورستان ها، باغ ها، مساجد و سایر اماکن تاریخی
عنصر ساختاری
عبارت است از نمره ای که ازمجموع پاسخ های آزمودنی ها به سوالات ۱۵ الی ۲۲ پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال بدست می آید.
سلامت روان
عبارت است از نمره ای که از مجموع پاسخ های آزمودنی ها به سوالات پرسشنامه استاندارد سلامت روان GHQ28 گلدبرگ و هیلر(۱۹۷۹) بدست می آید.
اعلائم جسمانی
عبارت است ازمجموع نمره ای است که پاسخ دهندگان به سوالات ۱-۷ پرسشنامه سلامت روان می دهند.
اختلال خواب و اضطراب
عبارت است ازمجموع نمره ای است که پاسخ دهندگان به سوالات ۸-۱۴پرسشنامه سلامت روان می دهند.
کارکرد اجتماعی
عبارت است ازمجموع نمره ای است که پاسخ دهندگان به سوالات ۱۵-۲۱ پرسشنامه سلامت روان می دهند.
افسردگی
عبارت است ازمجموع نمره ای است که پاسخ دهندگان به سوالات ۲۲-۲۸ پرسشنامه سلامت روان می دهند.
پیشرفت تحصیلی
میانگین نمرات امتحانات دانشجو در آخرین نیمسال تحصیلی گذشته
فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش
مقدمه
هدف از این بخش بررسی پژوهش ها و مطالعاتی است که در زمینه سرمایه اجتماعی و سلامت روان و پیشرفت تحصیلی انجام گرفته است. این قسمت خواننده را با کارها و زمینه های قبلی و حیطه مورد مطالعه آشنا می سازد. این فصل ازچهار بخش کلی تشکیل شده است، در بخش اول به مطالعه مبانی نظری سرمایه اجتماعی و در بخش دوم به مبانی نظری سلامت روان ودر بخش سوم به مبانی نظری پیشرفت تحصیلی در نهایت در بخش چهارم به پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی و جمع بندی و خلاصه پرداخته می شود.
مفهوم سرمایه اجتماعی
مفهوم سرمایه را می توان از آرای مارکس دنبال کرد.در مفهوم پردازی مارکس، سرمایه بخشی از ارزش اضافی است که سرمایه داران، کسانی که ابزار تولید را در اختیار دارند، از گردش کالاها و پول در فرایندهای تولید و مصرف آن را بدست می آورند. در این گردش، به کارگران در مقابل کار(کالاشان) دست مزد پرداخت می شود که به آنها امکان می دهد کالاهایی(از قبیل غذا، مسکن و لباس) را برای ادامه حیات خود (ارزش مبادله) خریداری کنند. اما کالای پردازش و تولید شده توسط سرمایه داران را می توان با قیمت بالاتری در بازار مصرف فروخت (ارزش مصرف کننده). در این تصویر از جامعه سرمایه داری، سرمایه بیانگر دو عنصر مرتبط اما متمایز است. از یک سو سرمایه بخشی از ارزش اضافی است که به زعم مارکس توسط کارگران تولید شده اما نصیب سرمایه داران می شود. از سوی دیگر، سرمایه بیانگر یک سرمایه گذاری از سوی سرمایه گذاران به امید بازدهی و کسب سود در بازار است. بنابراین سرمایه در مفهوم مارکسی(کلاسیک) نظریه ای در باره روابط اجتماعی استثماری میان دو طبقه است(لین، ۱۹۹۹).
از دهه ۱۹۶۰ به این سو، شاهد ظهور نظریه های جدید سرمایه هم چون سرمایه انسانی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی هستیم. به طور مثال نظریه سرمایه انسانی شولتز( ۱۹۶۱ ) سرمایه را به مثابه سرمایه گذاری در آموزش با بازگشت سرمایه (سود) معین در نظر می گیرد. کارگران در مهارت های فنی و دانش سرمایه گذاری می کنند تا بتوانند با کسانی که فرایند تولیدرا کنترل می کنندبرای پرداخت به مهارت کارشان وارد مذاکره شوند. به همین ترتیب سرمایه فرهنگی آن گونه که بوردیو( ۱۹۹۰ ) توصیف کرده است بیانگر سرمایه گذاری طبقه مسلط در باز تولید مجموعه ای از نمادها و معانی ای است، که توسط طبقه تحت سلطه، غلط درک و درونی شده و آن ها را به مثابه نمادها و معانی طبقه خود پذیرفته اند. این نظریه می پذیرد که توده ها (طبقه تحت سلطه) به عنوان عاملان اجتماعی می توانند سرمایه گذاری کنند و این نمادها و معانی را بدست آورند. بدین ترتیب تصویر ساختار اجتماعی از مبارزه دو گانه آشتی ناپذیر، به تصویر گفتمان های لایه بندی شده تغییر می یابد. از طرف دیگر در نظریه های سرمایه جدید به جای اینکه سرمایه به عنوان بخشی از فرایند استثمار طبقاتی در جامعه دیده شود ( تحلیل سطح کلان ) ؛ به چگونگی سرمایه گذاری کارگران و عاملان به عنوان کنشگرانی که برای کسب ارزش افزوده کارشان در بازار سرمایه گذاری می کنند پرداخته می شود (تبیین سطح خرد) و کنش یا انتخاب به عنوان مؤلفه های مهم در نظریه های جدید سرمایه ظاهر می شوند. بنابراین در این نظریه ها یک گذر تبیینی از سطح کلان به سطح خرد مشاهده می شود. نظریه های جدید سرمایه همچنین برتعامل کنش های فردی و وضعیت های ساختاری در فرایند سرمایه گذاری تاکید دارند(لین،۲۰۰۲ به نقل ازتوسلی و موسوی، ۱۳۸۹).
تقسیم بندی سرمایه ها
۱- سرمایه ی مادی (اقتصادی)
بطور سنتی، سرمایه ی مادی (اقتصادی)، آن چنان که امروزه متداول است، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. اقتصاددانان اولین گروهی بودند که مفهوم سرمایه ی اجتماعی را در این معنا بکار بردند. آنان این مفهوم را به مثابه داراییهای مالی یا زیرساخت های مادی تعریف کردند، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، سرمایه ی اجتماعی را کل سرمایه یهای موجود در یک اقتصاد میداند که نه تنها شامل ساختمان و ماشینهای تولیدی میشود. بلکه تجهیزاتی مثل بیمارستان، آموزشگاه و صنایع دفاعی را هم در بر میگیرد. این تعریف بعدها با محدودتر شدن به برخی هزینههای دولتی اصلاح گردید و جانشین سرمایه ی اجتماعی برای اقتصاددانان، اصطلاحات دیگری مانند: «زیر ساخت اجتماعی[۱۳]» و خدمات اجتماعی[۱۴] میتواند باشد ( شاه حسینی، ۱۳۸۹).
۲-سرمایه ی انسانی[۱۵]
مفهوم نزدیک دیگر به سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی انسانی است. این مفهوم به معنی سرمایه ی گذاری برای پرورش انسانی فرهیخته، سالم و مطلع است و شامل مراقبت های خانوادگی سال های پیش از آموزش پیش دبستانی، کار آمدی بعد از پایان تحصیلات مدرسه ای، سرمایه ی گذاری در آموزش رسمی دانشگاهی و سرمایه ی گذاری در اطلاعات بازار کار از طریق جستجوی شغل است. در واقع سرمایه ی انسانی را باید مهارت و توانایی (آنچه که در گروه های داوطلبانه بدان شدیداً نیازمندیم) دانست که افراد آن را کسب میکنند؛ مانند تواناییهایی در زمینه کسب میزان تحصیلات، تواناییهای کلامی و ارتباطی، اعتماد به نفس، قدرت رهبری و … و از این تواناییها میتوان بعنوان ابزار و محملی برای رشد و توسعه سرمایه یهای اجتماعی استفاده کرد. میتوان از جامعهای که ذخیره مطلوبی از سرمایه ی اجتماعی دارد این انتظار را داشت که در تولید سرمایه یهای انسانی و تقویت آنها نیز موفق باشد. اما در بیان تفاوت میان این دو وجه سرمایه ی میتوان گفت: سرمایه ی اجتماعی متعلق به گروههاست نه به افراد. (فوکویاما، ۱۳۸۹، ص۱۳).
بسترهایی همچون خانواده، سازمانها و گروههای مدنی که امروزه با گسترش ارتباطات سیار، بسیار اهمیت یافتهاند، میتواند محمل مناسبی برای سرمایه ی اجتماعی باشد. به تعبیر دیگر مبنای سرمایه ی اجتماعی در ویژگیهای جمعی و ساختاری یک جامعه نهفته است و هنجارهایی که شالوده سرمایه ی اجتماعی را تشکیل میدهد در صورتی معنا پیدا میکند که بیش از یک نفر در آن سهیم باشد( مانند گروه های داوطلبان)، اما سرمایه ی انسانی متعلق به افراد است. (همان، ۲۵).
۳- سرمایه ی فرهنگی[۱۶]
یکی دیگر از مفاهیم نزدیک به سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی است. به تعبیر پیتربوردیو وقتی از سرمایه ی فرهنگی سخن میگوییم مجموعهای از دانشها و تواناییهای شناختی را مد نظر قرار میدهیم که در شکل کالاها و ابزارهای فرهنگی متجلی میشود. در این معنا که بی شباهت به مفهوم سرمایه ی انسانی در نزد کلمن نیست. سرمایه ی فرهنگی تمام آن چیزی است که امروزه ما بعنوان کالاهای فرهنگی میشناسیم. این کالاها صورتی از سرمایه ی فرهنگی هستند که بر روابط اجتماعی و ساختی شبکه پویا و کارآمد اجتماعی تاثیر میگذارند. صورت دیگر سرمایه ی فرهنگی خود را بیشتر در عادات و نگرش های افراد جامعه نمایان میسازد. در این معنا سرمایه ی فرهنگی، تمایلات، عادات و نگرش هایی را در بر میگیرد که استعداد استفاده از شرایط و توانایی های بالقوه را به افراد میدهد تا بر وجوه شناختی و معرفتی خود بیفزایند. تمام مهارت ها و آمادگیهایی را که میتوان در محیط خانه و مدرسه به کودکان آموخت. مثل احساس مفید بودن، توانایی ابراز وجود و اظهار نظر و مهارت های دیگر از این دستهاند. به این ترتیب در مییابیم که سرمایه اجتماعی کمک میکند تا پتانسیلها و استعدادهایی که پراکنده و بصورت فردی در اختیار افراد جامعه است (یعنی همان سرمایه انسانی و فرهنگی) به شکل جمعی برای رفع مشکلات و معضلات موجود در مناسبات بین فردی به کار گرفته شود.(همان :۲۶).
دو تفاوت مهم سرمایه با دیگر سرمایهها مانند سرمایه مادی و فیزیکی این است که این مشکل از سرمایه حاصل روابط و تعاملات اجتماعی مبتنی بر اعتماد و مشارکت اعضای گروه های اجتماعی است و به شکل عینی و فیزیکی وجود ندارد و تفاوت دیگر اینکه از نظر کلمن سرمایه اجتماعی هر چه بیشتر مصرف شود افزایش خواهد یافت و درصورت عدم مصرف رو به کاهش و نابودی خواهد گذارد.(همان :۲۶).
۴-سرمایه اجتماعی[۱۷]
- حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی(مانند تخصص ها و مهارت ها) است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد میشود.
- «سرمایه اجتماعی در روابط میان افراد تجسم مییابد و موقعی سرمایه اجتماعی بوجود میآید که روابط میان افراد به شیوهای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند.» (کلمن ،۱۹۹۸)
- سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعهشناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دوجانبه، تعاملات و شبکههایی که در میان گروه های انسانی پدیدار میگردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت میشود.
- سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد یعنی فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عنوان توانایی افراد برای کار با یکدیگر در جهت اهداف عمومی در گروه ها و سازمانها تعریف میکند. (فوکویاما، ۱۹۹۹).
- از نظر رابرت پاتنام منظور از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمانهای اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکهها ست که میتوانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، کارایی جامعه را بهتر کنند.(ازکیا و غفاری، ۲۷۸:۱۳۸۷).
- بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی ، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است وتجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی براقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد(شیخی، ۱۳۹۰).
سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مفهومی است که تقریباً از دهه ۸۰ میلادی وارد متون توسعه اقتصادی، جامعهشناسی و سیاسی شده و یک مفهوم بین رشتهای است که در چند حوزه نظریهپردازان برجسته روی آن کار میکنند که از آن جمله میتوان به کارهای افرادی چون جیمز کلمن، پیربوردیو، رابرت پاتنام و فرانسیس فوکویاما اشاره کرد.
تعاریف سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی واژه ای است که در سالهای اخیر وارد حوزه علوم اجتماعی و اقتصاد گردیده و از این منظر دریچه تازه ای را در تحلیل و علت یابی مسائل اجتماعی و اقتصاد گشوده است. در این زمینه مطالعات وسیعی توسط صاحب نظران و دانشمندان این علوم صورت گرفته و نظریه پردازانی همچون بوردیو ، پاتنام ، کلمن، فوکویاما، لین، جاکوب، گلن لوری، بن پرات و بیکر تعاریف متعددی از سرمایه اجتماعی ارائه کرده اند که در ادامه به تفصیل شرح خواهیم داد(اندیشمند، ۱۳۸۸).
سرمایه اجتماعی از دیدگاه پیر بوردیو
بوردیو سه نوع سرمایه را شناسایی نمود؛ این اشکال سرمایه عبارت از شکل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بودند.شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول است مانند دارایی های منقول و ثابت یک سازمان. سرمایه فرهنگی، نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است و سرانجام شکل دیگر سرمایه، سرمایه اجتماعی است که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد (وینتر، ۲۰۰۰ به نقل از الوانی، ۱۳۸۵).
سرمایه اجتماعی از نظر بوردیو بر تعهدات و ارتباطات اجتماعی مبتنی است و خود او آن را چنین تعریف می کند: سرمایه اجتماعی انباشت منابع بالفعل و بالقوه ای است که مربوط به داشتن شبکه ای نسبتأ پایدار از روابط کم و بیش نهادی شده از آشنایی و شناخت متقابل است یا به عبارتی دیگر عضویت در یک گروه برای هر یک از اعضایش از طریق حمایت یک سرمایه جمعی، صلاحیتی فراهم می کندکه آنان را مستحق اعتبار به معانی مختلف کلمه می کند.( بوردیو، ۱۹۹۷، ص۵۱ ).
شاخصی که بوردیو برای سرمایه اجتماعی در نظرمی گیرد عضویت افراد در کلوپ ها است بنابراین از نظر بوردیو ایجاد و اثربخشی سرمایه اجتماعی بستگی به عضویت در یک گروه اجتماعی دارد که اعضای آن، مرزهای گروه را از طریق مبادله اشیاء و نهادها بنیان نهاده اند. این روابط ممکن است از طریق کاربرد یک نام مشترک( خانواده،ملت،انجمن،حزب) و مجموعه ای کانل از کنش ها برای نهادینه کردن، نظیر مبادلات مادی و نمادی تضمین شود. لازم به ذکر است که بوردیو سرمایه اجتماعی را ویژگی انحصاری نخبگان می داند که برای تامین موقعیت نسبی شان طراحی شده است و لذا او بر این باور بود که سرمایه اجتماعی فقط برای افراد مرفه مفید است(فیلد، ۲۰۰۱، ترجمه غفاری، ۱۳۸۸، ص۱۴).
از نظر بوردیو مقدار سرمایه اجتماعی در تملک هر عامل اجتماعی به دو امر وابسته است :
اول) اندازه شبکه ارتباطی که عامل اجتماعی به خوبی بتواند آن ها را بسیج نماید.
دوم) مقدار سرمایه(اقتصادی،فرهنگی،نمادی) هر یک از کسانی که عامل اجتماعی با آنها در ارتباط است. به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای از روابط یک ودیعه طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و به تلاش بی وقفه بدست می آید. بوردیو بر قابلیت تبدیل انواع مختلف سرمایه تأکید داشته و سرمایه اقتصادی را ریشه انوا ع دیگر سرمایه می داند و به تعبیر لین( ۲۰۰۱ ) سرمایه اجتماعی از نظر بوردیو لباس مبدل برای سرمایه اقتصادی می باشد.
همان گونه که ملاحظه می شود، از دیدگاه بوردیو سرمایه اقتصادی شکل غالب سرمایه گذاری است و انواع دیگر سرمایه که شامل فرهنگی و اجتماعی است، به عنوان ابزاری برای حصول سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می کنند.
از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی در ممالک سرمایه داری به عنوان ابزاری برای تثبیت و تقویت جایگاه اقتصادی افراد به شمار می رود، در این ممالک، سرمایه اقتصادی پایه است و سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری برای تحقق آن محسوب می شوند.می توان نتیجه گرفت که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی یک دیدگاه ابزاری صرف است. به عبارتی اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود، کاربردی نخواهد داشت.علاوه بر این در این نوع تحلیل از سرمایه اجتماعی تأثیرپذیری از تئوری سرمایه مارکس کاملأ مشهود است و به نظر میرسد می توان مباحث بوردیو از سرمایه اجتماعی را بیشتر یک رویکرد تضادگرا تلقی کرد(بوردیو، ۱۹۹۹، ترجمه مردیها، ۱۳۸۸).
سرمایه اجتماعی از دیدگاه جیمزکلمن
برخلاف بوردیو، کلمن از واژگان مختلفی برای تعریف سرمایه اجتماعی کمک گرفت؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد مختلف بررسی کرد. کلمن برخلاف بوردیو معتقد است که سرمایه اجتماعی صرفا محدود به طبقه مرفه نبوده بلکه می تواند برای طبقات پایین نیز مفید باشد. از نظر کلمن سرمایه اجتماعی نشان دهنده یک منبع است زیرا متضمن شبکه های مبتنی بر ارزش های مشترک و اعتماد می باشد(فیلد، ۲۰۰۱، ترجمه غفاری، ۱۳۸۸، ص۳۸).
مفهوم سرمایه اجتماعی یرای کلمن وسیله ای برای تبیین نحوه همکاری و تعاون افراد با همدیگر بود. او بر این باور بود که سرمایه اجتماعی یکی از وسایلی است که افراد به کمک آن می توانند منافعی بدست آورند بنابراین سرمایه اجتماعی از نظر کلمن مفید است و دارای کارکرد می باشد و به همین دلیل سرمایه اجتماعی را یا کارکرد آن تعریف می کند. کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی از نقش و کارکرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایه اجتماعی ارائه داد و نه تعریف ماهوی. بر این اساس، سرمایه اجتماعی عبارت از ا رزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضاء قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند. کلمن سرمایه اجتماعی را بخشی از ساختار اجتماعی می داند که به کنشگر اجازه می دهد تا با بهره گرفتن از آن به منافع خود دست یابد و سرمایه اجتماعی را همانند سایر اشکال سرمایه مولّد می داندکه دستیابی هدف های معینی را امکان پذیر می سازد. کلمن در حالی که بر استفاده افراد از منابع ساختی اجتماعی در کنش هایشان برای بدست آوردن بهترین نتایج تأکید می ورزد ولی بر طبیعت جمعی سرمایه اجتماعی نیز اصرار دارد. او معتقد است که سرمایه اجتماعی ویژگی های معینی دارد که آن را از کالاهای خصوصی، تقسیم پذیر و انتقال پذیر، متمایز می سازد. سپس ویژگی های این کالای عمومی را چنین بر می شمرد: