۴- پدر از آن بچه ارث نمی برد ( ولی بچه از آن مرد ارث می برد ) (همان۱۱۵)
۳-۱۴-۱-۵ عقد نکاح درحال احرام
ماده ۱۰۵۳ قانون مدنی می گوید :« عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است .»
البته عقدی که در حال احرام جاهلاً واقع شود،باطل ولی موجب حرمت ابدی نیست.
۳-۱۴-۱-۶ حرمت ازدواج با محارم از نظر اسلام
-اسلام ازدواج با محارم را به شدت منع نموده و انجام این عمل را مستوجب عذاب میداند،این عمل در جامعه اسلامی عملی زشت و ناپسند است.
در قران کریم در اینباره می خوانیم:
“حرام شد بر شما ازدواج با مادران،خواهران،عمه ها،خاله ها،دختران برادر و دختران خواهر تان و مادران رضاعی و خواهران رضاعی و مادران و دختران زن که در دامن شما تربیت شده اند،اگر با زن معاشرت کرده باشید و اگر دخول با زن نکرده طلاق دهید،باکی نیست که با دختر او ازدواج کنید".
اسلام چون به نسل صحیحو س الم بشری اهمیت زیادی قائل است و به موضوع زن سالم که پایه ی قانون تنازع و بقای حقیقی است نظر دانشمندانه ای دارد.در جمله زیر عمل زنا با محارم را شدیدا منع کرده است.
از حضرت صادق (ع)نقل شده است که فرمود:
“کسی که زنا کند با محارم خود یک ضربت شمشیر به او زده میشود تا هر چه از او کنده شود و چناچه زن در این معاشرت با رغبت رضایت داشته باشد او هم شمشیری بخورد تا هر چه از او کنده شود. ” (اسراء/۲۷)
از بعد علمی و تربیتی باید گفت این امر ضمن اینکه حرمت و حریم خانواده را حفظ می نماید و از هم پاشیدگی آن جلوگیری می نماید.مانع از به وجود آمدن نقص عضوها یا انواع بیماریها میگردد زیرا در بدن افراد ژنها مغلوب و معیوبی وجود دارند که در ازدواج های فامیلی و به ویژه ازدواج با محارم ژنهای معیوب خود را نشان میدهند و موجب پیدایش نقص عضو یا اختلالات جسمی روانی در افراد می گردد. (وسائل الشیعه/باب۱۱)
۳-۱۴-۱-۶ تکمیل بحث:
علاوه بر ازدواج با محارم،اسلام برخی از ازدواج ها را ممنوع اعلام می نمایدکه عبارتند از :
ازدواج با احمق،ازدواج با زناکاران،ازدواج با خویشاوندان نزدیک که همه ی موارد ذکر شده نتیجه ای جز ضعف جسمی،فکری روحی و … نخواهد داشت،هر چند که در نسل های اول هم دیده نشود بالاخره ضعف های موجود،خود را در نسلهای بعد نشان خواهد داد. (موریس شیخی/۱۳۷۶/۹۱)
۳-۱۴-۱-۷ ازدواج با همسر دیگری
۱- هرگاه مردی زن شوهرداری را ،با علم به وجود رابطه زوجیت و حرمت نکاح ، عقدکند ، عقد مزبور باطل و آن زن برآن شخص حرام موبّد می شود . .(میرشمسی/۱۳۸۰/۷۲)
۲-هرگاه مردی با زنی که در عده طلاق یا وفات مرد دیگری است با علم به عده و حرمت نکاح ، عقد ازدواج منعقد کند ، عقد باطل و آن زن نیز بر وی حرام ابدی می شود. . (همان/۷۳)
۳-هرگاه مردی با جهل به شوهر داشتن یا در عده بودن زنی او را به عقد خود درآورد ، چنانچه نزدیکی صورت نگیرد ، عقد باطل می شود ولی حرمت ابدی حاصل نگشته و آن زن بعد از خروج از زوجیت اول یا خروج از عده می تواند با آن مرد ازدواج کند. (همان/)
۴- هرگاه مردی با جهل به شوهر داشتن یا در عده بودن زنی با او ازدواج کند و نزدیکی نماید، عقد باطل و آن دو برهم حرام ابدی می شوند. (همان/)
۳-۱۴-۱-۸ زنا با زن شوهردار یا معتده
ماده ۱۰۵۴ قانون مدنی می گوید :« زنا با زن شوهردار یا زنی که در عده رجعیه است موجب حرمت ابدی است .»
در این مسئله فرقی نمی کند که مرد در حال زنا عالم باشد که زن شوهر دارد یا جاهل و یا زن شوهردار خواه دائم و خواه منقطع باشد و یا زن از شوهر خود مدخوله باشد یا فقط عقد انجام گرفته باشد . همچنین هرگاه مردی با زنی که دوران عده رجعیه را می گذراند زنا کند آن زن بر وی حرام موبد می گردد ولیکن زنا با زنی که در عده بائن یا وفات ، عده متعه ، عده شبهه و یا فسخ بسر می برد موجب حرمت ابدی نمی گردد.
۳-۱۴-۱-۹ منع ازدواج در اثر عمل شنیع
ماده ۱۰۵۶ قانون مدنی می گوید:« اگر کسی با پسری عمل شنیع کند ، نمی تواند مادر یا خواهر یا دختر او را تزویج کند.»
۳-۱۴-۱-۱۰ حرمت پس از طلاق سوم
ماده ۱۰۵۷ قانون مدنی :« زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام می شود .مگر آنکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی با او به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت فراق حاصل شده باشد .» بنابراین ، برای بر طرف شدن حرمت و تحقق حلیّت نیاز به شرایط ذیل است :
۱- پس از طلاق سوم و انقضای عده با مرد دیگری ازدواج کند.
۲- نزدیکی تحقق یابد.
۳-پس از آن جدایی حاصل گشته و عدّه منقضی گردد.مرد دوم را « مُحَـلِّل » می گویند. (همان/۱۲۲)
نکته: حرمت پس از طلاق
ماده ۱۰۵۸ قانون مدنی می گوید:« زن هر شخصی که به نه طلاق که شش تای آن عدّی است مطلقه باشد بر آن شخص حرام مؤبّد می شود .»
توضیح اینکه طلاق به دو قسم است : بائن ، رجعی
۱- درطلاق بائن : زوج نمی تواند درعده رجوع کند مانند طلاق زوجه غیر مدخوله یا یائسه و یا صغیره و…
۲-در طلاق رجعی : زوج می تواند در عده به زوجه رجوع نماید و زندگی را ادامه دهد مانند طلاق زوجه مدخوله کبیره .
در عین فرض ، چنانچه زوج از حق رجوع استفاده کند و همبستری نماید طلاق « عدّی » وگرنه « غیر عدّی » است . (همان/۱۶۱)
۳-۱۴-۱-۱۱ حرمت نکاح با غیر مسلمان
ماده ۱۰۵۲ قانون مدنی : « نکاح مسلمه با غیر مسلم جایز نیست .»
غیرمسلم ( کافر) اصناف مختلفی دارد :
۱- اهل کتاب : مانند یهود ، مسیحی و…..
ولی در خصوص نکاح مرد مسلمان با زن غیر مسلم قانون ساکت است .حضرت امام(ره ) در این خصوص در تحریرالوسیله می نویسد : « به نحو منقطع اقوی جواز وبنحو دائم احوط ترک است »
همچنین ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی مقرر می دارد :« ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجه در مواردی که منع قانونی ندارد موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است »
در این خصوص«آئین نامه اجرایی زناشویی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه غیر ایرانی»در اجرای ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی و ماده ۱۷ قانون راجعبه ازدواج در سال ۱۳۴۵ به تصویب هیات وزیران رسیده است. بدیهی است در صورت ازدواج یک زن ایرانی با مرد بیگانه ، رعایت این آئین نامه و دستورالعمل های مربوط به ازدواج با اتباع خارجی ضروری است .
۳-۱۵ اسباب تحریم در زرتشت ، موارد و موانع زناشویی
مردهانمی توانند با :
یک تابع عمق داده شده، اطلاعات مفیدی روی متغیر عمق به طور مناسبی توسط تابع چندکی، ، از عمق تابع توزیع تک متغیره، می دهد.
سطح کرانه عمق که یک ناحیه ی بیرونی با احتمال بزرگتر یا مساوی را مشخص می کند به ما می دهد و آماره ی L[8] برای و میانه و برد میان چارکی عمق بعنوان یک متغیر تصادفی را می دهد.
یک تابع چندکی مناسب به فرم (۵-۱) با کلاس از ناحیه های بیرونی و را معرفی می کنیم:
مثال : برای تابع عمق نیم فضا در حالت داریم:
(۵-۲)
بنابراین:
رابطه ۵-۲ به صورت زیر بدست می آید. بدین منظور قرار دهید:
آنگاه:
فصل ششم
آماره های مکان و مقیاس در
۶-۱- مقدمه
آماره های مکان و مقیاس اساس استنباط یک متغیره هستند و بسط آنها به حالت چند متغیره چندان آسان نیست. در ادامه به بررسی این آماره ها در حالت چند متغیره می پردازیم.
۶-۲- آماره مکانی L در
تعریف ۶-۱- آماره های L
آماره L عبارت است از یک ترکیب خطی از آماره های ترتیبی در یک مجموعه از داده ها. میانه نمونه ای و میانگین نمونه ای و میانگین بریده شده مثال هایی از این آماره ها هستند.
۶-۲-۱- آماره مکانی L براساس توابع چندکی
فرض کنید یک تابع چندکی باشد. برای هر ، تابع
(۶-۱)
که میانگین نقاط روی کرانه ی ناحیه ی درون چندکی ام است، یک اندازه برای مکان را ارائه می دهد. ممکن است میانگین های نقاط ناحیه ی درون چندکی ام با میانه ی متفاوت باشد، اما اگر حول مرکز متقارن باشد و برای هر و ،
و آنگاه .
یک میانگین وزنی از برای هر اندازه احتمال روی منجر به حالت کلی تری از آماره مکان L می شود.
(۶-۲)
که تابع چندکی ام از نوع آماره های تک متغیره می باشد.
امین میانگین بریده شده در ارتباط با اندازه زیر تعریف می شود:
و دارای تفسیر زیر است:
-
- میانگین X روی ناحیه ی درون چندکی ) ام می باشد.
-
- برای حالت =۰ میانگین بدست می آید.
-
- برای حالت =۱ یعنی ، میانه () حاصل می شود.
۶-۲-۲- آماره مکانی L براساس توابع عمق
وقتی در رابطه (۶-۱) بر اساس تابع عمق بدست آمده باشد و دارای تابع چگالی باشد ، آنگاه بدست آمده از رابطه (۶-۲)، آماره مکانی L بر اساس تابع عمق است. برای مطالعه بیشتر به مقاله لیو، پارلیوس و سینگ (۱۹۹۹) مراجعه کنید.
اگر حول متقارن باشد و بطور متقارن وقتی به طرف حرکت می کند کاهش یابد آنگاه
بر اساس یک فرمول مناسب دیگر ، حالتهای تابعی براساس عمق، یک تابع وزنی را ایجاد می کند که روی برد تابع عمق تعریف شده است:
(۶-۳)
بطور ضمنی به نظر می رسد که (۶-۳) یک حالت خاص بدست آمده از مراحل بالا است که توسط رابطه زیر داده شده است:
تعریف ۶-۲- چندک های
چندک ام چند متغیره ی تعریف شده در بخش ۳-۳-۱ برای ۲ ممکن است از طریق معکوس یک نگاشت دیده شود. برای متغیر تصادفی که یک توزیع اکیدا پیوسته در دارد، (چندک ام) از جواب منحصر به فرد از برابری حاصل می شود:
(۶-۴)
بنابراین یک چندک توزیع روی است. برای توزیع قبلی به یک نگاشت ساده ی تابع توزیع متغیر تصادفی تنزل می یابد. برای تعمیم به ابعاد بالاتر ، تابعک و برآوردگرهای ، یک نظریه عمومی برای توزیع های و چندک های را فراهم می کنند. در توزیع های ، پارامتر وجود دارد و برآورد پارامترهای آنها و محاسبه چندک در این حالت منجر به تولید چندک می شود. تعریف دقیق چندک از حوصله این پایان نامه خارج است و برای مطالعه بیشتر می توانید به مقاله کولچینسکی[۹] مراجعه کنید.
برآوردگرهای : برآوردگرهای بر اساس یک تابع (مانند )که در شرایط و و غیر ثابت، پیوسته و غیر نزولی در ، صدق کند ساخته می شود و برابر است با
برای پارامتر مقیاس
برای پارامتر مکان
که مجموعه کلیه برآوردگرهای مورد نظر است، واضح است که برآوردگرهای وابسته به تابع می باشند.
۶-۲-۳- آماره L مکانی براساس چندک های
در سال ۱۹۹۷، کولچینسکی بر اساس تابع چندکی ، ، تابعک چند متغیره را که در آن یک اندازه مشخص روی با تغییرات متناهی و یک تابع برداری است تعریف کرده است بطوریکه انتگرال پذیر باشد.
- برای مطالعه بیشتر در باب مساله صلاحیت در حقوق بین المللی کیفری ر.ک : علی خالقی، جستارهایی از حقوق جزای بین الملل، موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، چاپ اول ۱۳۸۸ صص ۲۵ تا ۴۸ ↑
- مواد ۴۹ ، ۵۰، ۱۲۹ و ۱۴۶ کنوانسیونهای چهارگانه ژنو تکلیف به تعقیب را متوجه دولتها نموده است و در عین حال به دولت محل دستگیری مرتکب حق داده است که یا خود به محاکمه مرتکب بپردازد و یا مرتکب را به یکی از دولتهای متعاهد تحویل دهد البته به شرطی که آن دولت پرونده ای در خصوص فرد مزبور تشکیل داده باشد.
بند ج/۳ از قطعنامه Krakow مقرر داشته است که دولت محل دستگیری فرد باید پیش از اعمال صلاحیت جهانی از دولتهای محل وقوع جنایت و دولت متبوع مرتکب استعلام نماید که آیا برای تعقیب و محاکمه فرد مورد نظر آمادگی دارند و یا خیر. در صورتی که صراحتاً دولتهای مزبور تمایل و توانایی به اجرای صلاحیت نداشته باشند سپس دولت محل دستگیری اقدام به رسیدگی خواهد نمود.
نگاه کنید به:
www.idi-iil.org/idiE/resolutionsE/2005-kra-03-en.pdf ↑
- Year Book of Internacional Law Commission 1992, Vol 2, A/CN.4/SER.A/1992/Add. 1 p 52, Para 7. ↑
- Jan England ↑
- البته در مقام تشکیک نسبت به این موضوع می توان گفت که ماده ۸۰ اساسنامه الزامی برای دولتها در رعایت میزان مجازات منطبق با موازین اساسنامه ایجاد نکرده است. ↑
- Report of the ad hoc committee on the establishment of an International court, 1995, A/50/22 Para. 92 ↑
- قاضی (شریعت پناهی)، دکتر ابوالفضل، بایسته های حقوق اساسی، نشر میزان چاپ چهاردهم، بهار ۱۳۸۳ صفحه ۷۷ ↑
- شریفی طرازکوهی، حسین، قواعد آمره و نظم حقوقی بینالمللی، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۵، ص ۲۳ ↑
- پیشین، ص ۲۷ ↑
- آنتونیو کاسسه، حقوق بین الملل در جهانی نامتحد، ترجمه مرتضی کلانتریان، (تهران – ۱۳۷۰) ص ۶۰ به بعد ↑
- بیگ زاده، ابراهیم، بررسی جنایات نسل کشی و جنایات بر ضد بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، از مقالات کتاب آل حبیب، اسحاق، پیشین، ص ۶۸ ↑
- ضیایی بیگدلی، ضیایی بیگدلی، محمدرضا، حقوق بین الملل عمومی، انتشارات گنج دانش، (تهران - ۱۳۷۴) ص ۱۲ ↑
- قاضی (شریعت پناهی)، دکتر ابوالفضل، پیشین، صفحه ۷۹ ↑
- استانیسلاو پلاوسکی، اصول اساسی حقوق بین الملل کیفری، ترجمه دکتر علی آزمایش، جزوه درسی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل، سال تحصیلی ۸۳-۸۲، دانشکده حقوق دانشگاه تهران، صص ۷۵ و ۷۶٫ ↑
- Report of the united nations secretary general pursuant to the statement adopted by the summit meeting of the security council on 31st January 1992, A/47/277- S/24111 Para 17. ↑
- حتی اگر نگوییم که مفهوم حاکمیت مطلق تغییر کرده است لااقل باید بگوییم که اساسنامه دیوان بین المللی کیفری در فرازهایی به ویژه مقررات ناظر بر اصل صلاحیت تکمیلی و نفی مصونیت، مدعی آن شده است. ↑
- برای مطالعه بیشتر در ارتباط با جنبه های ایجابی الحاق دولتها به دیوان ر.ک:
Tamas Vince Adani, international relations and introduction to international criminal court, Articles to symposium on complementarity in The University of Amsterdam 2009
و : فخر بناب، الحاق ایران به اساسنامه رم برای تاسیس دیوان کیفری بین المللی موانع و مقتضیات، رساله دکتری دانشگاه تربیت مدرس ۱۳۸۵ ↑
- در اسناد بین المللی متعددی از جمله کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ب از ماده ۴ ،کنوانسیون اول ژنو در پاراگراف دوم ماده ۴۹ ، کنوانسیون دوم ژنو در پاراگراف ۲ ماده ۵۰ ، کنوانسیون سوم ژنو در پاراگراف دوم ماده ۱۲۹ ، کنوانسیون چهارم ژنو در پاراگراف دوم ماده۱۴۶ و کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ۱ ماده ۶ و دیباچه اساسنامه دیوان، بر تعهد نخستین دولت بر تعقیب و کیفر مرتکبان جنایات بین المللی در مراجع ملی تاکید ورزیده اند ↑
- به نحوی که منشور ملل متحد در ماده ۲ به این مهم تصریح نموده است:
« ماده ۲- سازمان و اعضای آن در تعقیب مقاصد مذکور در ماده اول بر طبق اصول زیر عمل خواهند کرد:
۱- سازمان برمبنای اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضاء آن قرار دارد. ……
۷- هیچیک از مقررات مندرج در این منشور، ملل متحد را مجاز نمیدارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است دخالت نماید و اعضاء را نیز ملزم نمیکند که چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهند لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیشبینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.» ↑
- Michael. J. Struett, The transformation of state sovereignty rights and responsibilities under the Rome statue for the ICC, Chapman L. Rev, Vol. 8 (2005) P. 182 ↑
- دیوان بین المللی دادگستری در رای مورخ ۲ فوریه ۱۹۷۰ ، در قضیه بارسلونا تراکشن (اسپانیا – بلژیک) نظر روشنگرانه ای ارائه نمود که ناظر بر تقسیم دوگانه تعهدات بین المللی دولتها میباشد و بر اساس آن بعضی از تعهدات دولتها بدلیل اهمیت آن برای جامعه بشری به گونه ای است که کلیه کشورها در رعایت و اجرای آن ذینفع هستند . دیوان در این رای مقرر نمود که : باید یک تفکیک اساسی فیمابین تعهدات دولتها نسبت به جامعه جهانی در کل و تعهدات دولتها در مقابل یکدیگر در چارچوب روابط دیپلماتیک انجام داد . تعهدات دسته اول ، به لحاظ ماهیت شامل کلیه دولتها میشوند . نظر به اهمیت این حقوق کلیه دولتها میتوانند برای حفظ آنها دارای منفعت حقوقی باشند وچنین تعهداتی را تعهدات عام الشمول میگویند .
دیوان بین المللی دادگستری در قضیه بارسلونا تراکشن ، تعهداتی را عام الشمول اعلام نمود که مانع شدیدترین نقض حقوق بشر میشوند . این تعهدات از غیر قانونی دانستن تجاوز ، نسل کشی و همچنین از اصول و قواعد مربوط به حقوق بنیادین انسان از جمله حمایت بر ضد برده گیری و تبعیض نژادی ناشی میگردند .
این رای دیوان بین المللی دادگستری از این نظر خیلی مهم است که صریحا تمایز آشکار و بنیادی بین قواعد آمره و دیگر قواعد عادی حقوق بین الملل را به رسمیت شناخته است که تعهدات مبتنی بر قواعد آمره به علت اهمیت موضوع آن ، مربوط به تمام جامعه بین المللی میباشد و همه دولتها در حفظ و حراست آنها ذینفع هستند .
دیوان در رای خود مصادیقی را بیان نموده است که البته فهرست کامل این تعهدات در قبال جامعه بین المللی نمیباشد اما بدیهی است که یا اقدام یک دولت برای نقض حقوق اساسی و بنیادین بشر در قالب جنایات بشریت یا ژنوسید ، نقض قواعد آمره به حساب می آید .
مفهوم “جامعه بین المللی در کل” یکی از جنبه های مهم ، رای دیوان در قضیه بارسلونا تراکشن است و به نظر میرسد که منظور از “جامعه بین المللی در کل” جامعه بشری است . زیرا اشاره ای که دیوان در ارتباط با مفهوم تعهدات عام الشمول در کلیت جامعه بین المللی ، به حقوق بنیادین شخص انسان (حمایت بر ضد برده داری و تبعیض نژادی و ارجاع به اسناد بین المللی در مورد اصول و قواعد مربوط به حقوق اساسی بشر) داشته است نشان میدهد که از نظر دیوان ، جامعه بین المللی ، جدای از دولتهای تشکیل دهنده آن وجود دارد. در نتیجه دیوان با این رای خود موجب تقویت تصور حاکمیت جامعه بشری و بشریت شده است . در واقع جامعه بشری بر فراز جامعه بین المللی قرار گرفته ، اما چون سازمان یافته نیست لذا مجبور است مدام بر ساختار جامعه بین المللی دولتها فشار آورد تا آن را دگرگون ( یعنی انسانی ) سازد . همچنین توجه به این واقیت نیز مهم است که مفهوم “جامعه بین المللی دولتها در کل ” ( موضوع ماده ۵۳ کنوانسیون حقوق معاهدات ۱۹۶۹ ) ، در رای دیوان به “جامعه بین المللی در کل ” تغییر یافته است ، زیرا در گذشته انسانها به واسطه دولتهای مطبوع خود شناخته میشدند (که البته هنوز هم کاربرد دارد ) و هیچ گونه سمت مستقلی یرای ایشان متصور نبود اما اهمیت حقوق بشر نشانگر این است که دولت ، انسانی شده است و دولتها متعهد به احترام و تضمین حقوق و آزادیهای بنیادین بشر گشته اند . تا آنجا که یکه از معیارهای مهم ارزیابی نظامهای سیاسی میزان پایبندی دولتها به موازین حقوق بشر شمرده میشود .
بنابراین ، نظم حقوفی جدید موسوم به سیستم جدید حمایت بین المللی از حقوق بشر است که در آن منافع متعارض بین افراد و دولتها مطرح میباشد و به عنوان راه حل ، حاکمیت غایی از آن جامعه بین المللی در کل و نه دولتهای منفرد معرفی شده است و نرمهای متعلق به این جامعه از اولویت برخوردار میباشد که از آن با عنوان نرمهای جهانی یاد میشود و متضمن منافع کل جامعه بین المللی است . این قواعد توسط اکثریت قریب به اتفاق دولتها پذیرفته شده است و دامنه جهانی دارند به این معنا که اکثریت قاطع دولتها یا در فرایند شکل گیری اسناد بین المللی ذیربط شرکت داشته یا بعدا آنها را تصویب کرده و به عنوان قواعد تخلف ناپذیر شناسایی نموده اند . این رویکرد همان تعبیر دیوان بین المللی دادگستری در قضیه بارسلونا تراکشن از دسته قواعد بین المللی است که قواعد آمره نامیده میشوند.
(به نقل از هاله حسینی اکبرنژاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی ص ۱۱) ↑
- دیوان در نظر مشورتی ۱۸ می ۱۹۵۱ ، در مورد اعتبار برخی شروط بر کنوانسیون منع و مجازات ژنوسید اگر چه به تعهدات عام الشمول اشاره نکرده ، اما عبارت پردازی آن دارای اهمیت ویژه و قابل توجهی است چرا که از مفاهیمی بهره گرفته که از عناصر ویژگی های قواعد آمره و تعهدات عام الشمول میباشند . دیوان در این نظریه مشورتی اعلام کرد : در کنوانسیون منع ژنوسید ، کشوهای متعاهد منافع خود را دنبال نمیکنند بلکه دولتها همه با هم ، فقط یک نفع مشترک دارند و آن اجرای مشترک اهداف عالیه ای است که فلسفه وجودی آن کنوانسیون را تشکیل و این کنوانسیون برای هدف انسانی و تمدن ساز تصویب شده است ، زیرا از یک سو میخواهد وجود حتی برخی از گروه های انسانی را حفظ کند و از سوی دیگر ، اساسی ترین اصول اخلاقی را اعلام و برای آن ضمانت اجرا در نظر میگیرد . چنین هدفی شناخت گستره جهانی کنوانسیون را الزامی میکند .
بر همین اساس ، دیوان اعمال حق شرط نسبت به کنوانسیون منع ژنوسید را از سوی دولتها غیر قانونی دانسته زیرا ژنوسید مغایر با قواعد اخلاقی و مخالف با روح و اهداف ملل متحد است . همچنین اصول در کنوانسیون ، از جمله اصولی قلمداد شده است که کلیه دولتها را صرفنظر از هر گونه تعهد قراردادی متعهد میکند . بنا بر نظر دیوان ، ممنوعیت ژنوسید مطمئنا یک موضوع نظم عمومی است که از درجات عالی برخوردار بوده و مبتنی بر اخلاق انسانی و وجدان حقوقی جامعه بین المللی است .
(به نقل از هاله حسینی نژاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی ص ۱۰ ) ↑
دیوان بین المللی دادگستری در قضیه ساخت دیوار حائل خاطر نشان کرده که دولتها در عملیات نظامی و شبه نظامی که در خاک خود یا در خارج از قلمرو سرزمینشان انجام دهند اساسا میبایست به تعهدات خود بر طبق حقوق بین الملل عرفی پای بند باشند و اصول مندرج در منشور ملل متحد تا حدی انعکاس دهنده حقوق بین الملل عرفی است . در این پرونده اسراییل به بهانه های مختلف از ایفای تعهدات بین المللی خود بر طبق حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در سرزمینهای اشغالی فلسطین استکناف نموده است . همچنین مدعی بود که میثاق بین المللی حقوق مدنی – سیاسی و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی که به امضای اسراییل نیز رسیده اند در سرزمینهای اشغالی قابل اعمال نمیباشند و اسراییل خود را ملزم به رعایت هیچ یک از میثاقها در سرزمینهای اشغالی نمیداند زیرا هدف اصلی این معاهدات حقوق بشری حمایت از افراد در برابر دولت متبوعشان آن هم در زمان صلح می باشد دیوان در این قضیه در رابطه با ماهیت قواعد حقوق بشری تصریح می کند که حمایت های مذکور در میثاق های بین المللی حقوق بشر در زمان جنگ متوقف نمی شود و دولتها باید حقوق افراد انسانی را هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ رعایت نمایند. و بر همین مبنا اقدام اسراییل به ساخت دیوار حائل در سرزمینهای اشغالی را نقض جدی حقوق بشر افراد ساکن در آن منطقه از جمله حق انتخاب اقامتگاه ، حق تردد آزادانه و دیگر حقوق قلمداد کرده است .
(به نقل از هاله حسینی اکبرنژاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی ص ۱۲) ↑
- موید قاعده آمره بودن jus cogens حقوق بشر دوستانه بین المللی. ↑
-موید قاعده عام الشمول بودن obligation of erga omnus ↑
-برای ملاحظه مفهوم قاعده آمره ر.ک : ماده ۳۵ کنوانسیون معاهدات وین ۱۹۶۹ ↑
- تعهدات عام الشمول بین المللی در نتیجه وجود قواعد آمره ایجاد می گردند. ( Cherif Bassiouni, International criminal Court, p.211. ) ↑
- برای مطالعه بیشتر ر.ک:
Henckaerts, Jean- Marie, Study on customary international humanitarian law: A contribution to the understanding and respect for the rule of law in Armed conflict, International Review of Red Cross, Vol. 85, Number 857 March 2005, pp. 122- 175 ↑
http://www.sandinovive.org/17b/JugmntJune27-86.htm ↑
لازم به توضیح است که دو اثر مذکور فارسی از مهمّترین آثار فارسی در تحقیقات اسرائیلیات در تفاسیر به زبان فارسی بوده و برای همهی کسانی که حداقل آشنایی را با این مفهوم داشته باشند مفید بوده، امّا به مانند هر تحقیقی معایبی دارند. از نظر ساختاری و محتوایی متأثّر از تحقیقات به زبان عربی است و عمدتاً چکیدهی نظریات آثار مذکور عربی “ذهبی ودیگران” را بسط و گسترش داده و گاه از منابع تفسیری موثق هم استفاده نشده است. با این تفاوت که به آثار تفسیری جدید به خصوص “المیزان” و آراء مؤلّف در اغلب موارد اشاره کردهاند. مهمّترین عیب تحقیقی آنها در موضعگیریهای بسیار تند و تعصّبآمیز و شعارگونهی مؤلفان در بسیاری موارد از جمله ناقلان اسرائیلیات و نقد غیرعلمی بسیاری از تفاسیر بدون توجه به محدودهی زمانی و مکانی مفسّران است و هر جا آراء آنها را موافق اندیشهی خود یافته مستند کرده و بالعکس. البته در کتاب محمّد قاسمی شدّت این مطالب بیشتر است.
ـ پژوهشهای ادبی
نخستین پژوهشهای ادبی در مجلات علمی از نصرالله امامی است در دو مقاله، با عنوانهای «اسرائیلیات و اساطیر ایرانی» و «منابع اسرائیلیات در ادب فارسی»؛ وی اوّلی را در سال ۱۳۵۲ و دومی را در سال ۱۳۵۳ در مجلهی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز منتشر کرد. اگر چه هر دو مقاله بسیار مختصر و ناقص بوده و از یک ساختار علمی و امروزی برخوردار نیستند، امّا فضل تقدّم در این موضوع را دارند.
اخیراً پایاننامهای دکتری با عنوان «بازتاب اسرائیلیات در آثار مولانا» در دانشکدهی زبان و ادبیات واحد علوم و تحقیقات تهران به راهنمایی استاد دکتر جلیل تجلیل توسط آقای عسکری ابراهیمی جویباری انجام پذیرفته است که به دلیل محدودیت دسترسی به رسالهها در کتابخانهی مرجع، تنها از چکیدهی مطالب آن آگاهی حاصل شد.
نگارنده نیز با همکاری دکتر محمدامیر عبیدینیا در طی سالهای ۱۳۸۶ ـ ۱۳۸۹ طرح پژوهشی «بازشناخت اسرائیلیات در سبک عراقی» را انجام داده است که در حقیقت مقدّمهای بر این تحقیقات میباشد.
چنان که ملاحظه شد در سطح محدود و آنهم تنها در تفاسیر به آن پرداخته شده در حالی که در ادب فارسی جای چنین پژوهشی خالی است و لازم است پژوهشها و تحقیقات گستردهای صورت گیرد تا تاریکیها و خرافیها ـ حداقل در منابع قرآنشناسی ـ از چهرهی فرهنگ اسلامی به خصوص در حوزهی ادب فارسی زدوده یا حداقل کمرنگ شود.
در مقدّمه گفته شد اندیشهی کنکاش در موضوع این رساله، دغدغهی سالها پیش نگارنده بوده و بیش از یک دهه میگذرد که به تدریج در بررسی و جمع آوری پیشینهی مطلب تلاش کرده و بر اساس حساسیت و محدودیتهای اندیشه و تعهد اخلاقی و دینی، آهسته و آرام گام برداشته است. در این میان هم، محقّقان و پژوهشگرانی ـ در سالهای اخیر ـ به شیوههای متفاوت و گاه همسو، در این مورد تحقیق کرده و مقالات و کتابهایی را به نگارش درآوردهاند. با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع رساله، امّا برای جلوگیری از اطالهی کلام، به توصیه و تدبیر استاد راهنما، از آن تحقیق مفصّل در بررسی سوابق پژوهش، خلاصهی چند مورد مذکور وارد رسالهی دکتری شد و بقیه به صورت مقاله، برای چاپ در مجلات آماده گردید، تا بخش غیرادبی بر بخش ادبی رساله، ترجیح داده نشود.
ـ اهداف تحقیق
- بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات در آثار عطّار نیشابوری
- تشخیص میزان ماجراهایی در افزوده به قصص قرآنی در آثار عطّارنیشابوری
- جستجوی آن موارد در افزوده به قصص قرآنی در داستانهای تورات و انجیل و تحقیق این امر که آیا با در افزودههای آثار عطّار نیشابوری مطابقت دارد یا خیر؟
- هدف کلی بازشناخت و بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات به عنوان اندیشههای غیر اسلامی به طور عام و میزان اثرپذیری آثار عطّار به طور خاص و در نهایت آگاهی یافتن نسل امروز از آنها و جلوگیری از خلط اندیشههای دینی و غیر دینی.
- زدودن افسانهها و خرافات از چهرهی حقیقی قرآن و فرهنگ اصیل اسلامی
ـ سؤالات تحقیق
- آیا داستانها و حکایتهای منقول در آثار عطّار نیشابوری با اصل حکایات و قصص قرآنی مطابقت دارد یا خیر؟
- چه تفاوتهایی بین حکایات و قصص مشابه در قرآن و تورات و انجیل وجود دارد؟
- کیفیت نفوذ اسرائیلیات به متون ادبی چگونه است؟
- چگونه میتوان اساس روایتها را بر اساس کتاب راستین الهی قرآن فهمید؟
ـ فرضیه های تحقیق
- اسرائیلیات و روایات مجعول در متون اسلامی، تفاسیر و آثار صوفیه قبل از عطّار به فراوانی وجود دارد.
- عطّار نیشابوری همچون بسیاری از صوفیه از اسرائیلیات و روایات مجعول تأثیر پذیرفته و در آثار خود از آنها بهره برده است.
ـ تعریف واژه ها و اصطلاحات فنّی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)
اسرائیلیات: به مجموعه تأثیری گفته میشود که فرهنگ یهودی و مسیحی بر تفسیر قرآن داشتهاست.
عطّار نیشابوری: بزرگترین شاعر و نویسندهی عارف قرن ششم که زبان گیرا و گسترده و قدرت بیان و خامهی توانایش و تأثیری که در دورهی خویش و بعد از خود در تحوّلات ادبی داشته، بررسی آثارش میتواند نقاط مبهم و مهمّ را در رابطه با موضوع پژوهش ما مشخص نماید.
تفسیر: در اصطلاح علوم قرآنی به آن دانشی گفته میشود که از علم و آگاهی به کلام خدا بحث میکند و به فهم معانی و استنباط احکام از متن آیات الهی کمک میکند.
عرفان و تصوّف: با ورود مباحث آن به ادبیات فارسی ادبیات را از دربارها و تملق شاهان و حاکمان دور کرد و به آن تا حدّی استقلال بخشید و چاشنی تازه و نمکینی وارد زبان و ادب فارسی کرد به طوری که آرایندگی و زیباسازی کلام تا این زمان به این حد نرسیده بود.
«فیلسوف تفکرش مستقل از دین است. متکلّم بعکس تابع دین است. اهل تأویل، دین را طبق تصورات خود معنی میکند. عارف دریافتهای خود را به زبان دین بازگو مینماید. زاهد و عابد میخواهند به بهشت بروند، عارف میخواهد بهشت را همینجا ببیند بلکه خودش بهشت شود.»[۱۱]
ـ روششناسی تحقیق
روش پژوهشی، اساس مطالعهی کتابخانهای میباشد، امّا به لحاظ ماهیت و روش در شمار تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی قرار میگیرد. زیرا در این گونه تحقیقات، پژوهشگر علاوه بر ارائه تصویری از آنچه هست، به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسأله و ابعاد آن نیز میپردازد.
الف) تکیهگاه استدلالی این تحقیق برای بیان و توجیه مسائل، ادبیات تحقیق و مباحث نظری ارائه شده است و از نظر منطقی جزئیات مربوط به مسأله با گزارههای کلّی مربوطه ارتباط داده شده، سپس به نتیجهگیری پرداخته میشود. در این تحقیق مانند هر تحقیق توصیفی دیگری محقّق به مطالعهی متغیرها به شکلی که وجود دارد میپردازد و آنها را توصیف و تشریح مینماید. بر این اساس پژوهش حاضر طی مراحل ذیل انجام شدهاست:
- مطالعهی منابع مختلف موجود در زمینهی تحقیق، اعم از کتاب، مقاله یا پایاننامه.
- مطالعهی آثاری در زمینهی نظریههای تفسیری واسرائیلیات.
- مطالعهی آثار انتخابی و نمونهگیری از بخشهایی از آنها.
- توصیف و تحلیل نمونهها بر اساس نظریهی موجود در فرضیههای تحقیق.
ب) معیار سنجش و تشخیص اسرائیلیات در این پژوهش، ابتدا اصل روایات را بر اساس قرآن (بدون) تفسیر ذکر میکنیم سپس به اضافات یا شاخ و برگهای آن روایات در کتب مقدّس (تورات و انجیل) اشارهای خواهیم داشت. آنگاه رأی و نظرات صائب محدثان بزرگ و محقّقان مورد اعتمادی که نقد و جرح و تبدیل را در زمینهی آگاه ساختن بسیاری از جعلیات و اسرائیلیات در کتب تفسیر انجام دادهاند در حدّ ممکن و لازم به اختصار میآوریم و آن را معیاری برای تشخیص اسرائیلیات در آثار عطّار قرار میدهیم. در فصل چهار، چند قصّهی قرآنی و حدیثی را که مصادیق آنها در آثار عطّار بوده در چند مرحله بررسی میکنیم به این ترتیب که:
در مرحلهی اول: داستان را بر اساس روایت و اشارهی قرآن به اختصار ذکر میکنیم تا در وهلهی اول خواننده و محقّق بر اصل و حقیقت قرآنی موضوع آگاه شود.
در مرحلهی دوم: بخشهایی از قصّهها در تورات و انجیل معتبر، آورده میشود تا شیوهی بیان قرآنی و کتابهای مقدّس در بازگویی قصّهها روشن شود (و به علت حجم زیاد مطالب از بازگویی تمام قصّه خودداری میکنیم.)
در مرحلهی سوم: همه یا بخشهایی از بیان مفسرانی چون طبری یا سیوطی و… میآید تا چگونگی نقل غیر قرآنی و تفسیرها مشخص شود.
در مرحلهی چهارم: موضوع به طور خلاصه تحلیل و بررسی میشود.
در مرحلهی پنجم: به مصادیق اسرائیلیات در آثار عطّار میپردازیم و گاه برای غنای مطلب، به نمونههایی روشن و آشکار از نظم فارسی متأثّر از اسرائیلیات آن قصّه اشاره میکنیم. (قبل و بعد از عطّار)
در مرحلهی نهایی: به اختصار به تطبیق و مقایسهی یافتهها پرداخته میشود.
ـ جامعهی آماری
کلّیهی آثار عطّار نیشابوری
ـ محدودیتها
- محدودیت منابع در زبان فارسی
- احتیاط در شناخت و اظهار نظر روایات و احادیث صحیح و نادرست
- گستردگی موضوع
- گستردگی آثار عطّار و ضرورت دقت نظر بسیار
فصل دوم
۱
همانندی
۸۳۹/۰
۲
سهم در تاثیرات
۷۴۲/۰
۳
تکمیل کنندگی
۷۱۴/۰
۴
پوشش
۶۷۱/۰
۵
هزینه
۶۲۲/۰
۶
انطباق
۵۷/۰
۲-۴-اصلاح و تعدیل مدل اولیه پیشنهادی تحقیق بر مبنای تحقیق کیفی :
برای تدوین مدلی که بتواند الگوی برای ارتباطات هم پیوند (یکپارچه) بازاریابی ارائه نماید ، ابتدا بر اساس هدف و سوال تحقیق مبانی نظری بررسی شد سپس بر اساس تلفیق و ترکیب نتایج حاصل از مرور مبانی نظری و تحقیقات پیشین و نتایج حاصل از تحقیق کیفی عوامل مهم و موثر در این ارتباط شناسائی شدنند که عبارتند از ابزارهای ارتباطی ، استراتژی ترفیع ، کانال توزیع ، ارزش ویژه برند و معیارهای یکپارچگی . در همین ارتباط بر اساس مبانی نظری و نظر مصاحبه شوندگان مهمترین ابزارهای ارتباطی مورد استفاده شرکتها عبارتند از تبلیغات ، پیشبرد فروش ، فروش شخصی ، بازاریابی مستقیم و روابط عمومی همچنین بسیاری از مصاحبه شوندگان به عامل استراتژی ترفیع ( کششی و رانشی ) و کانال توزیع بعنوان مهمترین عوامل موثر در بکارگیری این ابزارها و ترکیب و یکپارچه سازی آنها اشاره نموده اند . لذا در این خصوص و با توجه به معیار ارزش ویژه برند که میتواند میزان هم پیوندی و یکپارچگی این ابزارها را مورد سنجش قرار دهد مدل مفهومی اولیه تحقیق به صورت نمودار ۱-۴ مورد اصلاح و تعدیل قرار گرفت .
نمودار ۱-۴ : مدل مفهومی اصلاح شده تحقیق
مدل فوق شامل کانال توزیع با دو مولفه مستقیم و غیر مستقیم و معیارهای یکپارچگی میباشد که به مدل اولیه اضافه شده است . بنابراین بر مبنای مباحث بدست آمده از ادبیات نظری و نیز عوامل و روابط شناسایی شده از مطالعه کیفی اکتشافی، فرضیات اصلی ذیل تدوین گردیدند:
فرضیه H1 : بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه H2 : استراتژی کششی بر رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند تاثیر معناداری دارد.
فرضیه H3 : استراتژی رانشی بر رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند تاثیر معناداری دارد.
فرضیه H4 : استراتژی کششی- رانشی بر رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند تاثیر معناداری دارد.
فرضیه H5 : کانال توزیع مستقیم بر رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند تاثیر معناداری دارد.
فرضیه H6 : کانال توزیع غیر مستقیم بر رایطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند تاثیر معناداری دارد.
فرضیهH7 : بین معیارهای هم پیوندی (یکپارچگی) و ارزش ویژه برند ارتباط معناداری وجود دارد.
نمودار۲-۴: فرضیات تحقیق به همراه مدل اصلاح شده تحقیق
لازم به توضیح است که هر کدام از فرضیات اصلی فوق دارای فرضیات فرعی متعددی است که بدیل کثرت فرضیه ها صرفا نتایج آنها در فصل پنجم ارائه خواهد شد.
۳-۴- تجزیه وتحلیل تحقیق کمی
پس از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از تحقیق کیفی و تدوین فرضیات، تحقیق کمی برای سنجش و آزمون فرضیات بدست آمده صورت پذیرفت. در این مرحله با بهره گیری از روش تحقیق مناسب، داده های مورد نیاز برای آزمون مدل و فرضیات جمعآوی شد، و در نهایت مدل و فرضیات تحقیق مورد آزمون کمی قرار گرفتند تا پاسخی برای سوال اصلی تحقیق حاصل گردد. تجزیه و تحلیل داده ها فرآیندی است که طی آن دادههایی که از طریق بکارگیری ابزار جمعآوری داده ها و از جامعه آماری بدست آمدهاند، خلاصه، دستهبندی و در نهایت مورد پردازش قرار گرفته تا زمینه تحلیل و ارتباط بین داده ها به منظور آزمون مدل و فرضیه ها فراهم آید. در این بخش به توصیف داده های پژوهشی و تجزیه و تحلیل دادههایی که بوسیله پرسشنامه نمونه های آماری گردآوری شده اند، پرداخته خواهد شد.
۱-۳-۴- توصیف پاسخگویان (داده های جمعیت شناختی)
در هر پژوهشی آمار توصیفی و بررسی متغیرهای جمعیتشناختی یکی از بخشهای مهم آن فرایند محسوب میشود که در جای خود از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است، لذا تحلیل این بخش از دادهها نیز در فرایند تحقیق و پژوهش مفید و موثر خواهد بود.
۱-۱-۳-۴-سن مدیران