۳-۷- همسانهسازی ژنهایhrpG و hrpW در ناقلهای کلونینگ (PGEM7zf(-) , pUC19)………….55
۳-۸- تایید همسانهسازی ژنهای هدف در ناقلهای کلونینگ (pGEM7zf(-))،( pUC19)………………57
۳-۸-۱- واکنش کلونی PCR کلونهای گزینش شده……………………………………………۵۷
۳-۸-۲- تایید همسانهسازی ژنهایhrpW/G در ناقلهای کلونینگ با روش هضم آنزیمی…………۵۸
۳-۸-۳- تایید همسانهسازی ژنهای hrpW/G در ناقلهای کلونینگ با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز……………………………………………………………………………………………………………………………………۵۹
۳-۹- همسانه سازی ژنهای hrpG/W در ناقل بیانی pBI121………………………………………………………59
۳-۱۰- تایید همسانه سازی ژنهای hrpG/W در ناقل بیانی pBI121…………………………………………….62
۳-۱۰-۱- واکنش کلونی PCR کلونهای تشکیل شده……………………………………………۶۲
۳-۱۰-۲- تایید همسانهسازی ژنهای hrpG/W در ناقل بیانی pBI121 با روش واکنش هضم آنزیمی.۶۳
۳-۱۰-۳- تایید همسانهسازی ژنهای hrpW/G در ناقل بیانی pBI121 با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز……………………………………………………………………………………….۶۴
۳-۱۱- توالییابی……………………………………………………………………………..۶۵
۳-۱۱-۱- نتایج توالییابی……………………………………………………………………..۶۶
۳-۱۲- انتقال پلاسمیدهای نوترکیب pBI.hrpG و pBI.hrpW به سویههای آگروباکتریوم تومفاسینس.۶۷
۳-۱۳- تایید انتقال پلاسمیدهای نوترکیب pBI.hrpW/G به سویههای آگروباکتریوم تومفاسینس……..۶۷
۳-۱۳-۱- تایید انتقال پلاسمیدهای نوترکیب pBI.hrpW/G با روش کلونی PCR…………………………..67
فصل چهارم: جمعبندی کلی و پیشنهادها
۴- جمعبندی کلی نتایج……………………………………………………………………….۷۰
۴-۱- پیشنهادها………………………………………………………………………………۷۱
پیوست
۵- دستورالعمل استخراج و خالصسازی DNA ژنومی باکتری xanthomonas citri pv. citri سویه ۰۸۸(A*) NIGEB-……………………………………………………………………………………………………………………………………84
۵-۱- محلولهای لازم جهت استخراج DNA ژنومی……………………………………………۸۴
۵-۱-۱- مراحل استخراج DNA ژنومی…………………………………………………………۸۵
۵-۱-۲- روش اسپکتروفوتومتری………………………………………………………………۸۶
۵-۱-۳- الکتروفورز بر روی ژل آگارز………………………………………………………….۸۷
۶- الکتروفورز با ژل آگارز……………………………………………………………………………………. ۸۸
۶-۱- نمای ساده از دستگاه الکتروفورز…………………………………………………………۸۸
۶-۲- ژل آگارز……………………………………………………………………………….۸۹
۶-۳- اتیدیوم بروماید………………………………………………………………………….۸۹
۶-۴- بافر بارگزاری ژل آگارز………………………………………………………………….۹۰
۶-۵- طرز تهیه محلول …………………………………………………………….TBE 0.5X91
۶-۶- طرز تهیه آگارز ۱%……………………………………………………………………………………………..۹۱
۷- دستورالعمل خالصسازی فرآوردههای تکثیر شده و قطعات DNA از روی ژل آگارز…………………۹۲
۷-۱- خالصسازی فرآوردههای تکثیر شده با کیت ……………………………………..Bioneer92
۷-۲- خالصسازی قطعات DNA از ژل آگارز……………………………………………………………………………۹۳
۸- دستورالعمل تهیه باکتریهای مستعد برای پذیرش DNA خارجی…………………………………….۹۵
۸-۱- تهیه سلولهای مستعد E.coli……………………………………………………………………………95
۸-۲- دستورالعمل تراریزش باکتری مستعد به روش شوک حرارتی………………………………………………۹۶
۸-۳- تهیهی سلولهای مستعد و انتقال پلاسمیدهای نوترکیب pBI-hrpW و pBI-hrpG به سویههای آگروباکتریوم تومفاسینس با بهره گرفتن از روش ذوب و انجماد……………………………………………………….۹۷
۹- استخراج پلاسمید در مقیاس کم از باکتری E.coli سویه DH5α……………………………………………..۹۹
۹-۱- استخراج پلاسمید به روش دستی…………………………………………………………۹۹
۹-۲- استخراج پلاسمید با بهره گرفتن از کیت MBST (دکتر شایان)…………………………………….۱۰۱
۹-۳- روش تهیه محلول های IPTG و …………………………………………………X-Gal103
۹-۳-۱- تهیه محلول ایزوپروپیل D-B تیوگالاکتوپیرانوزید (IPTG)…………………………………………….103
۹-۳-۲- تهیه ۵ برمو-۳ کلرو- اتیدولیل D-B گالاکتوزید (X-Gal)………………………………۱۰۳
۱۰- تهیه مایه تلقیح و بهینه سازی شرایط مایهزنی گیاه میزبان……………………………………………………..۱۰۳
فهرست جداول
عنوان صفحه
۱-۱- بیماریزایی فرمهای مختلف شانکر روی چهار گونه از مرکبات…………………………………. ۱۲
۱-۲- مشخصات آغازگرهای اختصاصی برای تکثیر و شناسایی…………………………………………. ۲۹
۲-۲- برنامه Multipelex PCR با آغازگرهای MS+/MS- و Xac01/Xac02……………………… 30
۳-۲- ترکیب محلول مادری برای واکنش Multipelex PCR جهت شناسایی باکتری……………. ۳۰
۴-۲- شیب دمایی بهکار رفته برای تعیین بهترین دمای اتصال با آنزیم Taq…………………………. 32
۵-۲- ترکیب محلول مادری برای واکنش زنجیرهای پلیمراز با آنزیم pfu دی.ان.آ پلیمراز………. ۳۲
۶-۲- چرخه حرارتی بهکار رفته برای تکثیر نهایی با آنزیم pfu…………………………………………. 33
۷-۲- شرایط واکنش هضم ژن hrpW و ناقل همسانهسازی مربوطه (pGEM7zf(-))……………. 36
۸-۲- شرایط واکنش هضم ژن hrpG و ناقل همسانهسازی مربوطه (pUC19)…………………….. 36
۷.۱۱
۷۶.۹۲
۳.۹۹
۴۳.۱۲
۲.۷۳
۲۹.۵۱
۶.۷۰
۱۳
۸.۳۹
۹۰.۷۶
۶.۴۸
۷۰.۱۲
۵.۸۳
۶۳.۰۳
۷.۶۰
۱۴
۵.۱۲
۵۵.۴۱
۱.۷۵
۱۸.۹۶
۱.۳۹
۱۴.۹۸
۴.۸۰
۱۵
آنالیز آماری انجام شده میان دو تولید پیش بینی شده و مشاهده شده نشان می دهد که بین این دو تولید برای گندم در سطح یک درصد برای هر سه مدل، رابطه رگرسیونی خطی معنی داری برقرار است (شکل های۴-۱۷، ۴-۱۸، ۴-۱۹).
شکل ۴-۱۷ رابطه تولید پیش بینی شده مدل استوری با تولید مشاهده شده برای گندم آبی
شکل ۴-۱۸ رابطه تولید پیش بینی شده مدل ریشه دوم با تولید مشاهده شده برای گندم آبی
شکل ۴-۱۹ رابطه تولید پیش بینی شده مدل کالوگیرو با تولید مشاهده شده برای گندم آبی
وجود ارتباط معنی دار در سطح یک درصد، بین تولید پیش بینی شده و مشاهده شده، بر انتخاب درست فاکتورها و روش مناسب ارزیابی دلالت دارد. و بیان می کند تغییر در پیش بینی های مدل ها با تغییرات عملکرد واقعی با احتمال ۹۹ درصد، از لحاظ هندسی یکسان و هم جهت برآورد شده است.
ضریب همبستگی برای گندم آبی در منطقه مورد مطالعه به روش های استوری، ریشه دوم و کالوگیرو به ترتیب ۷۹/۰، ۸۵/۰و۹۶/۰ می باشد که بیان کننده آن است که پیش بینی مدل کالوگیرو به نسبت دو مدل دیگر هم راستاتر به عملکرد واقعی است ( ایوبی ۱۹۹۷، محنت کش ۱۹۹۷).
این ضریب همبستگی بالا نشان می دهد که فاکتورهای خاکی دخیل در شاخص خاک محاسبه شده در هر مدل و فاکتورهای استفاده شده در برآورد پتانسیل گندم در منطقه توانسته اند میزان تغییرات عملکرد در واحدهای اراضی را به درستی محاسبه کنند و با برازش معادله رگرسیونی مدل، به عملکرد واقعی از طریق تولید پیش بینی شده دست یافت. از آنجا که شاخص اقلیم در روش استوری و ریشه دوم برابر با صد می باشد شاخص اراضی و شاخص سرزمین یکسان است و در روش کالوگیرو چون شاخص اقلیم ۹۸ می باشد اختلاف بسیار ناچیز و قابل اغماض بین شاخص سرزمین و شاخص خاکی وجود دارد.
شکل ۴-۲۰ گراف تولید پیش بینی شده مدل های پارامتریک و تولید مشاهده شده
با توجه به شکل ۴-۲۰ نزدیکترین تولید پیش بینی شده به تولید مشاهده شده به ترتیب مربوط به مدل کالوگیرو، مدل ریشه دوم و مدل استوری است. که نشان دهنده این است که مدل کالوگیرو به نسبت دو روش دیگر پیش بینی نزدیکتری به تولید واقعی داشته است. در مجموع می توان از مدل کالوگیرو به عنوان روشی جهت تخمین عملکرد در منطقه مورد مطالعه استفاده کرد. البته این مدل در واحدهایی که تنها یک فاکتور با محدودیت خیلی شدید دارد برازش معقولانه ای نمی دهد و این به دلیل ماهیت ریاضی آن می باشد.
مقایسه نتایج حاصل از روش های پارامتریک نشان دهنده آن است که روش استوری به دلیل ضرب پی در پی معکوس درجه خصوصیات اراضی و اقلیمی در یکدیگر، نتایج را سختگیرانه و بسیار ضعیف تر از واقعیت نشان می دهد، در حالیکه در روش ریشه دوم علی رغم ارائه متعادل تر نتایج نسبت به روش استوری، همچنان نتایج انطباق مناسبی با شرایط واقعی منطقه ندارد. در مجموع می توان اظهار نمود که روش پارامتریک کالوگیرو نسبت به روش های استوری و ریشه دوم در منطقه مورد مطالعه از دقت عمل بیشتری برخوردار است و می توان به عنوان روشی کارآمد در مطالعه ارزیابی کیفی اراضی مورد استفاده قرار گیرد (جلالیان و همکاران ۱۳۸۵، فرج نیا ۱۳۸۴، باقرزاده و معین راد ۱۳۹۰، ایوبی و علیزاده ۱۳۸۵، شاهرخ و ایوبی، ۱۳۸۹، ایوبی و گیوی ۱۳۸۰).
فصل پنج
نتیجه گیری کلی و پیشنهاد
فصل پنج
نتیجه گیری کلی و پیشنهاد
۵-۱ نتیجه گیری کلی
ارزیابی تناسب اراضی یکی از مقوله های بسیار مهم و قابل توجه در ایران و جهان می باشد که در پی استفاده بهینه و پایدار از اراضی، بدون تخریب آن می باشد. روش ارائه شده در این تحقیق می تواند یکی از روش های بسیار مناسب در کشور به واسطه قدرت و توانایی آن در انجام ارزیابی دقیق تناسب اراضی معرفی گردد. استفاده از فناوری GIS سبب مدیریت بهتر و اندیشمندانه تر اراضی شده و در اجرای روش های مختلف کشاورزی دقیق می تواند کمک بسیار زیادی نماید. نقشه های تناسب کیفیت اراضی بیانگر آن بوده که برخی از اراضی دشت ایذه از حیث مشکل آهکی بودن و عمق خاک در تناسب بحرانی و یا حتی نامناسب قرار گرفته اند. همچنین عوامل محدود کننده ی دیگری مانند CECو ESP و ماده آلی نیز تا حدودی منجر به مشکلاتی در منطقه شده اند. تناسب خصوصیات خاکی فاکتور های بافت و ساختمان خاک، EC، pH، درصد گچ، درصد سنگ ریزه و درصد ماده آلی با محصولات مورد ارزیابی نشان دهنده این بوده است که منطقه مورد مطالعه از حیث این پارامتر ها مشکل بارزی ندارد. نقشه های تناسب کیفیت اراضی بیانگر آن بوده که برخی از اراضی دشت ایذه از حیث مشکل آهکی بودن و عمق خاک در تناسب بحرانی و یا حتی نامناسب قرار گرفته اند.
پهنه بندی اکولوژی کشاورزی با بهره گرفتن از سامانه اطلاعات جغرافیایی نشان داد که بانک داده های اراضی به منظور برنامه ریزی ، مدیریت منابع اراضی و اختصاص دادن اراضی به کاربردهای مناسب با توجه به میزان تناسب برای هر یک از استفاده های خاص بسیار ارزشمند و گرانبها هستند و به طور وسیع و گسترده ای امکان ارزیابی و بر همکنش بین سطوح مختلف مدیریت اراضی منطقه و اخذ تصمیمات درست را فراهم کند. و همچنین استفاده از فناوری GIS سبب مدیریت بهتر و اندیشمندانه تر اراضی شده و در اجرای روش های مختلف کشاورزی دقیق می تواند کمک بسیار زیادی نماید.
ارزیابی تناسب اراضی برای منطقه مورد نظر نشان داد که بارزترین عامل محدود کننده در منطقه مازاد کربنات کلسیم می باشد که اثر آن در ارزیابی پنبه و ذرت علوفه ای بیشتر از گندم و سورگوم و یونجه بوده است (بازگیر ۱۳۷۶، محسنی ۱۳۸۴، دادگر و همکاران ۱۳۸۸).
نتایج مطالعات کیفی نشان می دهد که اقلیم منطقه برای ذرت دارای محدودیت متوسط و برای گندم، یونجه، پنبه و سورگوم هیچ محدودیتی بوجود نمی آورد. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده از روش استوری پارامتریک، به ترتیب اولویت محصولات گندم، یونجه، سورگوم، ذرت و پنبه و در روش ریشه دوم گندم، سورگوم، ذرت، یونجه و پنبه و در روش کالوگیرو گندم، سورگوم، یونجه، پنبه و ذرت توصیه می گردند (ملکیان و جعفرزاده ۱۳۸۸، سرمدیان و همکاران ۱۳۸۲،محنت کش ۱۳۷۸، دادگر و همکاران ۱۳۸۸).
مقایسه نتایج حاصل از روش های پارامتریک نشان داد که روش پارامتریک کالوگیرو نسبت به روش های استوری و ریشه دوم در منطقه مورد مطالعه از دقت عمل بیشتری برخوردار است و می توان به عنوان روشی کارآمد در مطالعه ارزیابی کیفی اراضی مورد استفاده قرار گیرد (باقرزاده و معین راد ۱۳۹۰).
مدل ارائه خدمات گسترده به مصرف کنندگان و سازمانهای خصوصی
ارائه خدمات به افراد و خانوادهها
برخی از خدماتی که تحت این مدل کسبوکارهای خانگی میتوان ارائه نمود عبارتند از: نظافت و نگهداری ادارات، دفترداری سازمانها، خدمات امنیتی و نظارتی و نیز سایر خدمات مرتبط.
برخی از خدماتی که میتوان در این حوزه به افراد و خانوادهها ارائه نمود عبارتند از: انجام تعمیرات جزئی منازل، نگهداری از اعضای سالمند خانواده، تدریس و غیره.
۲-۳-۲- چالشها و موانع توسعه مشاغل خانگی
رودگرنژاد و کیاکجوری به ارائه مدلی مفهومی از چالشها و موانع توسعه کسبوکار خانگی به شکل زیر میپردازند (رودگرنژاد و کیا کجوری،۱۳۸۹: ۴).
شکل شماره ۲-۱- موانع توسعه مشاغل خانگی (رودگرنژاد و کیا کجوری،۱۳۸۹: ۴)
۲-۳-۳- کسبوکار خانگی در ایران
کسبوکارهای خانگی در ایران سابقهای دیرینه دارد. بسیاری از صنایع دستی که امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشده اند (احمدی و دیگران، ۱۳۸۷: ۴). طبق تحقیقات انجام گرفته در مورد پتانسیل بازار کسبوکار خانگی در آفریقا و خاورمیانه در سال ۲۰۰۹، کشور ایران رتبهی ششم (با سهم ۷٫۱۹ درصد در آفریقا و خاورمیانه) پس از کشورهای ترکیه، عربستان صعودی، آفریقای جنوبی، پاکستان و مصر کسب نموده است. همچنین شهر شیراز با رتبهی ۴۰۸ بین شهرهای جهان و رتبهی ۵ بین شهرهای ایران (پس از شهرهای تهران، مشهد، اصفهان و تبریز) ۶٫۱۱ درصد از سهم مشاغل خانگی کل کشور و ۰٫۰۴ درصد از سهم کسبوکار خانگی جهان را به خود اختصاص داده است (پارکر[۲۵]، ۲۰۰۹: ۳۶). اقتصاد ایران دارای ظرفیت فراوانی برای گسترش کسبوکار خانگی میباشد. همچنین برای جوانان، مشاغل خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسبوکار شخصی است، زیرا راهاندازی آن در مقایسه با دیگر انواع کسبوکار آسان و کم هزینه میباشد (انتظاریان و طهماسبی، ۱۳۸۹: ۸۴).
برنامه ریزی برای ارتقای آموزش علمی و تخصصی اینگونه مشاغل و زمینهسازی برای دسترسی سریعتر به بازار فروش و از همه مهمتر تنظیم بازار برای اقتصادی شدن این قبیل فعالیتها موجب شده است کارکرد اقتصادی این مشاغل همتراز سایر فعالیتهای مهم اقتصادی باشد (انتظاریان و طهماسبی، ۱۳۸۹: ۸۴). اگر بخواهیم مشاغل خانگی را به صورت پایدار و در تراز جهانی و برای صادرات در نظر بگیریم، نیازمند مجموعه ای از عوامل هستیم که علل اصلی موفقیت کشورهای دیگر در این زمینه تلقی میشود و از جمله آنها؛ بهکارگیری سیاستهای تشویقی و حمایتی از صنایع کوچک به خصوص تولیدات خانگی و بهره گیری از آخرین پدیده های فناوری، اتخاذ راهکارها و راهبردهای توسعه صادرات تولیدات خانگی، سیاستهای حمایت در بازاریابی، بازارشناسی و تبلیغات در سطح جهانی، توسعه همه جانبه توانمندیهای فنی و تکنولوژیکی نیروهای فنی شاغل در منازل، تشویق و ترغیب کارکنان خانگی به استفاده از نوآوری و خلاقیتهای تولید محصولات ویژه و منحصر بفرد و یا افزایش چشمگیر کیفیت تولیدات، تأمین نیازهای مالی و اعتباری از طریق تعدیل سیاستهای پولی و مالی برای تأمین نیازهای مالی و امثال آن در امر تولیدات خانگی و بازنگری در مورد سیاستهای مالیاتی، محدودیتهای بازرگانی، صادراتی و قوانین حقوقی از عوامل مهم و قابل توجه برای دستیابی به موفقیت در اجرای مشاغل خانگی به شمار میرود (رودگرنژاد و کیا کجوری،۱۳۸۹: ۷).
۲-۴- تحقیقات خارجی
- هلمز و دیگران[۲۶] (۱۹۹۷)، در مقاله ای به بررسی مباحث جنسیت در عملیات و آموزش کسبوکار خانگی میپردازد. نمونهی آماری این تحقیق ۲۲۸ نفر از صاحبان کسبوکار خانگی کشور استرالیا میباشد. نتایج نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی به طور معناداری با عملیات کسبوکار خانگی مثل دلایل راهاندازی کسبوکار خانگی، شیوهی زندگی و سن صاحب کسبوکار و کمکهای کسبوکار مرتبط میباشد. همچنین مطالعات نشان داد که بعضی از مباحث آموزشی به طور معناداری با نوع آموزش ترجیحی متفاوت میباشد و درصد بالایی از مردانی که عمدتاً کسبوکار خانگی خود را شروع نمودهاند پس از بازنشستگی آنها بوده است. در این مطالعه مهمترین دلیل زنان برای شروع کسبوکار خانگی در پاسخگویی به عوامل خانوادگی مثل داشتن فرزند، گذراندن وقت بیشتر با فرزندان میباشد. در این پژوهش پیشنهاد شده است که داشتن فرزند در خانه بر صاحبان کسبوکار خانگی زن در سطوح مختلف تأثیر گذار است و ممکن است که باعث احساس انزوای اجتماعی بیشتر گردد زیرا آنها با حضور فرزندان احساس محدودیت بیشتری می نمایند.
- مطالعه لاسکاکو و اسمیت-هانتر (۲۰۰۴)، به مقایسهی زنان مشغول در کسبوکار خانگی با همتایانشان، که کسبوکار خود را در بیرون از خانه انجام میدهند، میپردازد. دادههای این پژوهش از «پروژه های کسبوکار کوچک شمال ایالت نیویورک[۲۷]» به دست آمده است که پاسخگویان به صورت تصادفی از لیست کسبوکار کوچک انتخاب شدهاند. تعداد نمونه این پژوهش ۳۲۳ از زنانی میباشند که ۹۴ نفر از آنها صاحب کسبوکار خانگی و ۲۲۹ نفر صاحب کسبوکار در مکانهای دیگر هستند. نتایج نشان میدهد که زنانی که صاحب کسبوکار خانگی هستند در مقایسه با همکارانشان کمتر دچار تعارضات خانوادگی میشوند و در عین حال کسبوکار آنها موفقیت اقتصادی کمتری نسبت به همتایانشان، که دارای کسبوکار خانگی نیستند، دارند.
- لی و جونز[۲۸] (۲۰۰۸)، به بررسی شبکهها، ارتباطات و یادگیری در طول راهاندازی کسبوکار (خلق سرمایهی اجتماعی شناختی) میپردازند. این پژوهش مقایسه ای، ویژگیهای سرمایهی اجتماعی کسبوکارهای نوپا که از طریق ارتباطات حضوری و الکترونیکی ایجاد شده است را مورد بررسی قرار میدهد. کارآفرینان نوپا در این مطالعه به دو گروه کارآفرینان با تحصیلات رسمی و کارآفرینان آموزش دیده تقسیم شده است. روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته میباشد. یافته های کیفی و کمی وجود رابطه قوی بین دو گروه فوق را در ارتباطات حضوری نشان داد. همچنین یافته ها بیانگر تفاوتهای معناداری بین توانایی دو گروه کارآفرین برای بهرهمندی از ارتباطات الکترونیکی میباشد؛ کارآفرینان آموزشی که دارای تحصیلات رسمی پایینی میباشند از ایمیل به طور ناخواسته استفاده مینمایند و قادر به دسترسی به منابع شبیه گروه کارآفرین دارای تحصیلات رسمی نیستند. نتایج نشان میدهد که کارآفرینان آموزشی کمتر قادر به خلق سرمایهی اجتماعی شناختی الکترونیکی هستند و بنابراین یادگیری و توانایی کسب پشتیبان کسبوکار که شامل حمایت احساسی، اطلاعاتی، مشورتی، تجهیزات و معارفه میباشد، در این گروه محدود میگردد.
- واشینگتن[۲۹] (۲۰۰۸)، در رسالهی خود به بررسی خصوصیات کارآفرینان زن موفق در مشاغل خانگی میپردازد. این پژوهش با بهره گرفتن از مصاحبه با ۲۰ نفر زنان شاغل کسبوکار خانگی (۱۶ نفر کارآفرین خانگی موفق و ۴ نفر کارآفرین ناموفق) ضمن تحلیل انگیزه های این افراد در ایجاد این نوع از کسبوکار، به بیان خصوصیات مورد نیاز به منظور موفقیت در کارآفرینی خانگی زنان میپردازد. با توجه به این پژوهش از انگیزه های ایجاد کسبوکار خانگی میتوان به انعطاف، تحسین دیگران، رئیس خود بودن، مراقبت از فرزندان، آزادی، سودآوری و خلاقیت نام برد.
- والکر و همکاران (۲۰۰۸)، در مقاله ای به بررسی کسبوکار خانگی به عنوان راه حلی برای حل تعارضات نقش زنان و تعادل بین نقشهای کار و خانواده میپردازد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است و تعداد نمونه ۶۲۶ نفر از صاحبان کسبوکار خانگی در غرب استرالیا میباشند. اطلاعات جمع آوری شده در مورد خصوصیات کسبوکار و به خصوص موضوعات مشاغل خانگی مثل دلایل ترجیح دادن یک کسبوکار خانگی، مدیریت و برنامه ریزی، تسهیل رشد و موانع میباشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عاملی که باعث جذب شدن به راهاندازی کسبوکار خانگی شده است، عمدتاً انعطاف در شیوهی زندگی و توانایی در تعادل بین کار و خانواده میباشد. اما این فواید برای زنان نسبت به مردان چشمگیرتر میباشد. جنسیت فی نفسه یک عامل تعیین کننده در علت شروع یک کسبوکار خانگی نیست. عامل تعیین کننده مهمتر موضوع وابستگی میباشد. از نتایج این مطالعه این است که خود اشتغالی، به خصوص از طریق کسبوکار خانگی، میتواند بعضی از نیازهای زنان برای تعادل کار و خانواده را حل نماید. اگرچه این عامل نمیتواند یک راه حل مناسب برای همه زنان، به خصوص کسانی که به دنبال پاداشهای حرفه ای و مالی بالایی هستند، باشد.
- تاگارت[۳۰] (۲۰۰۹)، در رساله دکتری خود به بررسی شبکهها (رسمی و غیررسمی) و اجزای وابسته اعتماد، مشارکت و عمل متقابل بر مشاغل خانگی در کشور استرالیا میپردازد. نمونه تحقیق در حدود ۳۵۰ نفر از صاحبان مشاغل خانگی استرالیا بوده است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که شبکههای غیررسمی منابع حیاتی اطلاعات میباشند که میتوانند بر بهبود اجزای وابسته اعتماد، مشارکت و عمل متقابل تأثیر گذار باشد. همچنین این تحقیق به این نتیجه دست یافت که در حالی که تجارب منفی مشاغل خانگی وجود دارد، شاغلان خانگی باسابقه تر به طور مثبتی در شبکههای رسمی به امید به دست آوردن سود بیشتر مشارکت میکنند.
- پژوهش تامپسون و همکاران[۳۱] (۲۰۰۹)، به بررسی ویژگیهای کارآفرینان خانگی انگلستان می پردازد. این مطالعه خصوصیات زنان خود اشتغالی که کسبوکارشان را از خانه شروع کرده اند، مورد بررسی قرار میدهد. اطلاعات این پژوهش از تحقیقات «دیدبان کارآفرینی جهانی[۳۲]» انگلستان از سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به دست آمده است که تعداد آنها ۶۲۱۷۳ بزرگسال ۱۸-۴۶ سال میباشد و با مصاحبهی تلفنی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نمونه این پژوهش ۱۰۱۲ نفر از زنان صاحب کسبوکار میباشد که ۶۴۵ نفر صاحب کسبوکار خانگی و ۳۵۸ نفر فاقد کسبوکار خانگی میباشند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تعداد زیادی از زنانی که سطح پایینی از منابع کارآفرینی را دارا میباشند راغب به راهاندازی کسبوکار خانگی میباشند. همچنین از یافته های این پژوهش میتوان به این نکته اشاره نمود که احتمال بیشتری دارد که صاحبان کسبوکار خانگی خواهان ایجاد کسبوکار نیمه وقت باشند.
- چانگ و همکاران[۳۳] (۲۰۰۹)، با بهره گرفتن از دیدگاه منبع محور، سرمایهی اجتماعی و تئوریهای شبکه، یک مدل را توسعه دادهاند که چگونگی تأثیرگذاری سرمایهی اجتماعی خانوادگی، به علاوه، سرمایهی دانشی کارآفرینان و سرمایهی اجتماعی بیرونی بر پروسهی سرمایه گذاری مورد بررسی قرار میدهد. مدل با نمونه ای با تعداد ۸۵ نفر از کارآفرینان نوپای اسپانیایی آزمایش شده است. نتایج نشان میدهد که سرمایهی اجتماعی خانوادگی، که به عنوان حمایت خانوادگی اندازه گیری شده است، منجر به آمادگی سرمایه گذاری و تصمیمات راهاندازی میگردد و دارای تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بر سرمایه گذاری میباشد.
- رادرگویس و سانتو[۳۴] (۲۰۰۹)، تفاوتهای جنسیتی در پروسهی ایجاد کسبوکار را بررسی مینمایند. همچنین به تحلیل سرمایهی اجتماعی شناختی و ساختاری تأثیر گذار بر رفتارهای ترویج کننده و نوع بنگاهی که توسط کارآفرینان ایجاد میشود، میپردازند. بدین منظور در ابتدا یک چارچوب تئوریکی توسعه میدهند و سپس تحلیل تجربی از نمونه ای از زنان کارآفرین نوپا در جنوب اسپانیا انجام میدهند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه میباشد. روش نمونه گیری گلولهی برفی میباشد و حجم نمونهی مورد بررسی ۴۸ نفر میباشد که ۲۷ نفر از آنان زن و ۲۱ نفر مرد هستند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اغلب رفتارهای ترویج کننده کارآفرینی مهم، چون ایدههای کسبوکار برای شرح یک برنامه کسبوکار یا خلق یک شبکهی اجتماعی بیشتر توسط مردان کارآفرین و کمتر توسط زنان کارآفرین توسعه یافتهاند. همچنین نتایج نشان داد که انگیزه های زنان کارآفرین برای راهاندازی کسبوکار بیشتر تحت تأثیر شیوه های تبعیض آمیز بازار کار نسبت به انگیزه های درونی مثل نیاز به استقلال میباشد.
- کاتیلا[۳۵] و اوستن[۳۶] (۲۰۱۱)، در پژوهشی به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در راهاندازی فرایند کسبوکار رستورانهای چینی و ترکیهای در فنلاند میپردازند. این مطالعه بر نقش سرمایهی اجتماعی در راهاندازی کسبوکار رستوران تاکید میکند و چگونگی تفاوت بین این دو گروه در دسترسی به پیوند و ارتباط سرمایهی اجتماعی را توضیح میدهد. در این پژوهش روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه میباشد که در مجموع، ۲۱ مصاحبه با صاحبان کسبوکار (۱۲ رستوران دار چینی و ۱۱ رستوران دار ترکیهای) انجام گرفته است. این مطالعه نشان میدهد که کارآفرینان برای دوام کسبوکار خود نیازمند استفاده از سرمایهی اجتماعی میباشند و تاکید میکند که تفاوت در فعالیتهای کسبوکار دو گروه مطالعه میتواند با تفاوت در دسترسی به انواع متفاوت سرمایه اجتماعی توجیه گردد. برخلاف تشابهات عمومی بین گروه ها، با دقت در پروسههای راهاندازی و فعالیتهای کسبوکار در مییابیم که الگوها و پروسهها با الگوهای ورودی به فنلاند یعنی این که کسی که وارد فنلاند میشود چرا و چگونه وارد این کشور شده است، مرتبط میباشد.
۲-۵- تحقیقات داخلی
- مظلوم خراسانی و اصغرپور ماسوله (۱۳۸۴)، به سنجش سرمایهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عوامل موثر بر میزان آن میپردازند. در این پژوهش سرمایهی اجتماعی، کمیت و کیفیت روابط اجتماعی فرد در محل زندگی است که سه بعد مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی برای آن در نظر گرفته شده است و این سه بعد هرکدام در چهار نوع رابطهی اجتماعی شامل روابط فرهنگی، روابط اجتماعی، روابط سیاسی و روابط اقتصادی سنجیده شده است. روش مورد استفاده در این مطالعه، پیمایش و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه ساخته شده توسط پژوهشگر بوده است. جامعه آماری دانشگاه علوم پزشکی مشهد با حجم ۵۳۸۳ بوده است. نمونه گیری به روش طبقه بندی شده سیستماتیک انجام شده که طبقات، دانشکده محل تحصیل و جنس دانشجویان میباشد و تعداد نمونه به دست آمده ۲۲۴ نفر میباشد. در این پژوهش میزان سرمایهی اجتماعی دانشجویان در منطقه محل سکونت دائم آنها در یک طیف ۵ قسمتی، ۲٫۶۶ و میزان سرمایهی اجتماعی دانشجویان در دانشگاه، در همین طیف ۳ به دست آمده است. در بررسی عوامل موثر در تحلیل چند متغیری، مهمترین عوامل موثر مثبت به ترتیب اهمیت شامل میزان سرمایه فرهنگی فرد، میزان امنیت در محله، میزان شبکههای اجتماعی در محله، متأهل بودن فرد و وضعیت اقتصادی هم محله ای ها میباشند. در این تحلیل خود پنداره فرد با میزان سرمایهی اجتماعی وی در محل، دارای رابطه معنیدار منفی میباشد.
- احمدی فیروزجائی و دیگران (۱۳۸۵) به مقایسه سرمایهی اجتماعی کشاورزان عضو و غیر عضو تعاونیهای تولید روستایی میپردازد. مدل پژوهشی مورد استفاده، مدل پاتنام میباشد که سرمایهی اجتماعی را به ۲ شکل درون گروهی و برون گروهی میسنجد. در این تحقیق مؤلفه های سرمایهی اجتماعی درون گروهی شامل اعتماد بین شخصی، تعاون اجتماعی، تعامل اجتماعی، تضاد اجتماعی، شبکه روابط غیررسمی و میزان مبادله اطلاعات با اعضای نظام اجتماعی میباشند. همچنین مؤلفه های سرمایهی اجتماعی بین گروهی شامل اعتماد به غریبهها، اعتماد به نهادها، مشارکت اجتماعی، شبکه روابط رسمی و مبادله اطلاعات با خارج از نظام اجتماعی هستند. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی میباشد که به روش پیمایشی انجام گرفته است و جامعه آماری ۵۷۴۶ بهره بردار کشاورز بودهاند که نمونه ای به حجم ۳۶۲ نفر با بهره گرفتن از فرمول کریسی و مورگان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان میدهد که اختلاف معناداری بین دو گروه (عضو و غیر عضو تعاونی تولید) از نظر مقدار مؤلفه های سرمایهی اجتماعی درون گروهی و سرمایهی اجتماعی درون گروهی کل به دست نیامد؛ لذا میتوان گفت که این دو گروه تنها از نظر بعد سرمایهی اجتماعی بین گروهی با هم تفاوت دارند. بنابراین ۴ عامل مبادله اطلاعات با خارج از نظام اجتماعی، اعتماد به نهادها، شبکه روابط رسمی و میزان آگاهی به ترتیب به عنوان مهمترین فاکتورهای متمایز کننده دو گروه (عضو و غیر عضو تعاونی تولید) میباشند؛ به طوری که اعضای تعاونی تولید نسبت به غیر اعضا از نظر دارا بودن این مؤلفهها در سطح بالاتری قرار دارند.
- ایمانی جاجرمی و فیروزآبادی (۱۳۸۵)، در پژوهشی به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر توسعه اقتصادی-اجتماعی در کلان شهر تهران میپردازند. عناصر مفهومی سرمایهی اجتماعی بهکاربرده شده در این پژوهش شامل آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی خیریهای، مشارکت غیررسمی همیارانه و مشارکتهای غیررسمی مذهبی میباشد. برای سنجش میزان توسعهیافتگی اقتصادی - اجتماعی در این مطالعه از شاخصهای پنجگانهی نرخ اشتغال، هزینه ناخالص خانوار، اشتغال زنان، نسبت شاغلین به کل و نرخ رشد خانوار استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش جمعیت شانزده سال به بالای مناطق تهران میباشد که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم ۱۷۵۹ نفر در سطح مناطق بیست و دوگانهی شهر تهران انتخاب گردیدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سرمایهی اجتماعی مناطق، رابطهی مثبتی با توسعهی مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، آگاهی، مشارکت رسمی و مشارکت غیررسمی همیارانه برخوردارند و به گونهی معناداری مشارکت غیر مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت غیررسمی خیریه ای، در همهی مناطق به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری ندارد.
- قاسمی و دیگران (۱۳۸۵) در مقالهای به بررسی سرمایهی اجتماعی در شهرستانهای استان اصفهان و رتبه بندی آنها پرداختند. این مطالعه به صورت پیمایشی بوده و شاخص سازی سرمایهی اجتماعی، مفهوم سازی و عملیاتی کردن سرمایهی اجتماعی با توجه به تعریف ارائه شده توسط پاتنام به انجام رسیده است. جامعه این مطالعه شهروندان شهرستانهای استان اصفهان میباشند و حجم نمونهی مورد بررسی ۴۷۳۹ نفر از شهروندانی هستند که به صورت سهمیهای متناسب با سن و جنس انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در میان شهرهای استان اصفهان شهر اصفهان به عنوان مرکز استان همراه با خمینی شهر از پایینترین سطح سرمایهی اجتماعی برخوردار بودهاند. همچنین نتایج این مطالعه بیانگر این است که شاخص های سرمایهی اجتماعی که از وضعیت مناسبتری برخوردارند، آنهایی هستند که بیشتر با وجوه سنتی جامعه (اعتماد به خانواده، مشارکت در امور مذهبی و سایر اشکال مشارکت اجتماعی) در ارتباطند و شاخص هایی که با زندگی مدرن رابطه بیشتری دارند (اعتماد به غریبهها، الگوهای مختلف مشارکت مدنی) در وضعیت نامطلوبتری قرار دارند.
- غلامی و احمدپور داریانی (۱۳۸۶) در پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر راهاندازی کسبوکار خانگی به عنوان نوعی کارآفرینی در سطح خانواده در حوزه شهر تهران با بهره گرفتن از ۳ معیار شخصیتی و رفتاری (شامل خلاقیت و نوآوری، ریسک، اعتماد به نفس و غیره)، فرهنگی و اجتماعی (دستیابی به وجهه و اعتبار، کسب مهارت و علم، مشهور شدن و غیره) و دولتی (حمایت حقوقی و معنوی، فرهنگ سازی و ترویج روحیه کارآفرینی، حمایت مشاوره ای و خدماتی و غیره) میپردازد. حجم نمونهی مورد بررسی ۱۲۰ نفر از صاحبان کسبوکار خانگی شهر تهران میباشد و نحوه نمونه گیری به طور تصادفی بوده است. نتایج تحقیقات ایشان نشان میدهد که بین عوامل شخصیتی و رفتاری، فرهنگی و اجتماعی و دولتی حاکم بر شهر تهران و راهاندازی کسبوکار خانگی رابطه معناداری و جود دارد و همچنین عوامل شخصیتی و رفتاری نسبت به عوامل دیگر از اهمیت بالاتری در راهاندازی کسبوکار خانگی برخوردار میباشد.
- نتایج تحقیقات احمدی، باغبان و فاتحی زاده (۱۳۸۷) ضمن ارائه تعاریفی از کسبوکارهای خانگی و مزایا و ضرورتهای آن در جامعه و نحوه راهاندازی آن، بیان می کند که کسبوکارهای خانگی در کاهش افسردگی و اختلالات روانی زنان از طریق پر کردن اوقات بیکاری آنان، کاهش اختلافات زناشویی و بروز آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری، موثر میباشد. همچنین این نوع کسبوکار میتواند منبعی درآمدزا برای بسیاری از زنان خود سرپرست، بی سرپرست و زنانی که به علت فقر در معرض آسیبهای اجتماعی هستند، باشد.
- مرشدی و شیری (۱۳۸۷)، به مقایسه سرمایهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه تهران (گروه کنترل) و اعضای کانون فرهنگی و هنری دانشگاهیان شهر تهران میپردازند. در این مطالعه به منظور سنجش سرمایهی اجتماعی از چارچوب پاتنام استفاده شده است و شبکهی روابط، اعتماد و همیاری مؤلفههای اصلی سرمایهی اجتماعی را تشکیل میدهند. به منظور سنجش دقیقتر سرمایهی اجتماعی دانشجویان، سرمایهی اجتماعی به دو شاخه درون دانشگاهی و برون دانشگاهی تقسیم شده است. روش تحقیق این پژوهش مشاهده همراه با مشارکت و پیمایش بوده که با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد در حالی که سرمایهی اجتماعی دانشگاه تهران (گروه کنترل) و فعالین کانونهای فرهنگی و هنری از حد متوسط تجاوز نمیکند اما سرمایهی اجتماعی اعضای کانون فرهنگی و هنری بیشتر از سرمایهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه تهران میباشد. نتایج این تحقیق همچنین بیانگر تأثیر مستقیم سرمایهی اجتماعی بر تقویت رفتارهای مدنی و کاهش رفتارهای اجتماعی میباشد.
- امینی نژاد و همکاران (۱۳۸۹)، در مقاله ای به بررسی سرمایهی اجتماعی کارآفرینان نوپا و تأمین مالی غیررسمی میپردازند. این مطالعه نقش سرمایهی اجتماعی در تأمین مالی از منابع مالی غیررسمی را مورد بررسی قرار میدهد و سرمایه اجتماعی در این پژوهش به وسیله چهار بعد شبکه های اجتماعی، اعتماد، مهارت های اجتماعی و تمایل به همکاری بررسی میگردد. این پژوهش پیمایشی و از بعد گردآوری اطلاعات توصیفی بوده و افق زمانی این تحقیق، تک مقطعی میباشد. داده های مورد نیاز با بهره گرفتن از پرسشنامه گردآوری شده و با روش رگرسیون لجستیک تحلیل شده است. جامعه آماری این مطالعه کارآفرینانی هستند که به تازگی کسبوکارشان را آغاز کردهاند (کمتر از یک سال) و یا در مرحلهی راه اندازی و پیش راه اندازی هستند و حجم نمونه مورد مطالعه ۷۷ از کارآفرینان میباشد. نتایج تحلیل داده های این تحقیق، اثرگذاری شبکههای اجتماعی، اعتماد و تمایل به همکاری بر تأمین مالی غیررسمی را تایید و اثرگذاری مهارتهای اجتماعی بر تأمین مالی غیررسمی را رد میکنند. در مجموع یافتهها بیانگر آن بودهاند که هر فردی از سطح سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار باشد، با احتمال بالاتری به منابع مالی غیررسمی دسترسی خواهد داشت.
- خندان (۱۳۸۹)، در پژوهشی مدلی را برای توسعه مشاغل خانگی ارائه مینماید. در این مطالعه یک مدل جهت اجرای یادگیری مبتنی بر کامپیوتر به صورت ارائه محصول آموزشی بر روی سی دی و تلفیق آن با آموزش مجازی از طریق وب و سپس مدل ثانوی برای اجرای تولید محصولات آموزشی دیجیتال با بهکارگیری تأمین کنندگان خانگی ارائه میشود. مدل نهایی شامل روشهای تأمین، هماهنگی تأمین کنندگان، ثبت سفارشات، مدیریت تولید و محصول و همچنین مدل کامل تضمین کیفیت محصول میباشد. این مدل به صورت یک مدل کاربردی تهیه شده و به عنوان مدل کسب و کار در شرکت سیماگران برای ارائه محصولات و خدمات یادگیری الکترونیک پیاده سازی و اجرا شده است. تحلیلهای انجام شده توسط تیم توسعه کسب و کار شرکت سیماگران نشاندهنده آن است که با ایجاد ساز و کارهای مناسب، این مدل قابلیت ایجاد بیش از ۳۰۰ شغل خانگی و ۵۰ شغل در مرکز شرکت دارد. در این پژوهش نشان داده شده است که در صورت تدوین یک مدل مناسب کسب و کار، میتوان به راحتی از پتانسیل موجود در کشور برای راه اندازی یک کسب و کار موفق با تکیه بر مشاغل خانگی استفاده کرد.
- خنیفر و همکاران (۱۳۸۹)، به بررسی نقش انگیزه ها و عوامل جمعیت شناختی در کارآفرینی خانگی میپردازند. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارآموزان مرکز فنی و حرفهای شهر یزد در طی دوره آموزشی تابستان ۱۳۸۹ به تعداد ۲۵۴ نفر است که فاصلهی سنی آنها بین ۱۷ تا ۳۵ سال میباشد و پرسشنامه بین آنها توزیع گردیده است. نتایج آزمون تحلیل عاملی اکتشافی نشان میدهد که پنج عامل انگیزه های کارآفرینانه، خانوادگی، کارجویانه، مالی و اعتقادی به ترتیب اولویت در مجموع بیش از ۶۰ درصد این انگیزه ها را تبیین مینماید. همچنین نتایج آزمون مقایسه میانگینها در میان جامعه مستقل نشان میدهد که بین متغیرهای جنسیت و تأهل با این انگیزه ها رابطه وجود دارد. همچنین در حالی که در مورد انگیزه های کارآفرینانه، کارجویانه و اعتقادی هیچ تفاوتی میان زنان و مردان و همین طور متأهلین و مجردان به دست نیامد، انگیزه های خانوادگی در زنان و متأهلین در مقایسه با مردان و مجردان قویتر بوده و بالعکس انگیزه های مالی در مردان قویتر از زنان میباشد.
- کامران و دیگران (۱۳۸۹)، به بررسی مقایسه ای سرمایهی اجتماعی بین خانوادههای شاهد و ایثارگر با خانوادههای عادی و عوامل موثر بر آن در استان گلستان میپردازند. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه اعضای خانوادههای شاهد و ایثارگر و عادی ساکن در نقاط مرکز شهرستان در استان گلستان میباشد. نمونه آماری شامل ۳۸۸ نفر میباشد که با بهره گرفتن از شیوه نمونه گیری چند مرحله ای در دو گروه شاهد و ایثارگر و گروه عادی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. متغیرهای سن، جنس، تأهل، تحصیلات، شغل، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، مصرف رسانه، نوع مذهب و قومیت به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص های اعتماد، مشارکت، روابط و پیوندهای رسمی و غیررسمی، تعامل اجتماعی فردی و گروهی به عنوان متغیرهای وابسته (سرمایهی اجتماعی) مورد توجه و سنجش قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سرمایهی اجتماعی خانوادههای شاهد و ایثارگر بالاتر از خانوادههای عادی میباشد و مقایسه ابعاد سرمایهی اجتماعی نشان میدهد که عضویت گروهی، مشارکت گروهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، تعامل اجتماعی و کنشهای یاریگرانه در گروه شاهد و ایثارگر بالاتر از گروه عادی میباشد. همچنین نتایج تحلیلی این پژوهش نشان میدهد که بین سن پاسخگویان گروه شاهد و ایثارگر با سرمایهی اجتماعی همبستگی بالایی دیده میشود، اما این همبستگی در میان گروه عادی دیده نمیشود. در مورد متغیرهای مصرف رسانهای، نوع مذهب، نوع قومیت، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و وضعیت شغلی، هیچ گونه تفاوتی در میزان سرمایهی اجتماعی گروه های مورد مطالعه ایجاد ننمود.
- حیدری قشقایی (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به شناسایی عوامل موثر سرمایهی اجتماعی در راهاندازی کسبوکار در حوزه آموزش میپردازد. مدل سرمایهی اجتماعی مورد استفاده در این پژوهش، مدل ناهاپیت و گوشال میباشد که شامل ابعاد ارتباطی، ساختاری و رابطهای میباشد. در این تحقیق پس از مصاحبه با ۸ نفر از خبرگان دانشگاهی، با بهره گرفتن از ابعاد به دست آمده، پرسشنامه ۳۰ سؤالی پنج گزینهای طیف لیکرت تهیه گردیده و از ۶۵ نفر از کارشناسان و مدیران در حوزه آموزش که در راهاندازی کسبوکارها نقش داشتند، نظرسنجی شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که بین عواملی مانند کد و زبان مشترک، روایات مشترک، اعتماد، هنجارها، التزام، شناسایی، گرههای شبکه سازمان متناسب و پیکره بندی شبکه و راهاندازی کسبوکارها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
خاوری و خاوری (۱۳۹۰)، در مطالعه ای به بررسی تأثیر شاخص های سرمایهی اجتماعی بر وضعیت اقتصادی محله در شهر مشهد میپردازند. در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر اقتصاد محله از نظریات تئوریسینهای حوزه سرمایهی اجتماعی و اقتصاد از جمله پاتنام و آدام اسمیت استفاده شده است. داده های این پژوهش با بهره گرفتن از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. جامعه آماری ساکنان محله طلاب مشهد که سابقه سکونت بالای یک سال دارند، است و حجم نمونه مورد مطالعه ۳۰۰ نفر میباشند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که شاخص های شبکه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت و همین طور سن افراد و نوع اعتقادات دینی شاخص های مهم و تأثیر گذار بر نگاه مشارکتی ساکنان در فعالیتهای اقتصادی اشتراکی میباشد. یافته ها نشان میدهد که هرچه شاخص های سرمایهی اجتماعی ارتقاء یابد، وضعیت اقتصادی اشتراکی بین ساکنان افزایش خواهد یافت.
قاسمی و امیری اسفرجانی (۱۳۹۰)، به بررسی تأثیر دینداری بر سرمایه اجتماعی درون گروهی شهر اصفهان میپردازند. این پژوهش به تبیین نظری و تجربی مدل تحلیلی می پردازد که در آن دینداری و ابعاد آن در نقش متغیر بیرونی و سطح سرمایهی اجتماعی در نقش متغیر درونی تعریف شده اند. چهارچوب نظری پژوهش با بهره گرفتن از نظریات اندیشمندان مختلف چون دورکیم، وبر و پاتنام میباشد. ترکیب وزنی متغیرهای آشکار به منظور تعریف سازه های پنهان با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تأییدی مرتبهی دوم انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد است. جامعه آماری تحقیق جمعیت ۱۵ سال به بالای شهر اصفهان، تعداد نمونه ۳۸۴ نفر و روش نمونه گیری سهمیهای بر اساس متغیرهای گروه سنی، جنس و منطقهی محل زندگی بوده است. نتیجه مطالعه نشان داد که اکثر افراد نمونه به لحاظ سطح دینداری و سرمایهی اجتماعی در سطح متوسط و بالا و تنها درصد کمی از آنها در سطح ضعیف قرار داشتهاند. آزمون فرضیه ها نشان داد که دینداری به میزان ۱۴/۰ بر سرمایه اجتماعی تأثیر دارد و این تأثیر بر سطح کمتر از ۰۵/۰ معنادار میباشد. همچنین از بین ابعاد دینداری، بعد اعتقادی بیشترین تأثیر را بر سرمایهی اجتماعی دارد و بعد از آن به ترتیب ابعاد مناسکی، پیامدی و عاطفی بیشترین تأثیر را دارند.
۲-۶- جمع بندی
دانشمندان علوم اجتماعی در پی آنند که بدانند سرمایهی اجتماعی دارای چه ویژگیهایی است، چرا که این امر به سیاست گذاران، آژانسهای توسعه بینالمللی امکان میدهد، سیاستها و برنامه های خود را به گونهای تنظیم کنند که هم بتوانند بین مردم اعتماد ایجاد کنند و هم قوانین و نهادهای اقتصادی را طبق الگوی رشد انسانی و اجتماعی افراد، متحول سازند. کشورهای توسعه نیافته به دلیل کمبود سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و عدم اجرا یا ضعف و ناکارآمدی برنامه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از شاخصهای سطح بالایی برخوردار نیستند (زهرا و راضیه خاوری، ۱۳۹۰: ۲۷۸). ایده اصلی سرمایهی اجتماعی این است که خانواده، دوستان، همکاران، دارایی بسیار مهمی را تشکیل میدهند که یک فرد میتواند در شرایط بحرانی آنها را بکار گیرد، از آنها بهره بگیرد و یا برای منافع مادی استفاده نماید. البته این مسئله برای گروه بیشتر صدق می کند. اجتماعاتی که از نعمت مجموعه گوناگونی از شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی برخوردار هستند، در یک وضعیت محکمتری در مواجهه با فقر، آسیب پذیری و حل منازعات قرار دارند و بهتر میتوانند از فرصتهای جدید بهره ببرند (پاتنام و گاس، ۲۰۰۲: ۹). همچنین برای توسعه مشاغل خانگی ضرورت دارد برنامههایی با اهداف و چشم انداز مناسب در دوره های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت برای ترویج فرهنگ، اندیشه و روحیه کارآفرینی و مفاهیم وابسته آن نظیر نوآوری، خلاقیت، خودباوری، آینده نگری و غیره طراحی و به اجرا درآید تا از این رهگذر بتوان به پایداری فرایند توسعه مشاغل خانگی در جوامع شهری و روستایی امیدوار بود (یعقوبی فرانی و موحدی،۱۳۸۹: ۲).
با بررسی پیشینه های داخلی و خارجی میتوان به اهمیت سرمایه اجتماعی و مشاغل خانگی پی برد. همچنین با بررسیهای مطالعات پیشین در مییابیم که تاکنون پژوهشی به طور مستقیم به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی در راهاندازی کسبوکار خانگی نپرداخته است، لذا در این پژوهش با بهره گیری از دیدگاه نظری پاتنام به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر راهاندازی مشاغل خانگی میپردازیم.
۲-۷- چارچوب نظری و مدل مفهومی پژوهش
این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر راهاندازی مشاغل خانگی، با بهره گیری از رویکرد پاتنام میپردازد. سرمایهی اجتماعی حاصل انباشته شدن منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در میان افرادی است که با عضویت در یک گروه به وسیله حمایت از سرمایهی جمعی ایجاد میشود (بوردیو، ۱۹۸۶: ۲۴۸). سرمایهی اجتماعی کنش اجتماعی نیست بلکه هنجارها و ضمانتهای اعتماد و عمل متقابل در بین شبکههای اجتماعی است که مشکلات غیرقابل حل کنشهای اجتماعی را حل میکند (زهرا و راضیه خاوری، ۱۳۹۰: ۲۸۳). سرمایه اجتماعی از دیدگاه پاتنام به ویژگیهای سازمان اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می کند (پاتنام، ۱۹۹۹: ۶).بنابراین ابعاد سرمایهی اجتماعی از دیدگاه پاتنام را بدین صورت میتوان بیان نمود:
۲-۷-۱- اعتماد:
تحقیقات علمی بر اساس هدف تحقیق به سه دسته تقسیم می شود:
-
- تحقیق بنیادی: که هدف آن تبیین روابط بین پدیدهها و افزودن به مجموعه دانش موجود در یک زمینه خاص است.
-
- تحقیق کاربردی: که در پی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است.
-
- تحقیق و توسعه: فرایندی است که به منظور تدوین و تشخیص مناسب بودن یک فرآورده آموزشی (روشها و برنامههای درسی) انجام میشود و هدف آن تدوین یا تهیه برنامهها و امثال آن است، به طوری که ابتدا موقعیت نامعین خاصی مشخص شده و بر اساس یافتههای پژوهشی، طرح یا برنامه ویژه آن تدوین و تولید میشود.
با توجه به این که هدف این پژوهش کاربردی و در یک زمینه خاص است، این پایان نامه از نظر نوع تحقیقات کاربردی می باشد.
ب) دسته بندی تحقیقات بر حسب نحوه گردآوری داده ها
تحقیقات علمی را بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز (طرح تحقیق) می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:
تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی)
تحقیق آزمایشی
تحقیق توصیفی، شامل مجموعه روش هایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط با پدیده های مورد بررسی است. اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود برای یاری دادن به فرایند تصمیم گیری باشد. تحقیقات توصیفی را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:
تحقیق پیمایشی[۸۸]: که برای بررسی توزیع ویژگیهای یک جامعه آماری به کار میرود.
تحقیق همبستگی[۸۹]: که در آن میان متغیرها براساس هدف تحقیق تحلیل میگردد.
اقدام پژوهی[۹۰]: که هدف آن توصیف شرایط یا پدیدههای مربوط به نظام آموزشی میباشد.
بررسی موردی[۹۱]: در این تحقیق پژوهشگر به انتخاب یک «مورد» پرداخته و آن را از جنبههای بیشمار بررسی میکند.
تحقیق پس رویدادی[۹۲]: در این دسته تحقیقات پژوهشگر با توجه به متغیر وابسته، به بررسی علل احتمالی وقوع آن میپردازد.
تحقیقات آزمایشی نیز به منظور برقراری رابطه علت - معلولی میان دو یا چند متغیر از طرحهای آزمایشی استفاده میشوند. (سرمد، ۱۳۷۷)
روش تحقیق این پژوهش، از نظر ماهیت و اهداف از نوع تحقیق کاربردی است و از نظر جمع آوری اطلاعات و آزمون فرضیه ها، روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.
۳-۳ قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی و موضوعی به شرح زیر است:
الف : قلمرو موضوعی :
در این تحقیق به بررسی مطالعه تاثیر رهبری استراتژیک،توسط منابع انسانی ومنابع مالی برپیاده سازی برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت استفاده از زغال سنگ درصنایع می پردازیم
ب- قلمرو زمانی
با توجه به اهداف تحقیق، دوره زمانی تحقیق ۱۳۹۳ تعیین شده است.
۳-۴ فرضیه های تحقیق:
۱-رهبری استراتژیک اثرمعنی داری برپیاده سازی برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت استفاده از زغال سنگ درصنایع دارد.
۲-آموزش وتوسعه نیروی انسانی اثری معنی دار برپیاده سازی برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت استفاده از زغال سنگ درصنایع دارد.
۳-تامین وتخصیص منابع مالی اثری معنی دار برپیاده سازی برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت استفاده از زغال سنگ درصنایع دارد.
که در این تحقیق بطور کلی به رابطه تاثیر رهبری استراتژیک،توسط منابع انسانی ومنابع مالی برپیاده سازی برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت استفاده از زغال سنگ درصنایع ، پرداخته شده است.
۳-۵نحوه جمع آوری اطلاعات
برای انجام تحقیق و نتیجه گیری صحیح از تحقیق، اطلاعات نقش بسزایی را ایفا می کند. اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق به دو دسته قابل تقسیم می باشند. دسته اول؛ اطلاعات مرتبط با مبانی تئوریک و ادبیات تحقیق می باشند که با مطالعه مقالات و پایان نامه های ایرانی و خارجی موجود در اینترنت و نشریات داخلی و خارجی از طریق مطالعات کتابخانه ای فراهم گردید. دسته دوم؛ اطلاعات مربوط به داده های متغیرهای تحقیق می باشند، که بر مبنای نظریه های دریافت شده از کارشناسان توسط پرسشنامه بدست آمده است .
۳-۶ روش اقتصاد سنجی
اهداف اقتصاد سنجی را به طور کلی می توان دادن محتوای تجربی به روابط اقتصادی برای آزمودن نظریه های اقتصادی ، پیش بینی ، تصمیم گیری و ارزیابی پیشینی یک سیاستگذاری یا تصمیم دانست.
به کمک تکنیکهای اقتصادسنجی می توان ضرایب مجهول مدل ساخته شده را برآورد کرد و سپس (در صورت برقار بودن تعدادی فرض) به استنتاج آماری درباره انها پرداخت. مثلا اگر تئوری اقتصادی بیان می کند که رابطه متغیر وابسته و متغیر توضیح دهنده رابطه ای معکوس است ، انتظار داریم که ضریب این متغیر از لحاظ آماری معنادار(متفاوت از صفر) و منفی باشد. همچنین بعد از برآورد ضرایب می توانیم با قرار دادن مقادیر دلخواه متغیرهای توضیح دهنده ذر رابطه ، مقدار متغیر وابسته متناظر با آنها را پیش بینی کنیم. یک روش شناسی که عموما مورد استفاده قرار می گیرد در نمودار زیر نمایش داده شده است:
داده ها
پیشبینی و ارزیابی سیاستگذاری
برآورد و آزمون
مدل اقتصادسنجی
مدل نظری
نظریه
استنتاج آماری
انواع داده هایی که عموما برای تحلیل های تربی به کار برده می شوند، در یه گروه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند:
۱٫داده های سری زمانی
۲٫داده های مقطعی
برتری عملیاتی
مشتری مداری
رهبری محصول
استراتژی های پایدار بر مبنای برتری یکی از سه مضمون گفته شده، با حفظ استانداردهای مربوط به دو مضمون دیگر قرار می گیرد. شرکت هایی که استراتژی برتری عملیاتی را دنبال می کنند، نیازمند برتری در قیمت های رقابتی، کیفیت محصول، انتخاب محصول، دوره زمانی تولید و تحویل به موقع هستند. لازمه ی مشتری مداری، تاکید سازمان بر کیفیت روابط خود با مشتریان، شامل خدمات اضافی و جامعیت راه حل های پیشنهادی به مشتریان است. شرکتهایی، که استراتژی رهبری محصول را دنبال می کنند، می بایست بر کارآمدی، ویژگی ها و عملکرد محصولات و خدمتشان متمرکز گردند. منظر مشتری، عموماً شامل چندین معیار اصلی یا کلی از نتایج موفق استراتژی است، که خوب فرموله و اجرا شده است. در این منظر از ارزیابی متوازن، مدیران بخش هایی از بازار و مشتری، که شرکت در آن بخش ها رقابت خواهد کرد را، شناسایی کرده و معیارهای عملکرد مربوط به آنها را، مشخص می کنند(الهیاری،۱۳۸۶: ۴۱). معیارهای عملکرد اصلی، شامل رضایت مشتری، حفظ مشتری، جذب مشتریان جدید، سود آوری مشتری و سهم بازار است(Kaplan and Atkinson,2007:p.369).
۲-۴-۳- منظر فرایندهای درون سازمانی
شرکت ها به ندرت به دلیل استراتژی نادرست شکست می خورند، بلکه دلیل شکست آنها عدم داشتن روشهایی، برای دستیابی به تدابیر و فنونی است، که یک استراتژی را احاطه می نماید. منظر داخلی به ما پیش زمینه های کار را، که به وسیله ی اهداف نهایی و مورد نظر هدایت می شوند و برای رسیدن به اهداف مالی و مشتری لازم می باشند، یادآور می شود. فرایندهای داخلی، آداب، رسوم، فرهنگ و رویه ها در تمام بخش ها و واحد های تجاری از ارزش پیشنهادی مربوط به اجزاء بازار هدف حمایت می کند(Nair,2004:pp.49,50). هدف سازه و فرایندهای داخلی که معمولاً پس از تعیین سازه های مالی و مشتری اتخاذ می گردد، این است، که راه های کاملاً جدیدی به جای اصلاح روش های موجود، جهت افزایش ارزش شرکت برای سهامداران و افزایش رضایت مشتریان ارائه نماید. تکنیک ها و ابزارهایی، که در این زمینه کمک می کنند، JIT,ABC می باشند(نمازی، ۱۳۸۲: ۱۰). منظر داخلی شرکت، فعالیتهای سازمانی حیاتی را در چهار گروه زیر طبقه بندی می کند(بختیاری، ۱۳۸۶: ۱۶۸):
ایجاد فرانشیز(مزیت آفرینی) از طریق ترغیب نواوری جهت توسعه محصولات و خدمات جدید و نفوذ به بازارها و مشتریان جدید،
افزایش ارزش پیشنهادی به وسیله ی توسعه و تعمیق روابط با مشتریان موجود،
کسب برتری عملیاتی به وسیله اصلاح مدیریت زنجیره عرضه، فرایندهای داخلی، مصرف دارایی، مدیریت ظرفیت، منابع و سایر فرایندها،
مبدل شدن به شهروندی خوب از طریق برقراری ارتباطات موثر با ذینفعان برون سازمانی.
۲-۴-۴- منظر یادگیری و رشد
چهارمین منظر ارزیابی متوازن، فراگیری و رشد است، که زیر ساختاری را برای رشد و بهبود بلند مدت ایجاد می کند. منظرهای فرآیندهای درون سازمانی و مشتری، عوامل بسیار مهم را برای موفقیت جاری و آتی سازمان شناسایی می کنند. شرکت ها بعید است، که بتوانند با بهره گرفتن از تکنولوژی ها و ظرفیت های امروز به اهداف بلند مدت در رابطه با مشتریان و فرآیندهای درون سازمانی دست یابند(Kaplan and Atkinson,2007:p.374). عامل نوآوری و رشد از تفاوت بین وضعیت فعلی سازمان و اهداف آینده آن به وجود می آید. منظر یادگیری و رشد، اهداف و معیارهایی را شامل می شود، که توسعه سازمان را تعیین می کنند. این معیارها میزان اهداف پذیرفته شده را نشان می دهند، به عبارت دیگر مبنایی هستند، برای مقایسه موقعیت گذشته و آینده و همچنین پیش بینی بهبود موقعیت سازمان در دوره های آینده را ممکن می سازند. این امر منجر به ظاهر شدن یک رابطه علت و معلولی میان اهداف و معیارها در هر منظر می شود(Michalska,2005:p.754). با افزایش شدت رقابت جهانی، شرکت ها ملزم به بهبود مداوم ظرفیت ها جهت ایجاد ارزش برای مشتریان و سهامداران هستند. فراگیری و رشد سازمانی از سه منبع اصلی نیروی انسانی، سیستم ها و روندهای سازمانی ناشی می شود. اهداف مالی، مشتری و فرآیندهای درون سازمانی ارزیابی متوازن، فواصل بزرگی را بین ظرفیت های نیروی انسانی، سیستم ها و روندهای موجود و آنچه که برای دستیابی به اهداف ارزیابی عملکرد نیاز است را، آشکار می کند. برای حذف این فواصل، شرکت ها باید در آموزش دوباره کارکنان، پیشبرد سیستم ها و تکنولوژی های اطلاعاتی و همراستا کردن روندها و کارهای روزمره، سرمایه گذاری کنند. این اهداف در منظر فراگیری و رشد ارزیابی متوازن مشخص شده است. در منظر فراگیری و رشد، معیارهای مبتنی بر کارکنان، شامل معیارهای کلی رضایت، جذب و نگهداری، آموزش و مهارت های کارکنان است(الهیاری،۱۳۸۷: ۴۹) . بعلاوه منظر فراگیری و رشد، شامل محرک های مربوط به مهارت های خاص کسب و کار است، که برای محیط رقابت جدید ضروری است. ظرفیت سیستم های اطلاعاتی با فراهم بودن اطلاعات دقیق از زمان واقعی، مشتری اصلی وفرآیند درون سازمانی در رابطه با کارکنان خط اول تصمیم گیری و عملیاتی قابل ارزیابی است. روند های سازمانی می تواند همراستا بودن انگیزه های کارکنان با عوامل کلی موفقیت سازمانی را بررسی و درجه بهبودی فرآیندهای درون سازمانی را ارزیابی کند(Kaplan and Atkinson,2007:pp.374-375).
نمونه هائی از موارد رشد و یادگیری در زیر مطرح شده است:
- آموزش و رشد مدیران کلیدی و انتصاب آنها در مهارتهای خاص،
- دستیابی به اطلاعات گروه های مختلف سازمانی ورضایت کارمندان و معیارهای انگیزشی. با وجود این تعاریف، یادگیری و رشد، دیگر فعالیتی نامعین در سازمانها نیست، بلکه قابل ارزیابی و اتصال به معیارهای سودآوری است. به عبارت دیگر، این معیارهای یادگیری و رشد برای اهداف و به عنوان کلیدهای قابل انتقال به منظرهای دیگر تنظیم شده اند(Nair,2004:p.24).
۲-۵-ضرورت وجود ارزیابی متوازن
شرایط جدید در اقتصاد جهانی باعث گردیده است، که شکل گیری اهداف و انتظارات متناقض اقتصادی در سازمانها ایجاد گردد. به عنوان مثال، می توان به تناقض بین برنامه های بلند مدت (توسعه) و کوتاه مدت(سود آوری) اهداف سازمان با اهداف کارکنان و خلاقیت و نوآوری با لزوم اعمال کنترل اشاره نمود (برزیده به نقل از کمالی شهری، ۱۳۸۴: ۲۲). طی دو دهه ی گذشته توجه عمده نظریه پردازان و مشاوران به تنظیم برنامه های استراتژیک معطوف شده است و در عین حال به کنترل و اندازه گیری پیشبرد استراتژی، کمتر توجه گردیده است. با این که طی این دوره، شیوه های تدوین استراتژی ها دائماً تغییر و تکامل یافت، ولی به تناسب آن ابزارهای مناسب اندازه گیری عملکرد و کنترل پیشبرد استراتژی تحول نیافته بود. نکته حائز اهمیت این که با توجه به اهمیت یابی اقتصاد مبتنی بر دانش و نقش فزاینده دارایی های نامشهود در ایجاد سودآوری و شکل گیری شرایط نوین کسب و کار، دیگر نمی توان با ابزارهای اندازه گیری عملکرد دوران اقتصاد صنعتی، موفقیت سازمان را سنجید(فخاریان، ۱۳۸۲ :۶).
شکل ۲-۱: چارچوب ارزیابی متوازن(کپلن و نورتون، ۱۹۹۶: ۱۱)
۱
در روش ارزیابی متوازن بر بهبود مستمر تاکید شده است. در بیشتر صنایع، بهبود مستمر موضوعی حیاتی است و اگر یک سازمان به صورت مستمر بهبود پیدا نکند، سرانجام از دور رقابت خارج خواهد شد(الهیاری به نقل از گریسون و همکاران، ۱۳۸۷ : ۳۰). برای دستیابی به جایگاهی در بهبود مستمر، توانایی سنجش منظم و مستمر عملکرد فرایندهای اساسی یک واحد کسب و کار، عنصری حیاتی به شمار میرود (الهیاری به نقل از برم و همکاران، ۱۳۸۷: ۳۰). بسیاری از سازمان ها به اهمیت اندازه گیری پیوسته و مستمر عملیات، که شامل بکارگیری سیستم های گوناگون ارزیابی عملکرد چند ساله است، پی برده اند. امروزه به علت جهانی شدن واحدهای کسب و کار، این ضرورت احساس می شود، که سازمان ها باید به بازبینی پروسه های عملکردی و همچنین بررسی عملکرد زنجیره عرضه[۱۰] خود پرداخته و از طرف دیگر این فرایندها را با اهداف استراتژیک سازمان همراستا کنند(Fernandes,2006:p.623). با این حال اطلاعات اخیر نشان می دهد، که تنها ۵% از کارکنان ازاستراتژی شرکت خود آگاهی دارند، تنها ۲۵% از مدیران انگیزه ارتباط با استراتژی سازمان را دارند، ۶۰% سازمان ها حتی بودجه خود را به استراتژی مرتبط نساخته اند و ۸۵% مدیران اجرایی تنها ۱ ساعت در ماه برای صحبت کردن در مورد استراتژی وقت صرف می کنند(Kaplan and Norton,2001:p.28). در مدیریت کیفیت، ارزیابی متوازن اساس سیستم مدیریت شرکت را تشکلیل می دهد، که از طریق آن شناخت استراتژی رهبری شده و اثر بخشی افزایش می یابد. ارزیابی متوازن دسته ای از معیارهاست، که به منظور برقراری ارتباط میان چشم انداز و استراتژی، تاکید بر اهداف واقعی و ارزیابی فرایند شناخت استراتژی مورد استفاده قرار می گیرد. معیارهایی که در چهار گروه واقعی قرار گرفته و اغلب شامل شاخصه های مالی و غیر مالی هستند، صلاحیت نتایج فعالیتها و پیشرفتهای واحد تجاری را مورد بررسی قرار می دهند. در سیستم کارت امتیازی، اثر بخشی فعالیت ها در چهار منظر مورد آزمایش قرار می گیرد(Michalska,2005:p.753):
ـ منظر مالی: معیارهایی که نشان دهنده ساختار مالی شرکت هستند.
ـ منظر مشتری: عوامل موفقیت را نشان می دهد، که این عوامل ناشی از دو عامل موقعیت بازار و رضایت مشتری هستند.
ـ منظر فرایندهای عملیاتی داخلی: بوسیله اثر بخشی فرایندهای سازمانی اندازه گیری می شود.
ـ منظر یادگیری و رشد: توانایی انجام تغییرات و توسعه بیشتر شرکت را، نشان می دهد.
هر منظر از یکسری اصول کلی معیارها و اهداف تشکیل می شود، که هر شرکت بطور جداگانه آن را انتخاب می کند.این چهار ناحیه اصلی معمولاً کافی به نظر می رسد ، به شرط آنکه برای هر سازمان بطور دقیق تعریف شده باشد. هنگامی که در عمل ضرورتی پدید آید، تعداد منظرها می تواند افزایش یابد، یا یک منظر جایگزین منظر دیگر شود. انتخاب و تعریف این نواحی، بستگی به وضعیت علامت تجاری و موقعیت خاصی دارد، که آن سازمان در آن مشغول به فعالیت است.
با توجه به نتایج یک نظر سنجی که اخیراً انجام شده، شرکت هایی که برای اولین بار ارزیابی متوازن را به کار برده اند، ادعا می کنند، که دلیل استفاده آنها از ارزیابی متوازن بکارگیری ترکیبی از معیارهای مالی و غیر مالی بوده است(Kaplan and Norton,2001:p.29). کپلن و نورتون عنوان می کنند، که مفهوم ارزیابی متوازن چیزی فراتر از این دیدگاه محدود است. آن ها در کتاب اخیر خود به نام سازمان استراتژی محور[۱۱](۲۰۰۱)، چارچوبی را برای پیاده سازی استراتژی توسط ارزیابی متوازن گسترش داده اند.
ارزیابی عملکرد، که در بدو امر توسط کپلن و نورتون به عنوان یک ابزار ارزیابی معرفی شده بود، اکنون به ابزاری برای پیاده سازی استراتژی از طریق ایجاد همترازی و تمرکز تبدیل شده است. این دیدگاه از ارزیابی متوازن بسیار پیچیده و دارای جزئیات است و همچنین تعهد و تلاش گسترده ای را از سوی پیاده کننده می طلبد(Fernandes,2006:p.624).
ویژگی های عمده ارزیابی متوازن
ارزیابی متوازن چارچوبی است، که توسط کپلن و نورتون(۱۹۹۲) طراحی شده و همانطور که از اسم آن پیداست، تکنیکی است، که چالش های متوازن کردن منظر های چندگانه، که در اجرای استراتژی مورد نیاز است را، حل می کند. ویژگی های ارزیابی متوازن عبارتند از(Nair,2004:p.14):
۱- ارزیابی متوازن ابزاری است، برای اجرای استراتژی.
۲- ارزیابی متوازن به عنوان یک زبان مشترک در تمام سطوح سازمان، مورد استفاده قرار می گیرد.
۳-ارزیابی متوازن به عنوان مجموعه اصول مشترک برای اداره عملیات روزانه و چارچوبی برای استراتژی شرکت بکار می رود.
۴- ارزیابی متوازن برای شناسایی و اداره کردن اهداف طراحی شده است.
۵-ارزیابی متوازن، توازن نسبی بین عوامل متقابل در استراتژی ایجاد می کند:
۵-۱- توازن بین عملیات داخلی و خارجی شرکت.
۵-۲- توازن بین شاخص ها و معیارهای پیشرو و کُندرو.
۵-۳- توازن بین اهداف مالی و غیر مالی.
۵-۴- توازن بین اهداف بخش های مختلف شرکت و اهداف کلی شرکت.
۵-۵- توازن بین اولویتهای مالی و عملیاتی.
۶- ارزیابی متوازن، اهداف استراتژیک را با اهداف، اهداف خاص و مقیاس ها هماهنک می کند.
۷- ارزیابی متوازن در تمام سطوح سازمان جریان می یابد.
۲-۶-۱- توازن بین عوامل داخلی و خارجی
افزایش توانمندیهای شرکت برای آینده، افزون بر اینکه باعث موفقیت در زمان کنونی می شود، در واقع عکس العملی است، که شرکت در برابر نیاز به توازن نشان می دهد. شرکت هایی که اهمیت توازن را درک کرده اند، از عوامل داخلی و خارجی برای ارزیابی استراتژی استفاده می کنند. در بیشتر مواقع شرکتها تنها جنبه های داخلی(جنبه های عملیاتی تولید محصول تا ارائه به بازار) را مورد توجه قرار می دهند و به چالش های فروش و بازاریابی یا شرایط بازار توجهی نمی کنند. در بسیاری از مواقع این علامت مشخصه بیماری را « تولید مشتری خود را به وجود می آورد»[۱۲] می نامند (Ibid,p.15).
۲-۶-۲- توازن بین شاخص ها و معیارهای پیشرو و کندور
پیتر دراکر[۱۳] (۱۹۹۳) بنیانگذار مدیریت مدرن بیان می کند، که « ما نیازمند معیارهای ارزیابی پیشرو و کندرو(که اقتصاددانان در طی نیم قرن گذشته از آنها برای پیش بینی مسیر و مدت زمان حرکت اقتصاد استفاده می کنند) در یک شرکت یا صنعت هستیم ». شاخص های پیشرو در اقتصاد، شاخص هایی هستند، که مسیر اقتصاد را پیش بینی می کنند(شاخص هائی که قبل از رکود اقتصادی، کاهش می یابند و قبل از رشد اقتصادی، افزایش می یابند). شاخص های کندرو، شاخص هایی هستند، که آهسته تر از سایر شاخصها حرکت می کنند. معیارهای مالی که در تراز نامه، صورت سود و زیان و سایر گزارش های قانونی ارائه می شوند، از شاخص های اصلی کندرو در شرکت محسوب می شوند. به عبارت دیگر آنها آنچه که اتفاق افتاده است را ارائه می دهند، نه آنچه را که می توانست اتفاق بیافتد. بیشتر داده های ارائه شده در اخبار و مجله ها از شاخص های کندرو محسوب می شوند. بسیاری از اطلاعات راجع به فروش های گذشته، عملکرد تولیدی و غیره از شاخص های کندرو عملکرد هستند، زیرا نشان می دهند،
که شرکت کجا بوده و چگونه عمل کرده است. شاخص های پیشرو، نشانه هایی از عملکرد یا شرایط آتی هستند. برای مثال اگر شما متوجه شوید، که فرزندتان تب دارد، از دماسنج، که یک شاخص کندرو برای بیماری است استفاده می کنید. ولی اگر شما مشاهده کنید، که فرزندتان از قبل عطسه می کند و یا زمانی که به خانه میآید، کسل است، این یک شاخص پیشرو است. سیستم عملکرد استراتژیک متوازن شده، شاخصهای پیشرو و کندرو را مشخص و بدین طریق می تواند نتایج گذشته را با محرک های آتی متوازن کند(Ibid,p.16). کارت امتیاز دهی متوازن باید شامل ترکیبی از شاخص های کندرو و پیشرو باشد. شاخصهای کندرو بدون محرک های عملکرد، اطلاعاتی راجع به چگونگی دستیابی به نتایج مورد انتظار ارائه نمی دهند. برعکس، شاخص های پیشرو ممکن است نشانه هایی از بهبود را در سازمان نشان دهند، ولی این شاخص ها مشخص نمی کنند، که آیا این بهبود منجر به بهبود منظرهای مالی و مشتری می شوند یا نه(Niven,2002:p.116)؟