ج: سعی می کنم اطلاعات بیشتری به دست آورم تا بتوانم خودم آن را حل کنم.
۷٫ اگر درگیر حل یک مساله یا مشکل ریاضی باشید، چه می کنید؟
الف: از معلم یا شخص دیگری می خواهم به من کمک کند.
ب: یک کتاب ریاضی مربوط به مساله را می خوانم.
ج: از منابعی که در دسترس دارم، استفاده می کنم.
۸٫ وقتی در گروهی برای حل مساله در یک گروه کار می کنید، اعضای گروه چگونه از نظرات مبتکرانه شما استقبال می کنند؟
الف: به ندرت از نظرات مبتکرانه من استقبال می کنند.
ب: گاهی از نظرات مبتکرانه من استقبال می کنند.
ج: اغلب از نظرات مبتکرانه من استقبال می کنند.
۹٫ وقتی با مشکل غیر عادی مواجه می شوید، معمولا آن را چگونه رفع می کنید؟
الف: اغلب از فرد دیگری کمک می گیرم.
ب: قبل از آن که از فرد دیگری کمک بگیرم، مدت کوتاهی تلاش می کنم تا خودم آن را حل کنم.
ج: مدتی بسیار طولانی تلاش می کنم تا خودم آن را حل کنم.
۱۰٫آیا به نظر دیگران، شما سئوالات مشکلی طرح می کنید؟
الف: خیر، این طور فکر نمی کنم.
ب: گاهی این طور فکر می کنم.
ج: اغلب این طور فکر می کنم.
۱۱٫آیا معمولا دوست دارید به کارهای تازه دست بزنید؟
الف: معمولا به کارهای تازه دست نمی زنم.
ب: گاهی به کارهای تازه دست می زنم.
ج: اغلب به کارهای تازه دست می زنم.
۱۲٫وقتی با مساله پیچیده ای رو به رو می شوید، چه می کنید؟
الف: سعی می کنم خودرا درگیر حل آن نکنم.
ب: ممکن است زمان کوتاهی برای حل آن تلاش کنم.
ج: زمانی بسیار طولانی برای حل آن تللاش می کنم.
۱۳٫آیا از تجارب تازه لذت می برید؟
الف: از تجارب تازه لذت می برم.
ب: گاهی از تجارب تازه لذت می برم.
ج: از تجارب تازه لذت نمی برم.
۱۴٫وقتی در موقعیتی قرار می گیرید که از عهده آن بر نمی آیید، چقدر به دیگران متوسل می شوید؟
الف: اغلب به دیگران متوسل می شوم.
ب: گاهی به دیگران متوسل می شوم.
ج: معمولا ترجیح می دهم به خودم متکی باشم.
۱۵٫به آنچه مستقلا انجام می دهید، چقدر اطمینان دارید؟
الف: به آنچه خودم مستقلا انجام می دهم، اطمینان زیادی ندارم.
ب: به آنچه خودم مستقلا انجام می دهم، تا حدودی اطمینان دارم.
ج: به آنچه خودم مستقلا انجام می دهم، اطمینان زیادی دارم.
۱۶٫آیا از انجام دادن آزمایش های علمی لذت می برید؟
الف: از انجام دادن آزمایش لذت نمی برم.
ب: از انجام دادن آزمایش تا حدودی لذت می برم.
ج: از انجام دادن آزمایش خیلی لذت می برم.
۱۷٫آیا هرگز در رویا فرو رفته اید؟
الف: خیر، من در رویا فرو نمی روم.
ب: اگر وقت داشته باشم، گاهی در رویا فرو می روم.
ج: اغلب اگر وقت داشته باشم، در رویا فرو می روم.
۱۸٫در بیان مطالب خود با چه سهولتی از کلمات استفاده می کنید؟
الف: معمولا اشکال دارم.
ب: گاهی اشکال دارم.
ج: اغلب مطالبم را به خوبی بیان می کنم.
۳-۵٫ درجات خلافت الهی ۱۶۸
۳-۶٫ گسترهی جانشینی آدمی ۱۷۲
نتیجه و رهآورد گفتار: ۱۷۴
کتابنامه ۱۷۷
مقدمات
طرح مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
پیشینه پژوهش
قلمرو و دامنهی پژوهش
روش پژوهش حاضر
پیشگفتار
با عنایت به اینکه برخی از سخنانی را که در پیشگفتار یادرآور میشویم در لابهلای مطالب پیشین رفته است مقدمه، با شمارش نکاتی چند پیشکش میشود.
-
- در طول دوره نگارش این نگاشته بهگونه مداوم و متناوب از ۱۲ نوشته در روش مطالعه دینی، شیوه نگارش علمی، ویرایش، تحقیق و پژوهش و اسلوب تدوین پایان نامه بهره برده شده و امید است که نگارندهی سطور توانسته باشد به خوبی، آن نکات ریزتر از مو را بهکار گیرد و نیز آرزومندیم همه نگاشتهها، انباشتهای صرف نباشد تا تولید علم به انجامی برسد.
-
- در نگارش واژههای تازی، از رسمالخط پارسی پیروی نمودهایم همانگونه که دستور راهنمایان ویرایش است.
-
- نویسنده، تمام تلاش خود را نموده که تا آنجا که شدنی است واژههای بیگانه را بهکار نگیرد جز اینکه پارسیاش سخن را نرساند.
-
- در بخش منابع نگاره، تلاش بر این بوده که از مذاهب مختلف اسلامی بهره گیری شود و از تکیه بر نوشته های کلامی یا تفسیری با گرایش فرقه ای پرهیز شود و هماره سخن حق یا نزدیک به حق را بیان نموده باشد.
-
- بهره گیری از زبان شعر فارسی کهن، به خصوص مثنوی حکیم رومی کاری است که علاوه بر تغییر ذائقهی علمی نوشته و نیز خواننده به لطافت سخنان افزوده است و بالاتر، اینکه همخونیِ ادبیات فارسی با قرآن و تاریخ انبیا و اولیا را میرساند.
-
- پاسخ چالشی که امروزه مدعیان پشتیبانی از قرآن و سنت به نام جدایی قرآن، عرفان و برهان در پی آنند را این رساله با بهرهگیری چشمگیر از آیات قرآن به مرز کفایت رسانده است و اگر اراده بر این بود که نام دیگری بر این نگاره نهیم بیگمان «عرفان و برهان در دامان قرآن» در خور آن بود، باشد که در جمع هر سهی قرآن، عرفان و برهان در این نگاشته و نگاشتههای دگر بیشتر بیندیشند.
-
- محقق باید که کشته نقد و انتقاد بیرحمانه باشد چنانکه حقیر این خواست را از سروران عرفانپژوه و اساتید گرانقدرم دارم.
-
- راقم این سطور، نوآوری رساله حاضر را در اصل موضوع یعنی پرداختن به «مبانی قرآنی کرامات اولیا» می داند و بر این باور است که گرچه پژوههی پیشرو بهترین نیست و نخواهد بود اما معتقد است نخستین گام را در این باب گشوده است. باشد که پلهای گشته تا زیر پای قلمهای پژوهشگران قرار گیرد و به بنای ساختمان دانش اسلامی خشتی فزون گردد.
-
- رساله پیش رو در دو بخش سامان یافته که سخن اصلی نگارنده در بخش دوم به ویژه در گفتار سه، گنجانده شده و در پایان هر فصل یک نتیجه گرفته شده است که رهآورد و یافتههای بنیادی نگاشته را میتوان در آن یافت. بخش نخست، به کلیات و ایضاح مفهومی واژه های کلیدی و نیز دیدگاه های مکاتب مختلف علوم اسلامی به مسئله کرامات اولیا پرداخته است. در بخش دوم که قسمت اصلی
نوشته یعنی جستار قرآنی است نخست با موردپژوهی گونه های اصناف انسان به لحاظ امور خارق
عادت در قرآن کریم، آغاز می شود و سپس در گفتار دیگری به سخن اصلی نگاشته یعنی اموری است
که مایهی دستیابی انسان به کرامات میگردد و به عبارت دیگر، مبانی قرآنی کرامات اولیا، رسیده
است. به این صورت که به تحلیل اصول برگرفته از امور خارق عادتی که در گفتار پیشینش آمده، میپردازد.
- رساله پیش رو در دو بخش سامان یافته که سخن اصلی نگارنده در بخش دوم به ویژه در گفتار سه، گنجانده شده و در پایان هر فصل یک نتیجه گرفته شده است که رهآورد و یافتههای بنیادی نگاشته را میتوان در آن یافت. بخش نخست، به کلیات و ایضاح مفهومی واژه های کلیدی و نیز دیدگاه های مکاتب مختلف علوم اسلامی به مسئله کرامات اولیا پرداخته است. در بخش دوم که قسمت اصلی
-
- در بخش موردپژوهی گونه های آدمیان و موجودات در انجام یا وقوع امور خارق عادت، مدعیِ استقرای همهگیر در قلمرو قرآن نیستیم ولی کوشیدهایم همه یا بیشتر امورخارق عادت در قرآن کریم که در ذیل یکی از دسته انسانها یا موجودات یادشده در قرآن کریم آمده را از قلم نیندازیم. همچنین در ذیل بیشتر مصادیق قرآنی امور خارق عادات به ویژه معجزات و کرامات، از سرودههای حکیم رومی جلال الدین بلخی به عنوان یک متن سترگ در ادبیات عرفانی اسلام بهره بردهایم.
-
- در پیش انداختن گفتار گونهشناسی بر جستار تحلیل مبانی قرآنی کرامات اولیا بر این اندیشه بودیم که نخست امور خارق عادت یاد شده در کتاب آسمانی یعنی قرآن کریم را بیاوریم آنگاه بیان کنیم که اینگونه امور چگونه از انسان سرمیزند.
به هر روی:
تو گر پرنیانی نیابی مجوش | کرم کار فرما و حشوش بپوش[۱] |
طرح مسئله
مسئله، این است که امور خارق عادتی که از سوی افراد خاصی انجام می شود آیا در قرآن به عنوان اساسیترین منبع دینی بدان پرداخته شده است؟ و اگر بررسیده، سخنش چیست؟ از نگاه قرآن چه اموری سبب می شود تا کارهای خارق عادت از اولیا و عارفان سرزند؟ نگارنده سطور در یک تحقیق میدانی، شناخت عارف را به میان عامه مردم و نیز دانش آموختههای سنتی و امروزی برده، بیگزاف قریب به اتفاق، انجام عمل خارق العاده، نیتخوانی، اشراف بر ضمایر و مانندهای این ها را ملاک عرفان و عارف قرار دادند. اینجانب بر همه تأسف خورد و بیش از همه، بر غربت عرفان اسلامی. اینجاست که جا برای جولان عارفنما گرفته تا مرتاض و هر معبرّ خواب و حدسزننده و پیشگو و فالزن و کفبین و جز اینها باز می شود تا راه شماری را ببندند و از سویی عدهای هم به کژراهه روند و حقیقت را گم کرده و ره افسانه زنند و عرفان را به تمسخر گیرند.
اما پژوهش حاضر در پی بررسی این حقیقت است که آیا کرامات اولیا، از دید آبشخور اساسی دین اسلام یعنی وحی اعتباری دارد؟ و وحی آن را عینیتدار میداند؟ و اگر معتبر است میتوان در قرآن هم عللی را برای آن تبیین نمود؟ چه کسی قدرت انجامش را دارد؟ فاعل حقیقی این امر کیست؟ و آیا اولیا در این عمل استقلال دارند یا لزوما به اذن قادر متعال است؟ حقیقت آن و گسستش از دیگر امور همگناش کدام است؟ ارزشگزاری آن به چه نحو است؟ معرفتی یا اقناعی؟ این ها پرسشهای فرعی بود.
و اما سؤال اصلی اینکه: راهکارهای وحیانی ـ قرآنی برای دستیازی به ولایت تکوینی و انجام کرامات چیست؟ آیا این کار در قرآن، شدنی نشان داده شده و نمونهای هم آورده است؟ بیگمان در ذهن بیننده امر خارق عادت پرسشهایی پیش میآید که دین بایست پاسخگوی آن باشد و استوارترین پاسخها را قرآن عهدهدار است. اما آرمانگرایی عرفان پژوهان مایه نبود واقعبینی نسبت به اینگونه امور شده است. نگارنده در پی آن است که با نشان دادن و تحلیل مایههای قرآنی این گونه کارها، راه دینی رسیدن به این توانایی را پیش رو گذارد و با همین راهکار، سازوکاری برای احتراز از قدرتنمایی ساحران، مرتاضان و گاه عارف نمایان دست دهد چرا که راقم این سطور در چالشهای پیشروی دانش، هماره سخن حَلّی را کاراتر از پاسخ نقضی میداند. کوتاه سخن اینکه فرضیه و ادعای نگارنده این است که میشود با رویکردی وحیانی ـ قرآنی، به ناهمواریهای فراروی عرفان اسلامی پایان داد و در موضوعنگاشت خود نیز به دنبال این است که رهیافتی قرآنی برای پرسش اصلی بیابد. در این رهگذر برای اینکه سخن اصلی بیشتردر جانها فرو رود و به قول معروف اوقع فی النفوس واقع شود، نخست گفتاری را به گذری بر گونه های امور خارق عادت با تکیه بر یادکرد انسانها و موجوداتی که آن کارها از آنها سرزده و یا پدید آمده، میپردازیم، و آنگاه به تحلیل و دست داده مبانی دستیابی به چنین امور فراحسی و فوق طبیعت در پیشگاه قرآن مینشینیم.
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهمیت این پژوهش علمی به قدر ارزش آلایش فضای عرفان اسلامی ـ و نه عرفان اسلامی ـ است.
عدهای با ترفندی، عدهای را طلسم می کنند، برخی گویا با دعا، آن طلسم را باز میکنند، شماری رخدادی را پیشگویی میکنند، بعضی از درون شخص، چیزی را بر ملا میکنند، مرتاضی با گردویی، چلهای را در قبر میگذراند، سالکی ادعای بهرهمندی از دستگیری شیخ از دنیا رفتهاش را میکند، عارفی مدعی است که حیوانی را میمیراند و زنده میکند و…. همه اینها اموری غیر عادیاند. کدام درست و کدام نادرست است؟ کدام حق و کدام باطل است؟ کدام شخص، عارف و کدام کاهن است؟ کرامت از اموری است که گرچه ارزش معرفتی ندارد اما بیشتر افراد و شاید همه، عارف و درست کار را، نه مدعی هر عرفانی را، تنها کسی می دانند که می تواند کرامتی بیاورد یا حدیث کرامتش می کنند. به هر روی در بسیاری از مسائل بزرگ و کوچک عرفان اسلامی جای حرف باقی است و یکی از آن مسائل، سخن در امور خارق عادتی است که از برخی افراد سر میزند. در بیشتر نگاشتههای عرفانی، اصولگوهایش و داستانسراهایش، از کرامات اولیا سخن به میان رفته است برخی به تعریف مفاهیم و شماری بیشتر هم به قصههای کرامت پرداختهاند اما در هیچ کدامش «مبانی وحیانی» تبیین نشده است. آرمانگرایی فزاینده عرفانپژوهان در حال حاضر مایه این شده که نوشتههای در باب کشف و شهود و معنای بسیار دور و در بسیاری از موارد دست نیافتنی آن، ذهنها را خسته کند اما به قرار و آرامشی نرساند. کیست که دوست نداشته باشد به تجربه شهود حق بار یابد، اما کمتر کسی را سراغ داریم که شهودی کند. باری، واقعبینی را وانهاده و سخنپراکنی در باره تجربههای نایاب عارفان و پیامبران، جستارهای دیگر حوزه عرفان را زیر چتر خود پنهان کرده و دردی را هم دوا نکرده، که سرگردانیها را هم افزوده است. اما گفتارهای بهظاهر، پیش پا افتاده عرفان که بسیاری بدان مشغولاند و شماری سرگردان آن، را به امان خدا رها کردهاند. بالاخره داوری ما در گسستنهی کارهای شگفت مرتاضها با عارفان و خداجویان به چیست؟ شایسته است عرفان اسلامی با تکیه بر کتاب و سنت، پاسخگو باشد. پژوهش پیش رو در عین اعتراف به اهمیت و شایستگی گفتار درباره مشهودات عارفان و تجربههای عارفانه و سخن در این باب که امروزه به صورت آرمان در آمده، مشکلی از چالش های موجود در جامعه جهانی را تبدیل به مسئله نموده است آن را پیش رو گذاشته و در قرآن، اساسیترین منبع پاسخگویی دین اسلام، به واکاوی نشسته است.
در هر شریعتی بازگرداندن مسائل دینی به منبع دسته اول آن دین، افزون بر رعایت اخلاق نگارش، یک الزام پژوهشی در مجامع علمی نیز به شمار می آید. اما مشکل، آنجایی است که مجمع علمی مورد نظر، خود را برگرفته از تعالیم اصیل منبع اصلی دین بداند. عرفان اسلامی را در دید نخست، به اسلام یعنی قرآن و سنت می بندند و حال اینکه این سخن، خود در میان عرفانپژوهان یک پرسش بنیادی است که آبشخور عرفان اسلامی کجاست؟ و بر این پایه یک نشانه سؤال، پیش روی همه مسائل عرفانی گذاشته میشود. از این هم که قدری تنزل کنیم و بگوییم عرفان مسلمانان، به یکسره اسلامی است و در پی آن، هر آنچه در متون عرفانی مسلمانان آمده است برگرفته از منبع دسته اول یعنی وحی است. اینک سخن این است که آیا به همه پرسشهای موجود در فضای عرفان اسلامی از زبان وحی سخن در آورده شده یا خیر؟ آیا آنچه ارائه میشود همان سخن وحی است؟
هر گاه در شبههای در این موضوع، به اندیشمندی دینمدار مراجعه میکنیم، نهایت رهگشایی وی این است که ما را به کتاب و سنت برگشت دهد، حال، مبنای این دو منبع قویم، در این بحث چیست؟، هذا اوّل الکلام! این همان نقطه آغازین و دلیل ضرورت و الزام به این پژوهش است که چندین سال در ذهن راقم این سطور، مبهم و مورد جستجو بوده است. اما پژوهندهای به یکجا دست به قلم نبرده و در دریای وحی فرو نرفته و در بیکران قرآن، غوص ننموده است تا حتی یک منبع علمی مستقیم را در این زمینه در اختیار نگارنده و نامه پایانیاش گذاشته باشد به همین دلیل در آغاز طرح تصویب موضوع رساله، موانعی از قبیل نبود منبع و عدم توانایی دانشجو، گریبانگیر این بیمایه بوده و بیمایه فطیر است. به هر روی پس از چند مرحله پافشاری، به فضل دارنده وحی این توفیق یار شد تا نگارش علمی آغازین این کمترین با منبع مستقیم وحیانی دمساز گردد و «مبانی قرانی کرامات اولیا» را بیرون کشد. منت خدای را.
کوتاه اینکه با نگاهی به پیشینه پژوهش ـ و نه پیشینه کرامت نگاری ـ اهمیت، ارزش، جایگاه، کارایی، کلانبودن و نوآوری موضوع پایان نامه را میتوان دریافت.
پیشینه پژوهش
تاریخ تذکره نویسی و کرامتنگاری اولیای الهی به درازای تاریخ عرفانپژوهی اسلامی است. تا کنون آنچه در زمینه کرامات اولیا نگاشته شده قریب به اتفاق، در بیان انواع و اقسام و طبقهبندی گونه ها و بررسی موردی کرامات عارفان و صوفیان گذشته بوده است؛ و یا تفکر کلی تذکرهنویسی و حدیث کرامت را نقد کرده و بررسیدهاند. نوشتههایی نیز در موضوع ولایت تکوینی و نیز ولایت تکوینی در قرآن در مقیاس نوشتهای پراکنده و یا مقاله به بازار اندیشه عرضه شده است که بیشتر به اشاره رفتن به برخی کرامات اولیا در قرآن کریم پرداخته است. اما پژوهنده، پژوهه خود در این موضوع را نو و بیپیشینه هیچ کتاب یا رساله و مقالهای دانسته و نگاشته خود را تکنگاری در این موضوع و ساختار آن را زائیده اندیشه خود می داند. بنابراین این تراوش ذهنی، هر چند کممایه، اما شاید بتواند انگیزهای برای اندیشههای بزرگ پس از خود شود.
پرحجمترین نوشته در امور خارق عادت و کرامات را می توان «مدینه معاجز الائمه الاثنی عشر[۲]» نام برد که در هفت جلد به کرامات پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) پرداخته است اما هیچ گونه تحلیل مفهومی و حتی گوشهی چشمی به مبانی کراماتش نینداخته است. «جامع کرامات الاولیاء» نگاشته دیگری است که در دو جلد سامان یافته و چنانکه خود می گوید به انگیزه حدیث کرامت صحابی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و افراد دیگری که در نوشتههای جامع پیشینش جا مانده، به فرجام رسانده است و حتی در برخی موارد هویت دارنده کرامت نیز برای نویسنده نامشخص بوده و خود در ابتدای کتاب بدین نکته آگاهی داده است. البته فهرست بیش از چهل کتاب از نوشتهها و جوامع تذکرهنویسی را نام برده که دیدن آنها برای طالبان اینگونه سخنان مفید خواهد بود. نویسنده کلیاتی در تعریف کرامت و مانند آن را به ثبت رسانده اما به پیشگاه وحی بار نیافته و خوشهای نچیده و در موضوع ما ورود پیدا نکرده است هر چند در مقدمه نزدیک به نود صفحهای خود، در حد دو صفحه به واژه و معناشناسی کرامت و ولیّ پرداخته و به چند نمونه قرآنی اشارهای کوتاه داشته است و در زیر عنوان المطلب الاول تا الرابع به اثبات کرامات اولیا، انواع کرامات، اینکه کرامات نتیجه طاعات است و در پایان به طبقات مراتب و اصناف اولیا پرداخته است.[۳] سپس در دو جلد به یادکرد ۵۴ تن از صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و پس از آن به اولیای خداوند به ترتیب تاریخ زندگی آنها، به حدیث کرامتشان همت گمارده و برخی کارهای خارق عادتشان را فراهم آورده است.
شکل ۴- ۲۳ شماتیکی از جریان ترکیبی عبوری از روی سرریز و زیر دریچه در بستر متحرک ۶۳
فهرست شکلها
عنوان صفحه
) برای بستر رسوب ۶۴
شکل ۴- ۲۵ نمودار تغییرات نسبت دبیهای نرمافزار و مشاهداتی ۶۵
شکل ۴-۲۶ توزیع مؤلفه طولی سرعت جریان در اطراف سازه ترکیبی ۶۶
شکل ۴-۲۷ الگوی جریان اطراف سازه ترکیبی سرریز – دریچه (الف. بردارهای سرعت ب. خطوط جریان) ۶۶
شکل ۴-۲۸ توزیع تنش برشی در اطراف حفره آبشستگی پاییندست سازه ترکیبی سرریز- دریچه در ابتدای اجرای برنامه ۶۷
) برای بستر رسوب و بستر صلب ۶۷
شکل ۴-۳۰ نمودار رابطه حداکثر عمق آبشستگی با نسبت دبیهای عبوری از رو و زیر سازه ترکیبی ۶۸
فصل اول
مقدمه
۱-۱- مقدمه
یکی از عمدهترین مشکلات سازههایی از قبیل سرریزها، دریچهها و حوضچههای آرامش که در بالادست بسترهای فرسایشپذیر قرار دارند، آبشستگی در مجاورت سازه است که علاوهبر تأثیر مستقیم بر پایداری سازه، ممکن است باعث تغییر مشخصات جریان و در نتیجه تغییر در پارامترهای طراحی سازه شود. به دلیل پیچیدگی موضوع، اکثر محققین آن را به صورت آزمایشگاهی بررسی کرده اند که با وجود تمام دستآوردهای مهمی که تاکنون در زمینه آبشستگی موضعی حاصل گردیده است، هنوز هم شواهد زیادی از آبشستگی گسترده در پایاب دریچهها، سرریزها، شیبشکنها، کالورتها و مجاورت پایههای پل دیده میشود که میتواند پایداری این سازهها را با خطرات جدی مواجه کند.
پدیده آبشستگی زمانی اتفاق میافتد که تنش برشی جریان آب عبوری از آبراهه، از میزان بحرانی شروع حرکت ذرات بستر بیشتر شود. تحقیقات نشان داده است که عوامل بسیار زیادی بر آبشستگی در پاییندست سازه تأثیرگذار هستند که از جمله آنها میتوان به اندازه و دانهبندی رسوبات، عمق پایاب، عدد فرود ذره، هندسه سازه و … اشاره کرد (کوتی و ین[۱] (۱۹۷۶)، بالاچاندار[۲] و همکاران (۲۰۰۰)، کلز[۳] و همکاران (۲۰۰۱)، لیم و یو[۴] (۲۰۰۲)، فروک[۵] و همکاران (۲۰۰۶)، دی و سارکار[۶] (۲۰۰۶) و ساراتی[۷] و همکاران (۲۰۰۸)).
دریچهها و سرریزها به طور گسترده به منظور کنترل، تنظیم جریان و تثبیت کف، در کانالهای باز مورد استفاده قرار میگیرند. بر اثر جریان ناشی از جت عبوری از رو یا زیر سازهها، امکان ایجاد حفره آبشستگی در پاییندست سازهها وجود دارد که ممکن است پایداری سازه را به خطر اندازد؛ بنابراین تعیین مشخصات حفره آبشستگی مورد توجه محققین هیدرولیک جریان قرار گرفته است.
به منظور افزایش بهرهوری از سازههای پرکاربرد سرریزها و دریچهها، میتوان آنها را با هم ترکیب نمود بهطوریکه در یک زمان آب بتواند هم از روی سرریز و هم از زیر دریچه عبور نماید. با ترکیب سرریز و دریچه میتوان دو مشکل عمده و اساسی رسوبگذاری در پشت سرریزها و تجمع رسوب و مواد زائد در پشت دریچهها را رفع نمود. در سازه ترکیبی سرریز- دریچه، شرایط هیدرولیکی جدیدی حاکم خواهد شد که با شرایط هیدرولیکی هر کدام از این دو سازه بهتنهایی متفاوت است.
۱-۲ تعاریف
۱-۲-۱ سرریزها
یکی از سازههای مهم هر سد را سرریزها تشکیل می دهند که برای عبور آب اضافی و سیلاب از سراب به پایاب سدها، کنترل سطح آب، توزیع آب و اندازه گیری دبی جریان در کانالها مورداستفاده قرار میگیرد. با توجه به حساس بودن کاری که سرریزها انجام می دهند، باید سازهای قوی، مطمئن و با راندمان بالا انتخاب شود که هر لحظه بتواند برای بهره برداری آمادگی داشته باشد.
معمولاً سرریزها را بر حسب مهمترین مشخصه آنها تقسیم بندی می کنند. این مشخصه می تواند در رابطه با سازه کنترل و کانال تخلیه باشد. بر حسب اینکه سرریز مجهز به دریچه و یا فاقد آن باشد به ترتیب با نام سرریزهای کنترلدار و یا سرریزهای بدون کنترل شناخته میشوند.
۱-۲-۲ دریچهها
دریچهها سازه هایی هستند که از فلزات، مواد پلاستیکی و شیمیایی و یا از چوب ساخته میشوند. از دریچهها به منظور قطع و وصل و یا کنترل جریان در مجاری عبور آب استفاده می شود و از لحاظ ساختمان به گونه ای میباشند که در حالت بازشدگی کامل عضو مسدود کننده کاملاً از مسیر جریان خارج میگردد.
دریچهها در سدهای انحرافی و شبکه های آبیاری و زهکشی کاربرد فراوان دارند. همچنین برای تخلیه آب مازاد کانالها، مخازن و پشت سدها به کار میروند (نواک[۸] و همکاران، ۲۰۰۴).
دریچهها به صورت زیر دستهبندی میشوند:
بر اساس محل قرارگیری: دریچههای سطحی و دریچههای تحتانی. دریچه سطحی تحت فشار کم و دریچه تحتانی تحت فشار زیاد قرار میگیرند.
بر اساس کاری که انجام می دهند: دریچههای اصلی، تعمیراتی و اضطراری. دریچه اصلی به طور دائم مورد بهره برداری قرار میگیرند. برای تعمیرات از دریچه تعمیراتی و در زمان حوادث از دریچه اضطراری استفاده می شود.
بر اساس مصالح بدنه: دریچههای فولادی، آلومینیومی، بتنی مسلح، چوبی و پلاستیکی. دریچه فولادی به خاطر استقامت زیاد به صورت وسیع مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس نوع بهره برداری: دریچههای تنظیم کننده دبی و دریچههای کنترل کننده سطح آب
بر اساس مکانیزم حرکت: دریچههای خودکار، هیدرولیکی، مکانیکی، برقی و دستی. دریچه خودکار بر اساس نیروی شناوری و وزن دریچه و بدون دخالت انسان کار می کند. دریچه هیدرولیکی بر اساس قانون پاسکال عمل مینماید. دریچه برقی از دستگاههای برقی، دریچه مکانیکی با بهره گرفتن از قانون نیرو و بازو و بالاخره دریچه دستی به صورت ساده با دست جابهجا میشوند.
بر اساس نوع حرکت: دریچههای چرخشی، غلطان، شناور و دریچههایی که در امتداد یا در جهت عمود بر جریان حرکت مینمایند.
بر اساس انتقال فشار آب: دریچهها ممکن است فشار را به طرفین یعنی به پایه های پل یا به تکیهگاهها منتقل نمایند و یا ممکن است نیروی فشار آب بر کف منتقل شود و یا ممکن است نیروی فشار آب به هر دو یعنی هم تکیهگاهها و هم بر کف منتقل شود.
۱-۲-۳ سازه ترکیبی سریز – دریچه
ترکیب سرریز - دریچه یکی از انواع سازههای هیدرولیکی میباشد که در سالهای اخیر عمدتاً برای عبور سیال در مواردی که سیال حاوی سرباره و رسوب به صورت همزمان میباشد (مانند کانال عبور فاضلاب) بکار رفته است. سازه ترکیبی سرریز - دریچه با تقسیم دبی عبوری از بالا و پایین خود از انباشت سرباره و رسوب در پشت سازه جلوگیری می کند. از دیگر کاربردهای عملی این ترکیب، میتوان انواع سدهای تأخیری را نام برد. در سدهای تأخیری برای جلوگیری از انباشت رسوب در پشت سد که منجر به کاهش حجم مفید مخزن میگردد اقدام به تعبیه تخلیهکننده های تحتانی میگردد. از طرف دیگر این نوع سدها به علت برآورد اهداف طراحی و عبور سیلابهای محتمل به صورت روگذر نیز عمل می کنند که از این دو جهت، مدل ترکیبی سرریز - دریچه ایده مناسبی برای تحلیل این نوع سدها میباشد. اگرچه این نوع سازه دارای کاربرد فراوانی در سازههای هیدرولیکی میباشد.
جهت به حداقل رساندن مشکلات در سرریزها و دریچهها و همچنین جهت بالا بردن مزایای آنها میتوان از سازه ترکیبی سرریز - دریچه استفاده کرد به طوری که در یک زمان، جریان آب بتواند هم از روی سرریز و هم از زیر دریچه عبور نماید. این وسیله ترکیبی میتواند مشکلات ناشی از فرسایش و رسوبگذاری را مرتفع نماید (دهقانی و همکاران، ۲۰۱۰).
همچنین با این روش، رسوبات و مواد زائد در پشت سرریزها انباشته نمیشوند (ماخرک، ۱۹۸۵).
مشکلاتی را که در اثر وجود مواد رسوبی یا شناور در آب انتقالی برای آبیاری حاصل میشود، میتوان با بهره گرفتن از سازه ترکیبی سرریز - دریچه به مقدار زیادی کاهش داده که امکان اندازهگیری دقیقتر و سادهتر را به همراه دارد ( اسماعیلی و همکاران، ۱۳۸۵).
سیستم سرریز - دریچه امکان عبور جریان را از پایین و بالای یک مانع افقی در قسمت میانی مجرا به طور همزمان فراهم نموده، بدین صورت که مواد قابل رسوب را در پشت دریچه به صورت زیرگذر و مواد شناور را به صورت روگذر سرریز عبور میدهد (شکل ۱- ۱).
جریان عبوری از زیر دریچه
جریان عبوری از روی سرریز
شکل ۱- ۱ شماتیکی از جریان ترکیبی عبوری همزمان از روی سرریز و زیر دریچه
از اینرو تعیین شکل و حداکثر عمق آبشستگی در پاییندست سرریز و دریچه ترکیبی به منظور تثبیت وضعیت بستر می تواند مفید واقع شود.
۱-۲-۴ آبشستگی
آبشستگی یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در مهندسی رودخانه و هیدرولیک جریان در بسترهای آبرفتی میباشد. چنانچه در یک بازه مورد بررسی، مقدار رسوب وارد شده کمتر از مقدار رسوب خارج شده باشد، عمل فرسایش کف رودخانه و یا بدنه آن رخ میدهد و کف رودخانه بتدریج عمیق می شود. از جمله اثرات منفی گود شدن بستر رودخانه، میتوان به شکست برشی و لغزش در بستر و نیز گرادیان هیدرولیکی خروجی اشاره کرد که در نهایت، افزایش فشار بالابرنده و ایجاد پدیده تراوش را در پی دارد.
به فرسایش بستر و کناره آبراهه در اثر عبور جریان آب، به فرسایش بستر در پاییندست سازههای هیدرولیکی به علت شدت جریان زیاد و یا به فرسایش بستر در اثر بوجود آمدن جریانهای متلاطم موضعی، آبشستگی گویند. عمق ناشی از فرسایش بستر اولیه را عمق آبشستگی مینامند. (کتاب هیدرولیک کانالهای روباز، دکتر ابریشمی)
از آنجا که مکانیزم عمل آبشستگی در مکانهای مختلف متفاوت میباشد، از این رو آبشستگی را به دو نوع تقسیم بندی می کنند:
نوع اول آبشستگی تنگشدگی[۹] میباشد. این نوع آبشستگی در دو حالت اتفاق میافتد:
الف) در جایی که رودخانه هنوز به حالت تعادل نرسیده و پتانسیل حمل رسوب در بازهای از رودخانه بیش از میزان رسوب ورودی به این بازه باشد.
ب) در جایی که سرعت جریان به دلایلی مانند کاهش مقطع رودخانه در محل پلها، افزایش پیدا میکند که در مقطع تنگ شده آبشستگی اتفاق میافتد.
در محل احداث پل، آبشکن و یا دیواره ساحلی معمولاً عرض رودخانه را کاهش میدهند. این عمل باعث میشود که سرعت جریان در این محدوده افزایش یابد. در نتیجه به ظرفیت حمل رسوب افزوده شده و سبب خواهد شد تا بستر رودخانه در این محل فرسایش یابد. عمل فرسایش آنقدر ادامه مییابد تا ظرفیت حمل رسوب کاهش یافته و برابر با ظرفیت حمل رسوب در مقطع بالادست گردد. در این حالت، نرخ فرسایش در این محل کمتر میشود. هر چند این فرسایش موجب میشود که تأثیر پسزدگی آب در بالادست کاهش یابد ولی به خاطر این مسئله نباید اجازه داده شود تا فرسایش صورت گیرد زیرا آبشستگی باعث خطرات جدی مثل واژگونی پل میگردد.
گزارش اهداف کوتاه مدت و بلندمدت
بازارهای عمده و اصلی
متوسط پاداش هر یک ازکارکنان و مدیران
سهم از بازار
رویدادهایی (مالی و غیرمالی) که نتایج سال جاری را تحت تأثیر قرار میدهد
محیط رقابتی
سود پیشبینی شده
متغیرهای این تحقیق در سه سطح ساختاری، عملکردی و بازار به شرح زیر است:
متغیرهای ساختاری: اندازه شرکت، نسبت بدهی، پراکندگی مالکیت و عمر شرکت
متغیرهای عملکردی: نسبت حاشیه سود، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت جاری
متغیرهای بازار: نوع صنعت، اندازه موسسه حسابرسی
نتایج آزمونهای فرضیات نشان داد که به جز اندازه شرکت، سایر متغیرها با میزان افشای اطلاعات رابطهای ندارند(خالدالسعید،۲۰۰۶).
۷- انجینر و همکاران[۱۰۷](۲۰۱۱) در پژوهش خود به بررسی رابطه شهرت شرکت و هزینه بدهی پرداختند. آنها نشان دادند که شهرت شرکت نقش مهمی در تعیین هزینه بدهی شرکت ایفا میکند. آنان از نمرات شهرت شرکت که هر ساله فهرست ۱۰۰۰ شرکت برتر در مجله فورچون منتشر میشود، استفاده کردند و رابطه معکوس معناداری بین شهرت شرکت و دامنه اعتباری اوراق قرضه مشاهده نمودند.. هم چنین آنان این اثر را برای شرکتها با عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر را بزرگ تر یافتند. آنها بدین نتیجه رسیدند که با ۰٫۵ نمره افزایش در نمره شهرت بالاتر، بین ۰٫۱ درصد تا ۰٫۲ درصد هزینه بدهی کاهش می یابد. هم چنین تغییر در نمره شرکت میتواند مقادیر تغییرات مقطعی در دامنه اعتباری اوراق قرضه شرکت را توضیح دهد(انجینر و همکاران، ۲۰۱۱).
۸- کاو و همکاران[۱۰۸](۲۰۱۲) در پژوهشی تحت عنوان “آیا شهرت شرکت بر کیفیت گزارشگری مالی تاثیر میگذارد؟ (شواهدی از تجدید ارائه) ” رابطه بین شهرت شرکت و احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی را بررسی کردند. آنان به موضوع تجدید ارائه توجه کردند به دلیل اینکه آن یکی از بیشترین شواهدی است که در گزارشگری مالی با کیفیت پایین مشاهده میشود. فرضیه آنان این بود که موضوع شهرت شرکت بر فرایند گزارشگری مالی تاثیر می گذارد و میزان اظهار نادرست در صورتهای مالی و در نهایت میزان تجدید ارائه را کاهش میدهد.
آنان از شهرت شرکت بر مبنای فهرست برترین شرکتها که در مجله فورچون ارائه میشود استفاده کردند و با کنترل متغیرهایی مانند گردش CEO، حاکمیت شرکتی، حق الزحمه حسابرسی که معیاری از تلاش حسابرس است، بدین نتیجه رسیدند که شرکتهایی با نمره شهرت بالاتر با احتمال کمتری صورتهای مالی شان دارای گمراهی و اظهار نادرست است. به علاوه این پژوهشگران پس از کنترل متغیر حاکمیت شرکتی، دریافتند که شهرت شرکت رابطه مثبتی با حق الزحمه حسابرسی دارد(کاو و همکاران،۲۰۱۲)
۹- کاو و همکاران[۱۰۹](a2013) در پژوهش خود با عنوان اینکه آیا شهرت شرکت بر کیفیت افشای اختیاری اهمیت دارد به بررسی رابطه شهرت شرکت و میزان افشای اختیاری اطلاعات پرداختند. معیار شهرت شرکت در تحقیق آنان بر اساس فهرست برترین شرکتهای آمریکا که هر ساله در مجله فورچون منتشر می گردد، میباشد. نمونه آنان ۱۳۲۵۵شرکت-سال برای سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ را در بر می گرفت. آنان دلایل متعددی درخصوص اینکه شرکتهایی با شهرت بیشتر، افشای اختیاری کیفی بیشتری را منتشر میکنند، عنوان کردند. اولاُ، شرکتهای مشهورتر نسبت به دیگر شرکتها به منظور نشان دادن کیفیت برترشان و به دست آوردن ارزیابیهای مثبت از طرف فعالان بازار و همچنین نگهداشت آن انگیزههای بیشتری به افشای اختیاری دارند. ثانیاُ، در مقایسه با شرکتهای دیگر، شرکتهای مشهورتر، توجه و بررسی عمومی بیشتری را به سمت خود جلب میکنند و این فشار مضاعفی برای انجام رویههایی که ذینفعان را منتفع می سازد از جمله افشای اختیاری با کیفیت و تداوم بیشتر اطلاعات، ایجاد میکند. ثالثاُ، شرکتهایی با شهرت بیشتر نسبت به شرکتهای دیگر، بیشتر در معرض از دست دادن این مزیت هستند، چون شهرت بنای پیچیده ای است که در طی زمان کسب میشود و زمانیکه فرو بریزد، بنا نهادن دوباره آن در برخی از موارد، غیرممکن است. هزینه بالاتر از دست رفتن شهرت شرکتهای مشهورتر نسبت به هزینه اضافی افشای با کیفیت، انگیزه اضافی به افشا را برای این شرکتها ایجاد می سازد. و بر این اساس فرضیه تحقیق را چنین تدوین نمودند: “شرکتهای مشهورتر به احتمال بیشتر، دارای سطح بالاتری از افشای اختیاری اطلاعات نسبت به سایر شرکتها هستند.”
در پژوهش آنان، انتشار پیشبینی سود، تعداد، تداوم و دقت آن به عنوان معیار کیفیت افشای اختیاری در نظر گرفته شد. هم چنین مالکیت مدیران، نسبت ارزش بازار به دفتری، بازدهی سهام شرکت، اندازه شرکت و تعداد بخشهای تجاری که در تحقیقات قبلی به این نتیجه رسیده بودند که با سیاست افشای اطلاعات شرکت همبستگی دارند به عنوان متغیرهای کنترلی لحاظ شدند.
در پایان آنان بدین نتیجه دست یافتند که شرکتها با شهرت بالاتر، نسبت به دیگر شرکتها، تمایل بیشتری به انتشار پیشبینی سود دارند. همچنین، پیشبینی سود آنها با دقت بیشتری صورت میگیرد. لذا شهرت شرکت درتصمیمات درمورد افشای اختیاری دارای اهمیت است و برفضای اطلاعاتی اثرگذاراست(کاو و همکاران،۲۰۱۳).
۱۰- کاو و همکاران[۱۱۰] (b2013) به بررسی اینکه آیا شرکتها با شهرت بالاتر از هزینه سرمایه کمتری منتفع میشوند، پرداختند. نمونه تحقیق آنان شامل ۹۲۷۶ شرکت بزرگ آمریکایی برای سال های ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۱ بود. پس از لحاظ کردن متغیرهای کنترلی که بر هزینه سرمایه شرکت تاثیرگذار است از جمله بتای شرکت، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به بازار، نسبت بدهی بلندمدت به ارزش بازار، نسبت بازدهی به حقوق صاحبان سهام، بازدهی سهام شرکت، صرف ریسک صنعت، پیشبینی سود هرسهم، بازده داراییها، مالکیت سرمایهگذاران نهادی و عمل به تعهدات، شرکتها با شهرت بالاتر از هزینه سرمایه کمتری منتفع میشوند. همچنین آنان دریافتند تاثیر شهرت بر هزینه سرمایه شرکت با میزان عدم تقارن اطلاعاتی افزایش مییابد که این نتیجه با این موضوع که شرکتهای مشهورتر اطلاعات بیشتری ارائه میدهند، مطابقت دارد(کاو و همکاران،b2013).
۲۳-۲- جمع بندی و نتیجهگیری
تصمیمات اقتصادی براساس اطلاعات مالی و غیرمالی قابلاتکا اتخاذ میشود . مقایسه شرکتها و تعیین جایگاه و رتبه آنان براساس شاخصهای مالی و غیرمالی اطلاعات شفاف و قابلفهمی را به استفاده کنندگان درونسازمانی و برونسازمانی ارائه میکند. استفاده کنندگان برونسازمانی از جمله سرمایهگذاران و اعتباردهندگان، به منظور تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری و اعتباردهی از این اطلاعات استفاده میکنند. همچنین، مدیران هم به عنوان استفاده کنندگان درونسازمانی با سنجش عملکرد خود در مورد استفاده بهینه از منابع شرکت تصمیمگیری می نمایند.
انتظار می رود همان گونه که شهرت و اعتبار که در پی یکسری اقدامات و عملیات و مدیریت صحیح به دست آمده، بر تصمیمگیری واقدامات بعدی عملیاتی و مالی شرکت ، گزارشگری و افشاء تاثیر داشته باشد.
افشای اختیاری شرکت نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران برونسازمانی ایفا میکند. منافع حاصل از افشای اختیاری اطلاعات هم برای تامینشونده و هم برای تامینکننده سرمایه، انگیزه افشای داوطلبانه اطلاعات را در مدیران تقویت میکند. در واقع باعث کاهش عدم اطمینان سرمایهگذار و اعتباردهندگان درخصوص بازده شرکت میشود و به دنبال آن منابع مالی شرکت تامین میگردد.
مطالعه ادبیات پیشینه نشان میدهد که شهرت شرکت میتواند بر تصمیمگیری و اقدامات عملیاتی و مالی شرکت، گزارشگری و افشاء، از یک سو و از سوی دیگر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران و تامینکنندگان مالی تاثیر بگذارد.
از جمله دلایل درخصوص اینکه شرکتهای با شهرت بیشتر، افشای اختیاری کیفی بیشتری را منتشر میکنند، این است که اولاُ، شرکتهای مشهورتر نسبت به دیگر شرکتها به منظور نشان دادن کیفیت برترشان و به دست آوردن ارزیابیهای مثبت از طرف فعالان بازار و همچنین نگهداشت آن انگیزههای بیشتری به افشای اختیاری دارند. ثانیاُ، در مقایسه با شرکتهای دیگر، شرکتهای مشهورتر، توجه و بررسی عمومی بیشتری را به سمت خود جلب میکنند و این فشار مضاعفی برای انجام رویههایی که ذینفعان را منتفع می سازد از جمله افشای اختیاری با کیفیت و تداوم بیشتر اطلاعات، ایجاد میکند.
پس از مطالعات انجام شده در خصوص ادبیات و پیشینه تحقیق که از نظر گذشت، مشخص شد :
- در مورد موضوع رابطه رتبهبندی شرکت بر اساس شاخصهای مالی و غیرمالی با میزان افشای اختیاری تحقیقات قابل ملاحظهای مشاهده نشده و بنابراین خلاء تحقیقاتی موجود انگیزه بیشتری برای انجام این تحقیق ایجاد کرد. هرچند که مطالعات اولیه نیز این موضوع را نشان می داد.
- مبنایی برای پرسشها و فرضیههای تحقیق فراهم گردید و مبانی نظری حمایت کننده متغیرهای تحقیق استخراج شد. افزون بر آن مطالعات مذکور موجب شد که محکی برای مقایسه یافته های این تحقیق با سایر تحقیقات در این زمینه فراهم شود.
۲۳-۲- خلاصه فصل
در فصل حاضر به دو بخش مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرداخته شد. در هر دو قسمت سعی شد تا حتیالامکان به تمامی جنبه های موضوع پرداخته شود و از مقالات موجود و تحقیقات و پژوهشهای انجام شده داخلی و خارجی استفاده گردد. در فصل پیش رو نیز روش تحقیق، فرضیهها، مبانی اندازهگیری متغیرها، جامعه و نمونه آماری تحقیق، منابع اطلاعاتی و روشهای آماری جهت تجزیه و تحلیل ارائه میگردد.
۱-۳- مقدمه
بکار گیری روش علمی در تحقیق تنها راه دستیابی به دستاوردهای قابل قبول و علمی است،لذا برای انجام یک پژوهش معتبر به روش شناسی[۱۱۱] نیاز است.روش شناسی،پژوهش را منظم،منطقی و اصولی کرده و جست و جوی علمی را نیز راهبری میکند(خاکی،۱۳۹۰).شکی نیست که پی بردن به قاعده و نظم میان پدیده ها و رویداد ها در علوم انسانی و اجتماعی(از جمله علوم رفتاری) به مراتب از علوم زیستی و فیزیکی دشوارتر است.بدلیل اینکه ما در علوم انسانی با انسان سروکار داریم و هیچ قاعده مشخص شده ای وجود نداردو انسان خود صاحب اختیار است. باید توجه داشت که رفتار آدمی پیچیده است و عواملی بسیاری در ایجاد آن دخالت دارد که به ظاهر آن را سازمان نیافته و حتی متناقض جلوه گر میکند؛ اما می توان با روش مناسب به شناخت آن پرداخت (سرمد و همکاران،۱۳۹۱).
از این رو در فصل حاضر روش پژوهش استفاده شده در این تحقیق تشریح خواهد شد؛و روش شناسی، جامعه و نمونه آماری، روشهای گردآوری اطلاعات، روشهای آماری برای تحلیل اطلاعات، فرضیه ها، آزمون فرضیه ها و مدلهای تحقیق تشریح خواهند شد. دقت در شناسایی روشهای صحیح تحقیق به همراه استفاده درست از آن ها به روایی تحقیق و نتایج آن کمک شایانی خواهد نمود.
۲-۳- روش شناسی تحقیق
پیش از شروع بحث در رابطه با روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، لازم است تعاریف تحقیق[۱۱۲] و روش شناسی را به اختصار مورد نظر قرار دهیم.
“تحقیق فرایندی است که از طریق آن می توان درباره ناشناخته ها به جستجو پرداخت و نسبت به آن شناخت لازم را کسب کرد. در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته ها تحت عنوان روش شناسی یاد میشود(اندرسون و برنز[۱۱۳]،۱۹۸۹ , به نقل از سرمد و دیگران,۱۳۹۱).
یک محقق پس از انتخاب موضوع باید به دنبال روش تحقیق باشد و همان طور که اشاره شد انتخاب روش پژوهش بستگی به اهداف، ماهیت موضوع و امکانات اجرایی آن دارد و تشریح روش انتخاب شده در هر پژوهش علمی از اهمیت خاصی برخوردار است.
به عبارت دیگر هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه و روشی را آغاز کند تا او را هرچه دقیق تر، آسان تر و سریع تر در دستیابی به پاسخ یا پاسخ هایی که برای پرسش تحقیق در نظر گرفته شده یاری نماید.
به طور کلی روشهای تحقیق در علوم رفتاری را می توان با توجه به دو معیار الف)هدف تحقیق و ب)نحوه گردآوری داده ها تقسیم کرد که هر یک از این معیار ها خود به دسته های مختلفی تقسیم میشوند.
الف)تحقیقات علمی بر اساس هدف تحقیق
تحقیقات علمی بر اساس هدف تحقیق به سه دسته تقسیم میشود: بنیادی، کاربردی، تحقیق و توسعه.
۱-تحقیق بنیادی:هدف اساسی این نوع تحقیقات آزمون نظریه ها،تبین روابط بین پدیده ها و افزودن به مجموعه ی دانش موجود در یک زمینه خاص است. تحقیقات بنیادی، نظریه ها را بررسی میکند و آنها را تایید، تعدیل یا رد میکند.
۲-تحقیق کاربردی: هدف تحقیقات کاربردی توسعه ی دانش کاربردی در یک زمینه خاص است.به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت میشود.
۳-تحقیق و توسعه: فرایندی است که به منظور تدوین و تشخیص مناسب بودن یک فرآورده مانند طرح، روش و برنامه انجام میشود. هدف اساسی در این نوع تحقیقات تدوین با تهیه برنامه ها، طرح ها و امثال آن است.
ب) تحقیقات بر حسب نحوه گردآوری داده ها
تحقیقات علمی را بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز تحقیق (طرح تحقیق) می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:
۱-تحقیق توصیفی(غیر آزمایشی): تحقیق توصیفی شامل مجموعه روشهایی است که هدف آن ها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است. اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیمگیری باشد.
تحقیق توصیفی را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:
۱-تحقیق پیمایشی ۲-تحقیق همبستگی ۳-اقدام پژوهی ۴- بررسی موردی ۵- تحقیق پس-رویدادی
۲-تحقیق آزمایشی:به منظور برقراری رابطه علت – معلولی میان دو یا چند متغیر از طرح های آزمایشی استفاده میشود.
از آن جا که پژوهش حاضر به توصیف آن چه که هست یا به عبارتی به توصیف شرایط موجود بدون دخل،تصرف، الزام و توصیه می پردازد و با توجه به آن که قضاوت های ارزشی در این تحقیق کم رنگ می نماید ، پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی حسابداری قرار می گیرد. به علاوه با توجه به اینکه از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیه های آن استفاده شده است در گروه تحقیقات غیرآزمایشی (شبه آزمایشی) طبقه بندی می گردد. همچنین از آن جا که هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین رتبهبندی شرکتها و میزان افشای اختیاری آنها است و نظر به ماهیت و روشی که در این مطالعه استفاده می شود نوعی تحقیق توصیفی- هم بستگی به شمار می رود.
۳-۲- روش تحقیق………………………………………………………………………………………………………….۱۱۷
۳-۳- جامعه و نمونه آماری………………………………………………………………………………………………۱۱۷
۳-۴- روش اجرای تحقیق………………………………………………………………………………………………..۱۱۷
۳-۵- روش و ابزار گردآوری اطلاعات………………………………………………………………………………۱۱۸
۳-۶- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………………………………………………………………………..۱۱۸
۳-۷- ادبیات شفاهی………………………………………………………………………………………………………..۱۱۸
۳-۸- ضرب المثل ها………………………………………………………………………………………………………۱۱۹
۳-۹- تحلیل برخی از ضرب المثل های رایج در منطقه سندرک……………………………………………۱۲۵
۳-۱۰- قصّه ها……………………………………………………………………………………………………………….۱۲۹
۳-۱۰-۱- از محبت خارها گل می شود……………………………………………………………………………..۱۲۹
۳-۱۰-۲- قصه احمدک و دختر پادشاه………………………………………………………………………………۱۳۰
۳-۱۰-۳- آدم و پری……………………………………………………………………………………………………….۱۳۳
۳-۱۰-۴- قصه ی دُرونج…………………………………………………………………………………………………۱۳۴
۳-۱۱- اشعار محلی…………………………………………………………………………………………………………۱۳۶
۳-۱۲- مدح ها……………………………………………………………………………………………………………….۱۳۹
۳-۱۳- مناجات موزون بعد از نماز……………………………………………………………………………………۱۴۰
۳-۱۴- لالایی………………………………………………………………………………………………………………….۱۴۰
۳-۱۵- شعرهای کودکان هنگام بازی………………………………………………………………………….. ۱۴۳
فصل چهارم:یافته های تحقیق………………………………………………………………………………………….۱۴۴
۴-۱- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………….۱۴۵
۴-۲- زبان و گویش…………………………………………………………………………………………………………۱۴۵
۴-۳- انواع واژگان در گویش میرشکار……………………………………………………………………………….۱۴۶
۴-۴- اسامی برخی از حیوانات در گویش میرشکار………………………………………………………………۱۴۷
۴-۵- برخی واژه ها در فرهنگ مردم سندرک………………………………………………………………..۱۴۸
فصل پنجم:جمع بندی و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها………………………………………………………۱۵۵
۵-۱- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………۱۵۶
۵-۲- خلاصه تحقیق………………………………………………………………………………………………..۱۵۶
۵-۳-خلاصه یافته ها………………………………………………………………………………………………..۱۵۷
۵-۴- بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………۱۵۷
۵-۵- نتیجه گیری کلی……………………………………………………………………………………………..۱۵۹
۵-۶- پیشنهادهای تحقیق…………………………………………………………………………………………………..۱۵۹
۵-۶-۱- پیشنهادهای کاربردی…………………………………………………………………………………….۱۵۹
۵-۶-۲- پیشنهادهای پژوهشی……………………………………………………………………………………۱۶۰
فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………….۱۶۱
پیوست ها………………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۴
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول ۲-۱ : زیارتگاه ها و مکان های مقدس رایج در منطقه سندرک……………………………………….۶۵
جدول ۲-۲ : آمار سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی در منطقه سندرک…………………………۶۶
جدول ۲-۳ : اوقات شبانه روز……………………………………………………………………………………………۱۰۳
جدول ۲-۴ : اوقات چند شب و روز…………………………………………………………………………………..۱۰۳
جدول ۴-۱: الفبای آوا نویسی…………………………………………………………………………………………….۱۵۴
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل۲-۱ : نحوه قرار گرفتن نظام طبقاتی و قومیتی منطقه سندرک……………………………………………۶۳
فصل اول
کلیات طرح تحقیق
۱-۱- مقدمه
امروزه در اغلب کشورهای جهان به ادبیات عامیانه و گردآوری آن توجه خاصی می شود.بسیاری از دانشگاه های معتبر به عنوان یک رشته مستقل و یا حداقل به عنوان شاخه ای سترگ از رشته مردم شناسی به گردآوری و تقسیم بندی و بازشناسی ادبیات عامیانه پرداخته اند.برای گردآوری،ثبت،دسته بندی و نگاهداری ادبیات عامیانه راهکارهای علمی نوشته اند و به کار می برند.پژوهشکده های بسیاری تمامی هم و غم خویش را روی مطالعه و پژوهش گرد آمده های ادب عوام متمرکز کرده اند، تا آنجا که در شاخص های توسعه(چه فرهنگی و چه اقتصادی)پرداختن به ادبیات عامیانه جایگاه ویژه ای یافته و کشوری که برای گردآوری و دسته بندی و پژوهش ادب عوام سرمایه گذاری بیشتری کرده باشد،توسعه یافته تر قلمداد میشود(رحماندوست،۱۳۸۴، ۱۰۷-۱۰۴).
ادبیات شفاهی از عمق اجتماع برخاسته است.این ادبیات که از رنج و درد و کار و معیشت مردم نشانه ها دارد،نه تنها به مردم،به معنای عام،وابسته است بلکه در ادبیات مکتوب نیز رسوخ کرده و به زبان و بیان ناموران عرصه ادب،به معنای خاص،راه یافته است.تأثیر متقابل ادبیات شفاهی و ادبیات مکتوب را در تداول عام نیز می توان شاهد بود . آنجا که استناد به قول معروف می شود،از اندیشه مندی سخن به میان می آید که به امور و مسائل حیات اشرف دارد اما کسی نامش را نمی داند و این شخص وابسته به فرهنگ عامه است،و آنجا که به قول فلان و بهمان استناد می شود،از اندیشه مندی که متعلق به فرهنگ خاصه است نام برده می شود که سخنش مشابهتی با سخن فرد ناشناس فرهنگ عامه دارد(اشکوری،۱۳۷۷،۶۸-۵۹).
مهمترین ویژگی های ادبیات شفاهی به شرح زیر می باشند:مجهول المؤلف بودن،شکل انتقال، خاستگاه ،تکرار،سرگرم کنندگی،زبان وآموزش(جعفری ،۱۳۸۴،۱۰۵-۱۰۲).
حال دراین فصل به ذکر بیان مسئله،اهمیت وضرورت تحقیق،اهداف،سؤالات وفرضیات تحقیق وهمچنین تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها پرداخته می شود.
۱-۲- بیان مسأله
ادبیات شفاهی بخش مهمی از فولکلور[۱] است و برای آن که درک دقیقی از آن حاصل گردد ، لازم است که توضیحاتی درباره فولکلور ارائه گردد.فولکلور که در زبان فارسی به فرهنگ مردم ، فرهنگ عامه ، دانش عوام ، فرهنگ توده و….ترجمه گردیده است،اولین بار توسط ویلیام جان تامز انگلیسی در سال ۱۸۴۶ میلادی عنوان شد.از نظر وی،این واژه ناظر بر پژوهش هایی بود که باید در زمینه عادات،آداب و مشاهدات،خرافات و ترانه هایی که از ادوار قدیم باقی مانده اند،صورت گرفت از فولکلور تعریف های فراوانی صورت گرفته است . این تعریف ها گاه به هم بسیار نزدیکند و گاه فاصله ای نسبتاً بعید از هم دارند.فی المثل در یکی از فرهنگ های تخصصی به نام ” فرهنگ استاندارد فولکلور ، اسطوره شناسی و افسانه ” قریب بیست و یک تعریف از اصطلاح فولکلور ارائه شده است . این اختلافات بیش از هرچیز به استنباط های متفاوتی مربوط می شود که نسبت به دو جزء این اصطلاح ، یعنی فولک[۲] و لور[۳] در حقیقت ، مفهوم این اصطلاح ارتباط مستقیم با تعریفی دارد که از فولک (مردم یا عامه) و لور (فرهنگ) صورت می گیرد.فی المثل در یکی از فرهنگ های ادبی که به زبان فارسی منتشر گردیده فولک به مفهوم عامیانه در نظر گرفته شده و با توجه به این استنباط درباره ادبیات فولک[۴] که جزئی از فرهنگ عامه بوده چنین آمده است : ” ادبیات عامه در میان جوامعی که اکثریت مردم آن قادر به خواندن و نوشتن نیستند ، رواج دارد .”
” ادبیات عامه یا ادبیات توده یا فرهنگ عوام یا فولکلور در مقابل ادبیات رسمی است که مخلوق ذهن مردم باسواد و تحصیل کرده است و مجموعه ای است از ترانه ها و قصه های عامیانه ، نمایش نامه ها ، ضرب المثل ها ، سحرو جادو و طب عامیانه که در میان مردم ابتدایی و بی سواد رواج دارد .”
یکی از موضوعات مورد بررسی فولکلور را ادبیات شفاهی در بر می گیرد که خود به چند نوع یا گونه تقسیم می شود: اساطیر،حکایت های اسطوره ای،افسانه ها،قصه های پهلوانی،حکایت های واقعی، داستان های امثال و لطیفه بخشی از این گونه و هریک دارای ساختار و موضوعی مشخص و متفاوت از دیگری هستند.در عین حال هریک از این انواع،خود به اجزای کوچک تری تقسیم می شوند.ویژگی مشترک انوع فوق ،روایی بودن آن هاست.دسته دیگر شامل آوازها ،ترانه ها ، تصنیف ها ، دوبیتی ها ، تک بیتی ها ، نوحه ها ، اشعارسوگواری ها و لالایی هاست .ویژگی مشترک این انواع ، منظوم بودن آن هاست.دسته دیگر شامل امثال و حکم ، چیستان ها ، لغزها ، زبان زدها ، بازی های زبانی،زبان های زرگری ، زبان مخفی ، تشبیهات عامیانه ، یادگاری ها و دیوارنوشته ها ، ماشین نوشته ها ،اشعاری که برای نوازش خوانده می وشد ، نفرین ها ، حاضر جوابی ها و… وجه دیگر فولکلور،شامل آن دسته از آداب و رسوم مذهبی است که در میان عامه رواج دارد بدون آن که در مذهب رسمی نشانی از آن ها وجود داشته باشد ؛ مانند انواع گوناگون سفره ها . برخی از این آداب حتی ممکن است از طرف تمام یا بخشی از مذهب رسمی منع شده باشد ؛ مانند موارد معینی از سوگواری برای اولیا و مقدسین(قمه زدن و…).جشن های مذهبی نیز بخشی از فولکلور است ؛ مانند عید قربان ، مبعث پیامبر ، عید فطر ، عید غدیر ، مولودی خوانی ها ، دید و بازدید های مخصوص این مراسم ، اشکال پذیرایی ها و …